سومین جلسه از دوره هشتم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه: «در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره من چه کرده ام؟» با استادی: ایجنت مسافر علی، نگهبانی: مسافر محمد و دبیری: مسافر قاسم روز پنجشنبه 1 خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم مسافر. ابتدا تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان و خدمتگزاران نمایندگی سیرجان. در مورد دستور جلسه: برای استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام، این دستور جلسه این را میرساند که کنگره مال تکتک ماهاست و هرکدام از ما نقش مهمی در کنگره داریم و کنگره برای شخص خاصی نیست، آقای مهندس که خودشان پایه و اساس کنگره را بنا نمودهاند و بنیان کنگره هستند خودشان میگویند که من به کنگره در برابر آنچه دریافت نمودم بدهکار هستم، هر همانطور که آقای مهندس میفرمایند هر سازمان یا تشکیلات بر مبنای سه اصل ۱-علم و دانش ۲-نیروی متخصص ۳- بخش مالی استوار هست در کنگره هم به همین شکل است هر شعبهای از کنگره که بخواهد در شهری تأسیس شود بر مبنای این سه اصل است؛ یعنی آقای مهندس و شورا دیدهبانان زمانی مجوز تشکیل لژیونی را میدهند که هم در بخش مالی پساندازی داشته باشد یا زمین داشته باشند و هم راهنما و خدمتگزار داشته باشند، علم و دانش کنگره هم در قالب سیدیهای هفتگی و کتابها و جزوات کنگره همواره در حال گسترش است، این دستور جلسه که سؤالی هست و از من میپرسد برای استحکام پایههای مالی و علمی کنگره چه کردهای؟ ابتدا بایستی به خود برگردم به گذشته و مرور کنم که زمانی مصرفکننده بودم به واسطه اعتیاد چه چیزهایی ازدستداده بودم، اعتیاد اولین چیزی را که از انسان میگیرد شخصیت، جایگاه اجتماعی و عزتنفس شخص را میگیرد که در نهایت باعث عدم آرامش در خانواده و زندگی میشود، کنگره همهٔ اینها که مهمترینش آرامش بود رو به من و خانوادهام برگرداند. شاید ما خیلی وقتها فرق بین آسایش و آرامش را نمیدانیم و فکر میکنیم پول و رفاه آرامش میآورد؛ ولی در واقع اینجور نیست افرادی که در گیر اعتیاد میشوند این را بهخوبی متوجه شدند من هم فکر میکردم حالا که خانوادهام از نظر مالی در رفاه هستند پس در آرامش هستیم؛ ولی بعدها که با همسفرم وارد کنگره شدیم و درمان شدیم متوجه این شدیم که نهتنها خودمان بلکه آرامش از فرزندان و اطرافیانمان هم سلب شده بود به طور مثال دخترم که زمان اعتیادم در مدرسه درسهایش را درست یاد نمیگرفت بعد از درمانم خیلی راحت متوجه درسهایش میشد و در تحصیلش پیشرفت داشت و این به علت وجود همان آرامشی بود که به خانواده برگشته بود، حالا تو بحث دستور جلسه در سی دی ستونهای مالی آقای مهندس مثلثی را عنوان میکند که یک ضلعش فکرکردن است و ضلع دوم هدف و قاعده مثلث تلاش و راه روش بهدستآوردن پول است یا از چه راهی پول به دست بیاوریم، اینکه هدف ما چه مالی یا معنوی مادیات است یا معنویات اگر بخواهم به سمت معنویات بریم باید چیزی داشته باشیم که در جهت معنویات هزینه کنیم اگر ما در مسیر معنویات قرار بگیریم معنویات خودش بار مالی همراهش میآورد و توی سی دی سختیها آقای مهندس خیلی خوب صحبت میکند در مورد حلقههای حیات که چهار حلقه یا مرحله از حیات داریم که سه مرحله مربوط به این بعد زمینی میشود و در بعد چهارم یا حلقه چهارم انسانهای نادری در این بعد وارد میشوند و معمولاً حلقه چهارم بیشتر برای حیات پس از انتقال است، مرحله اول که کودکی است مرحله دوم جوانی که همراه با غرور و جهل و ناآگاهی است و مرحله سوم که از سیسالگی یا ۴۰ یا ۴۵ سالگی شروع میشود و مهمترین حلقه است برای ورود به مرحله چهارم که خیلی از انسانها در این مرحله حذف میشوند به دلیل اینکه به مادیات میپردازند و در گیر پول و مادیات میشوند. پول خوب است، ثروت خوب است، درصورتیکه از راه درست به دست بیاید و مهم و هدف این است که در چه راهی هزینه شود. هدف کنگره مشخص است هدف درمان اعتیاد است و تحقیقات روی بیماریهای لاعلاج، آقای مهندس توی سی دی چالش در مورد سفر بدون وحشت صحبت کنیم اگر ما یک روزی بخواهیم از این بعد سفر کنیم به یک حیات دیگر انتقال پیدا کنیم خیلی برای ما مهمه ببینیم ما چهکار کردیم؟ برای بشریت چهکار کردیم؟ آنجا از ما سؤال میشود شما برای بشریت چه کاری انجام دادیم آیا دردی و رنجی از یک انسان دردمند کم کردیم و اینجاست که بحث کارنامه پیش میاید که کارنامه اعمال ما تو دسته راست ما باشد یا تو دست چپ. اگر به بودن ارزش قائل باشیم به همه چیز میرسیم؛ ولی افسوس که بینای نابینا هستیم و این دستور جلسه در نهایت این را به من میگوید که تو این مسیری که قرار گرفتم و در کنگره حضور دارم به واسطه دانشی که کسب کردم به واسطه علم و دانش کنگره، و جهانبینی که دریافت کردم برای پیشبرد اهداف قدمی بردارم هرچند کوتاه، حالا میتوانم با عضویت در لژیون سردار باشد دنوری و پهلوانی باشد میتواند در جایگاه راهنمایی و یا هر جایگاه خدمتی دیگر باشد، چون همهٔ ما میدانیم که غیر از سرمایه مالی بایستی یک سرمایه اجتماعی هم داشته باشیم، ممنون که به صحبتهایم گوش کردید.
.jpeg)
ویرایش و ارسال: مسافر سیروس
- تعداد بازدید از این مطلب :
80