در خدمت پهلوان، همسفر ریحانه هستیم ایشان به همراه مسافرشان با تخریب بیش از ۱۷سال، مصرف انواع مواد مخدر و آخرین آنتیایکس مصرفی شیشه وارد کنگره شدند به روش DST همراه با داروی OT به راهنمایی آقای فرزاد و خانم آسیه سفر کردند و اکنون هم مدت یک سال و شش ماه است که آزاد و رها هستند. ورزش در کنگره تنیس روی میز
خواسته خدمت مالی چه زمانی و چگونه در شما به وجود آمد؟
من پس از مدتی که وارد کنگره شدم؛ وقتی همسفران را میدیدم که کمک مالی انجام میدهند، لذت میبردم و حس خوبی دریافت میکردم؛ به راهنمایم گفتم که من هم دوست دارم عضو لژیون سردار باشم، ولی ایشان گفتند: باید مدتی از سفر اول بگذرد تا بتوانید عضو لژیون سردار شوید؛ بعدها متوجه شدم چهقدر همه چیز در کنگره از روی حساب و کتاب است؛ این گذشت زمان به این منظور بود که خدمت مالی از سر شور نباشد و جهانبینی در شخص شکل گرفته باشد، هر روز این خواسته در من قویتر میشد؛در لایوهای روز چهارشنبه که پهلوانان بودند، برای من حس و حال دیگری داشت شاید چندین بار صحبتها را گوش میدادم. یاری خداوند بزرگ و خواسته قوی در شکل گیری و تحقق هر موضوعی نقش مهمی دارد که هر دو شامل حال من شد.در سال اول خودم و دو فرزندم عضو لژیون سردار و مسافرم دنور شدند و خداوند را بابت این فرصت که در اختیار ما قرار داد بینهایت سپاسگزارم.
ما میدانیم که هر خدمتی که انجام میدهیم، باید بدون چشم داشت باشد ولی خدماتی که در کنگره انجام میشود، قطعاً بدون تاثیر نیستند، این خدمات مالی چه تاثیری در شما یا زندگی شما داشته است؟
همان.گونه که شما گفتید هر خدمتی که صورت میپذیرد؛ باید بدون تمنا باشد و قطعا من قبل از اینکه پرداختی داشته باشم، هستی و کنگره۶۰، آن قدر بخشنده است که به من عطا نمودهاند، واقعا خدمت مالی هم در صور ظاهر و هم صور پنهان تاثیرات زیادی دارد؛ چنان تاثیراتی که در کلام نمیگنجد و هر شخصی باید خودش تجربه کند. کار معنوی قطعا بار مادی را به همراه خواهد داشت «و الله سریع الحساب»
به نظر شما از نظر علمی چه کمکی میتوانیم به کنگره کنیم؟
علم کنگره، خیلی فراتر از آن است که من فعلا بتوانم از نطر علمی کمکی کنم، ولی میتوانم آموزشها را دریافت کنم، آنها را عملی کنم و به دیگران انتقال دهم که در این صورت باز به خودم کمک کردهام و این که کنگره از نطر علمی فعالیتهای زیادی دارد از جمله تاسیس دانشگاه و ارائه مقالات گسترده در درمان یبماریها، حال که من از نطر علمی در سطحی نیستم که کمک علمی کنم؛ میتوانم در پیشبرد این اهداف بزرگ، نقشی هر چند کوچک با انجام خدمت مالی داشته باشم و در تسریع این اهداف بزرگ، منابع مالی نقش بهسزایی دارد.
.jpg)
شما اولین نفری هستید که از بین همسفران کنگره۶۰، در شعبه عمانسامانی شهرکرد، توانستید شال پهلوانی را از دستان آقای مهندس دریافت کنید؛ لطفا از حس و حالتان پس از دریافت شال برایمان بگویید.
حس و حال خیلی خوبی بود؛ هنگام دریافت شال از دستان آقای مهندس گویی در این جهان نبودم .پس از دریافت شال، همانگونه که در سوالات قبل گفتم در صور پنهان من نقش بهسزایی داشت، ترسها و افکار منفی به نسبت قبل، کمتر شده بود، باور و ایمانم نسبت به قبل افزایش یافت ولی با توجه به تمام سختیها، آرامش درونیام بیشتر شد.
به نظر من خدمتها در کنگره، مانند کاتالیزور عمل میکنند و باعث جهش در انسان میشوند. شاید فرآیند تغییرات برای من، نیازمند زمان بود ولی سریعتر انجام شد، گرههای وجودی خودم را بیشتر دیدم و درک کردم؛ سعی کردم در جهت رفع آنها کوشا باشم. در واقع فرق نگاه در من به وجود آمد که به مسائل به دید دیگری نگاه کنم، این فرق نگاه باعث تجربه حسهای جدید در من شد.
با توجه به اینکه شما از راهنمایان لژیون ویلیام وایت هستید؛ برای ما بفرمایید چه چیزی میتواند یک همسفر را به این باور برساند که بتواند سفر نیکوتین خود را آغاز کند و چه عاملی باعث عدم تعادل همسفران مصرفکننده قلیان و سیگار برای شروع به سفرشان میشود؟
خواسته در انجام هر هدفی نقش مهمی دارد. وقتی جهانبینی من همسفر نسبت به نیکوتینی که مصرف میکنم، تغییر کند و متوجه شوم که چه فواید و مضراتی برای من دارد و اینکه مصرف کنم برای چه؟ غیر از این است که بر جسم، روان و جهانبینیام تاثیرات منفی میگذارد، وقتی جهانبینی من تغییر کند، قطعا بدون هیچ تردیدی و با خواسته قوی سفر نیکوتین را آغاز خواهم کرد.
حال چه عواملی باعث میشوند که من سفر نیکوتین را شروع نکنم؟ یکی اینکه از مضرات و تخریبهای که مصرف برایم دارد، آگاهی نداشته باشم، دوم: اینکه وجود ترس از قضاوت دیگران، سوم: وابستگی شدید به نیکوتین، چهارم: نداشتن جهانبینی کافی، پنجم فکرکنم که قلیان و سیگار اعتیاد ندارد و هر وقت که اراده کنم، میتوانم آن را کنار بگذارم؛ این باور در خود من وجود داشت که مگر قلیان اعتیاددارد؟ هر وقت بخواهم دیگر میتوانم استفاده نکنم در صورتی که بارها اقدام کردم که دیگر قلیان نکشم و هیچگاه موفق نشدم تا در نهایت با سفر نیکوتین که در کنگره انجام دادم، موفق به این کار شدم.
کلام آخر...
بدانم هیچ چیز در این دنیا متعلق به من نیست و همه چیز در دست من امانت است و اینکه من چگونه از این امانات و فرصتها استفاده کنم، مهم است. خداوند بزرگ را بهخاطر این فرصتی که در اختیار من قرار داد، بینهایت سپاسگزارم. ازجناب مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که از بهترین نعمتهایی هستند که خداوند بخشنده به من و خانوادهام عطا نمودند، از مسافرم، راهنمایان خودم و همه خدمتگزاران در کنگره۶۰، بهخصوص خدمتگزاران در بخش سایت شعبه عمان سامانی شهرکرد تشکر میکنم.
مصاحبه کننده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)
طراح سوال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم) و همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر شیرین (لژیون پنجم)
ویراستار و ارسال: همسفر پرتو رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمانسامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
153