کل برنامه جهانبینی درباره شناخت انسان است؛ زیرا اگر انسان را بشناسیم، میتوانیم حرکت کنیم. مثلاً اگر اتومبیلی را بشناسیم، میتوانیم آن را تعمیر کنیم، ولی اگر شناختی از آن نداشته باشیم، قادر به تعمیرش نخواهیم بود. انسان نیز همینگونه است؛ اگر دقت کند که مشکلات کجاست، میتواند برای آنها راهحل ارائه دهد.
در مورد مشکل کرونا، متوجه شدیم که تجمع ویروس در گلو، دهان و ریههاست و با قرقره کردن و بخور دادن، میتوان آن را از بین برد؛ به همین سادگی حل شد. بارها گفتهام که در پزشکی، راهحل قطعی برای درمان بیماریها نداریم و صرفاً آنها را مدیریت و نگهداری میکنیم؛ بیماریهایی مانند اماس، کولیت، پارکینسون یا آلزایمر که ممکن است فرد را ۴۰ یا ۵۰ سال درگیر کند و او مجبور باشد تا پایان عمر دارو مصرف کند.
در کتب آسمانی اطلاعاتی داده شده که برخی افراد آن را نمیپذیرند، و این قابل درک است، زیرا برداشت آنها از متون متفاوت است. بحث امروز ما درباره خودِ انسان است. ما بارها واژگانی چون جن، روح و نفس را شنیدهایم، اما نمیدانیم دقیقاً به چه معنا هستند. اگر تمام کتابهای آسمانی را بررسی کنیم و از بزرگان بپرسیم که تفاوت روح وجن چیست، اغلب پاسخی مشخص ندارند یا تعریفی ارائه نمیدهند.
ما میگوییم دروغ نگویید، اما اگر دروغ گفتن برای ما منفعتی داشته باشد، چرا نباید دروغ بگوییم؟ اگر علت اصلی دروغ گفتن را بدانیم، دیگر دروغ نمیگوییم. دروغ ممکن است در کوتاهمدت سودی داشته باشد، اما در بلندمدت باعث تزلزل میشود.
فصل بهار و سال نو، آغاز فصل زایش طبیعت است؛ فصلی برای دگرگونی در سراسر جهان، فصل جفتگیری و تولیدمثل حیوانات. درختان میمیرند و دوباره زنده میشوند. از آنجا که جهان بر پایه اضداد میچرخد، خلقت نیز بر اساس همین اصل استوار است. اگر شب نباشد، روز را درک نمیکنیم. اگر کینه و دشمنی نباشد، عشق را چگونه درک کنیم؟
بشر در مسیر تکامل است و برای رسیدن به آن، موضوعاتی در گذشته، حال و آینده وجود داشته و خواهد داشت؛ همه در حلقه هستی ما هستند.
ما سه نوع انسان داریم، کسانی که تسلیم پروردگار هستند: دروغ نمیگویند، کمفروشی و احتکار نمیکنند، مال مردم را نمیخورند و فرامین الهی را اجرا میکنند.
کسانی که در تسلیم شدن تردید دارند و نمیدانند آیا بهشت و جهنم حقیقت دارند یا نه، کسانی که هیچکدام را نمیپذیرند و معتقدند هر چه بیشتر به منافع خود برسند، برندهاند.
در قرآن آمده که نفس حیوانی تنها خواستههای خودش را دنبال میکند: تولیدمثل، تغذیه و حفظ جان، و این موجودات اختیار ندارند و طبق برنامهای مشخص پیش میروند. اما انسان دارای اختیار است، و این اختیار او را بر سر دوراهی قرار میدهد تا انتخاب کند. هر انسان دو مَلَک دارد که اعمال او را زیر نظر دارند.
حال از این سه گروه، یکی انسان است، یکی جن، و دیگری جنِ جن. تمام موجودات هستی دارای نفس هستند. تفاوت انسان در قدرت اختیار است. جسم ما مانند اتومبیلی است که رانندهاش نفس است، و با خروج نفس، جسم از کار میافتد. نفس صاحبخانه جسم ماست و دو مستأجر دارد: یکی روح، که پاک و الهی است و مخصوص انسان بوده و ما را به نیکی هدایت میکند؛ دیگری جن، که نیروی منفی و تخریبی است و در همه ما وجود دارد.
اگر به ندای روح گوش دهیم، رستگار میشویم و اگر به جن گوش دهیم، نابود خواهیم شد. هنگامی که نوزاد متولد میشود، مثلث «نفسِ واحده» شکل میگیرد: نفس، روح و جن. جن یعنی چیز پنهان، جن و نفس، جسم را اداره میکنند و روح به آنها مشاوره میدهد تا پالایش انجام گیرد. اگر نفس و روح هماهنگ کار کنند و جن مداخله نکند، در آن صورت عقل و روح به جایگاه پادشاهی میرسند و در مقام «نفس مطمئنه» قرار میگیرند.
برداشت من از این سیدی این است:
اول، اینکه جهان بر پایه اضداد بنا شده است و باید این را بپذیریم.
دوم، اینکه انسان مختارالخطا است، نه جایزالخطا؛ یعنی دارای اختیار کامل برای خطاست، اما باید پاسخگو نیز باشد.
منبع: سیدی روح و جن(مهندس حسین دژاکام)
نویسنده: همسفر شادی رهجوی راهنما همسفر آمنه(لژیونسردار)
رابطخبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سردار)
ویرایش و ارسال: همسفرالین نگهبان سایت
همسفران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
90