سومین جلسه از دوره نهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران وهمسفران با استادی راهنمای محترم مسافرمجتبی ونگهبانی مسافر محمود و دبیری مسافرپیمان بادستور جلسه «دراستحکام پایه های مالی و علمی کنگره ۶۰ من چه کرده ام؟ » درروزپنجشنبه یکم خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۰۰ :۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان مجتبی هستم مسافر
خداوند را شاکرم که یک بار دیگر این جایگاه را تجربه میکنم. از جناب مهندس و خانوادهی محترمشان تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند تا ما به حال خوش برسیم، همچنین از راهنمای درمان اعتیادم، تشکر و قدردانی میکنم.
از روز نخست که خداوند انسان را خلق کرد و در بهشت قرار داد، انسانها به دنبال حال خوب بودند و خداوند به انسان فرمود: به "شجرهی خبیثه" نزدیک نشو. شیطان نیز عهد بست تا انسان را دچار اشتباه کند و از خداوند مهلت گرفت. انسان در بهشت، حال خوبی داشت. چه عاملی باعث شد تا به شجرهیخبیثه نزدیک شود؟ شیطان، انسان را وسوسه کرد که اگر میخواهی حال خوبتری را تجربه کنی، به شجرهی خبیثه نزدیک شو. انسان وسوسه گشت، به زمین رانده شد و قرار بر این است که انسان، امتحانش را پس دهد و باز به بهشت بازگردد. این حال "خوبتر" خیلی اوقات ما را آزار میدهد. حال رهجو خوب است؛ ولی دنبال این است که حالش خوبتر باشد.
انسان اگر بخواهد وارد تاریکی شود، این تاریکی از نافرمانی آغاز میگردد و اگر زمانی هم بخواهد از تاریکی خارج شود، این خروج با فرمانبُرداری شروع میشود. مهم است که من، فرمانبُردار باشم یا خیر؟ اگر فرمانبُرداری کردم، از تاریکی خارج میشوم و اگر این چنین نباشد، در تاریکی باقی خواهم ماند.
حال این فرمانبرداری چیست؟ به نظر من، این فرمانبُرداری کردن، آموزش است و من باید آموزش بگیرم. اگر من فکر کنم که سفر دومی هستم و نیاز به آموزش ندارم یا اینکه مثلاً در مرزبانی، قسمتOT یا هر قسمت دیگری در حال خدمت هستم؛ پس نیاز به آموزش ندارم، وقتش را ندارم یا هر بهانهی دیگری را بیاورم، صد در صد وارد تاریکی خواهم شد.
آموزش، هیچگاه از انسان ساقط نمیشود و انسان تا روزی که به حیات خود ادامه میدهد، نیاز به مربی دارد. جناب مهندس میفرمایند: اولین آیهی قرآن کریم با "بِسمِ الله الرَحمنِ الرَحیم، الحَمدُللهِ رَبِ العالَمین" شروع شده و از مربی و رب قدردانی میکند. اگر تشکر کردیم، باز هم به ما داده خواهد شد؛ ولی اگر ناسپاسی کردیم، قطعاً آن نعمت از ما گرفته میشود.
اکنون در مورد دستور جلسهی این هفته: "من در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰ چه کردهام؟" در پایان این جمله، علامت سوال گذاشته شده است و آقای مهندس دستور دادهاند در مشارکتها، هر کاری که برای کنگره۶۰ انجام دادهاید را بیان کنید.
آیا ما کنگره۶۰ را مکانی رایگان حساب کردهایم؟ درست است که کنگره۶۰ رایگان است؛ ولی مفت نیست. پس باید بهایش را پرداخت کرده و سختیهایش را تحمل کنیم. شاید عدهای فکر کردند که پول ندهند، خدمت نکنند و بار را بر روی دوش دیگران بیاندازند، زرنگی است. من بعد از دریافت آموزش، متوجه شدم در کنگره۶۰ نباید با کار کسی، کار داشته باشیم و فقط صندلی که روی آن نشستهایم را سفت بچسبیم؛ چون اگر وارد حاشیه شویم، گویی درهای جهنم را به روی خود باز کردهایم؛ پس باید فقط چیزی که از ما میخواهند را انجام دهیم.
منِراهنما کار خودم را انجام میدهم و نباید وارد مسائل جانبی کنگره۶۰ شوم. آموزش هیچ وقت ثابت نمیشود. کسانی که با ذرهای آموزش، وارد منیت شدند، از گردونه حذف خواهند شد. من بعد از مدتی که در کنگره۶۰ فعالیت دارم، متوجه شدم کنگره۶۰ نقطهی صفر است؛ یعنی ما از منفی، تازه وارد نقطهی صفر شدهایم و اگر میخواهیم مثبت شود، باید به آموزش ادامه دهیم.
این موضوع به چه چیزی بستگی دارد؟ درست است که به خواست انسان بستگی دارد؛ ولی از نظر من، فرمان نیز جایگاه خود را خواهد داشت. حال چه فرمانی؟ کسی که میخواهد کارگردان فیلم باشد، هر بازیگری را در هر نقشی، قرار نمیدهد. خداوند را که به عنوان کارگردان هستی قبولش داریم، خیلی اوقات هر کسی را در هر جایگاهی قرار نمیدهند. شاید گاهی اوقات ما جایگاهی را دوست داشته باشیم؛ ولی من را در آن جایگاه قرار نمیدهند؛ زیرا من، بازیگر آن نقش نیستم. شاید برای رسیدن به آن جایگاه، باید یک ماه، یک سال و یا ۱۰ سال صبر کنیم تا نوبت نقش ما برسد. مانند فیلمی که در دقیقهی ۳۰ بازیگر نقش اول، کارش شروع شده و از آنجا وارد فیلم میشود.
ما باید بدانیم نقشمان در هستی چیست؟ اشخاصی که ماندگار شدند و ۲۵ سال در کنگره۶۰ خدمت کردند، نقش خود را در هستی متوجه شدهاند؛ پس فلسفهی هستی دو چیز است: ابتدا آموزش و سپس خدمت.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، سپاسگزارم.

ویراستاری و تایپ: مسافر کریم
- تعداد بازدید از این مطلب :
227