در باب دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰، من چه کردهام؟» مصاحبهای با همسفر میترا ترتیب دادیم، از ایشان ممنونیم که وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادند و ما را در این گفتوگو همراهی کردند.
همسفر میترا و مسافرشان مسعود با آخرین آنتیایکس مصرفی تریاک کشیدنی وارد کنگره شدند و به مدت ۱۰ ماه و ۵ روز با متدDST و دارویOT با راهنمایی مسافر ایرج و همسفر نفیسه سفر کردند، رشته ورزشی همسفر ایروبیک و رشته ورزشی مسافر والیبال هست و هم اکنون ۱سال و ۸ ماه است که آزاد و رها هستند.
به نظر شما چرا مسائل علمی و مالی در کنگره ۶۰ باید در کنار همدیگر باشند؟
در پایههای مالی و علمی کنگره۶۰ من چه کردهام؛ ما در زندگی سه اصل مهم داریم که اگر از آنها پیروی کنیم و بخواهیم سازمانی را تشکیل دهیم که قوی و قدرتمند باشد مانند یک بیمارستان، اول باید پایههای مالی قوی داشته باشیم تا بتوانیم شروع به ساخت بیمارستان کنیم و بعد از آن پایههای علمی است که باید به آن توجه شود؛ یعنی تا علم نباشد ساخت و ساز مؤثر نخواهد بود. حال کنگره۶۰ هم دقیقاً برای پیشبرد اهداف خود همزمان نیاز به فعالیتهای مالی و علمی گسترده دارد.
ما چگونه باید حال خوش و آرامشی که امروز از کنگره دریافت کردهایم را جبران نماییم؟
حالا که در مسیر کنگره قرار گرفتهایم باید بدانیم برای چه چیزی حرکت میکنیم، برای رهایی مسافران یا یک هدف بزرگتر، رهایی مسافر و آرامش خودمان، یا یک هدف والاتر که خدمتگزار انسانهایی باشیم که راه خود را گم کردهاند و خواب هستند، وقتی هدف برای ما مشخص شد راحتتر حرکت میکنیم چرا که پشت آن حرکت یک تفکر مثبت خواهد بود. گاهی اوقات ما در حرکت هستیم و حقههای نفس ما را از حرکت درست باز میدارند و درگیر حاشیه میشویم و از خدمت اصلی عقب میمانیم. در ادامه وادی میگوید: اگر میخواهید به حال خوش و آرامش برسید باید جبران خسارت کنید که آقای مهندس در این رابطه میفرمایند: ابتدا باید خود را دوست داشته باشید و اول از خود جبران خسارت کنید. من همسفر ابتدا برای رهایی مسافرم وارد کنگره شدهام؛ ولی ابتدا باید حال خودم خوب باشد تا حس و حال خوب را به مسافرم بدهم، باید خودم را دوست داشته باشم و برای جسم و جانم ارزش قائل باشم و به تغذیه، ورزش، روح و روانم اهمیت بدهم در آن زمان میتوانم به مسافرم کمک کنم. ما به جامعه، فرزندان و اطرافیان خود تخریبهایی را وارد کردیم اگر خود را دوست داشته باشیم و درست حرکت کنیم میتوانیم آنها را جبران کنیم.
مهمترین صفت انسان فراموشی است، به نظر شما چه ارتباطی بین فراموشی و سپاسگزار بودن هست؟
سپاسگزاری مخصوص مخلوقات است؛ زیرا تمام حیات معجزه است و بزرگترین معجزه خود حیات است و قطرهای از این جهان هستی در ما به امانت گذاشته شده است و همان یک قطره کفایت میکند تا وجودی از لایتناهی باشیم. قدردانی و سپاسگزاری بر روی سلامت جسم و روان ما بسیار تأثیرگذار است و باعث افزایش همدلی، محبت و کاهش اثر نیروهای تخریبی و منفی مثل ترس، غم، ناامیدی و افسردگی میشود و فراموشی دقیقاً باعث تقویت افعال منفی و منیت در وجود ما میگردد به طوری که حس میکنیم خدمت دیگران به ما وظیفه بوده و نیازی به قدردانی از آنها نیست. قدردانی در واقع باعث بهبودی عملکرد سیستم ایمنی ما میشود و این به طور واضح در کنگره۶۰ مشهود است.
شما در مورد مسائل مالی در کنگره چه چیزهایی را آموزش گرفتهاید و برای عملی کردن آنها چه قدمهایی برداشتهاید؟
با ورود به کنگره، خداوند به من زندگی دوباره بخشید؛ اکنون من باید دین خود را به کنگره بپردازم، من آموختم هر کس آموزش و یا خدمتی میکند من هم بیاموزم و در خدمت به دیگران پیشتاز باشم. تمام آموزشهای کنگره را کاربردی کنم تا چراغ راه آیندگان شود، به طور مثال من میتوانم تجربیات خود را در سایت کنگره۶۰ به اشتراک بگذارم و در مکتوب نمودن دلنوشتهها شرکت کنم تا اگر کسی وارد سایت شد تجربیات بنده نور امیدی باشد برای رسیدن به درمان بهتر او، همچنین با نوشتن مقالهها به زبان انگلیسی در سایت میتوانم برای مردمی که در خارج از ایران هستند راهگشا باشم. مشارکت در جشن گلریزان هم با هر میزان که باشد خدمت دیگری است که میشود کنگره را جهت رسیدن به اهداف علمی و مالی یاری نمود.
شما بفرمایید: با چه حسی برای خدمت در شعبه گام برمیدارید و یا در قانون ۱۱ مشارکت میفرمایید؟
وظیفه ما فقط پول دادن و بودن در لژیون سردار نیست، مهمتر از آن حس و حال خوبی است که به دیگران منتقل میکنیم تا آنها هم پا به کنگره بگذارند و بدانند که اینجا چه خبر است و چه اتفاقات خوبی برای ما افتاده است و آنها هم این تجربه را داشته باشند و به دیگران انتقال دهند.انجام دادن این عمل فقط به گفتار نیست و باید آن را عملی کنیم و از زمانی که خدمت مالی را شروع مینماییم انگار که تازه سفر خود را آغاز کردهایم. استاد امین میفرمایند: مثلث خدمت از سه ضلع تشکیل شده است خدمت فیزیکی، خدمت علمی و خدمت مالی اینها باید در کنار هم باشند که یک فرد در کنگره و یا در هر جای دیگری که باشد رشد کند و به نتیجه برسد. خدمت فیزیکی این است که من زودتر به شعبه بیایم صندلیها را بچینم و یا خدمتهای دیگر را بگیرم و چون از خودم علمی ندارم همین مقدار علمی که از طریق آقای مهندس به ما میرسد و ما آن را یاد میگیریم عملی نماییم .
کلام آخر:
به عنوان کلام آخر میخواهم جهانم، جهانی بهتر شود چون من اینجا در کنگره هستم؛ اگر زندگی فرد دیگری را بهتر نکنیم وقت خود را تلف کردهایم و وقتی زندگیمان بهتر خواهد شد که به بهتر شدن زندگی دیگران کمک نماییم.
تهیه مصاحبه: تیم مصاحبه کننده (همسفران فریبا، فرح، ریحانه، سایه)
تنظیم و ارسال: همسفر نفس رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی امامقلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
327