English Version
This Site Is Available In English

من جزئی از کنگره هستم و کنگره جزئی از من است

من جزئی از کنگره هستم و کنگره جزئی از من است

دوازدهمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاه‌های عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان به نگهبانی مسافر جواد، استادی راهنمای محترم پهلوان حامد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده ام» پنج‌شنبه ۱ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز شد.
 
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حامد هستم یک مسافر؛ ابتدا تشکر می‌کنم از عزیزانی که به من فرصت دادند تا در این جایگاه خدمت کنم. خداقوت می‌گویم به لژیون مرزبانی و ایجنت محترم که تلاش می‌کنند ما بدون دغدغه سفر خود را انجام بدهیم.

اما در مورد دستور جلسه؛ به نظر من دستور جلسه هفته قبل و هفته آینده با این دستور جلسه کاملاً مرتبط هستند. هفته قبل که دستور جلسه دیده‌بانان محترم بودند، صحبت کردیم که آن‌ها ستون‌های کنگره هستند. هفته آینده نیز درخصوص وادی سوم صحبت خواهد شد؛ که می‌گوید باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند. اگر بخواهیم این سه موضوع را کنار هم بگذاریم، کنگره جدا از من نیست؛ من جزئی از کنگره هستم و کنگره هم جزئی از من است.

هر سازمان و NGO که مردم‌نهاد است برای ادامه بقا و رشد و توسعه به منابع مالی، علمی و نیروی انسانی متخصص نیاز دارند تا به حد مطلوبی برسند. کنگره ۶۰ هم یک سمن است که فعالیت آن بر مبنای کمک‌های اعضا است و دائماً در حال توسعه فعالیت‌های خود است. من باید نقش خود را به‌عنوان یک مسافر بدانم تا در هر مقطعی که هستم، با فرمان‌برداری و بدون کمترین اتلاف‌زمان وارد مسیر شوم. زمانی به حال خوب می‌رسم که صاف‌وصادق باشم. من به‌عنوان یک تازه‌وارد باید حداقل منابع کنگره را مصرف کنم. زمانی که به حال خوب رسیدم و علم کنگره را دریافت کردم، در ادامه می‌توانم پایه‌های علمی و مالی خود را قوی‌تر کنم؛ چون من جزئی از کنگره هستم و کنگره جزئی از من است. زمانی می‌توانم پایه‌های علمی و مالی کنگره را قوی‌تر کنم که پایه‌های علمی و مالی خود من مستحکم شود. این موضوع چه زمانی اتفاق می‌افتد؟ زمانی که به حال خوش برسم؛ پس من به‌عنوان یک سفر اولی باید بیشترین استفاده را از جلسات و منابع کنگره ببرم تا با حداقل انرژی به آن بهره‌وری لازم برسم.

این دستور جلسه برای این است که از من پرسش می‌شود برای کنگره چه کرده‌ام؟ هر انسانی دو نوع من دارد؛ یک من حقیقی و یک من مجازی. بعضی وقت‌ها در کنگره ادعا می‌کنیم که کارهایی را انجام داده‌ام. مثلاً چند نفر را به رهایی رساندم، لژیون جونز و لژیون ویلیام دارم؛ این ترازو بایستی احساس بشود که من در کنگره چه چیزهایی را به دست آورده‌ام و چه پرداختی‌هایی را داشته‌ام.

چند روز پیش من و دخترم با موتور از مسیر مدرسه می‌آمدیم؛ دخترم سؤال کرد که بابا تا به‌حال مشروب خورده‌ای؟ گفتم نه؛ برای چه؟ گفت که هم‌کلاسی‌های من می‌گویند که پدران ما اهل مشروب و سیگار هستند و وقتی من برای آن‌ها تعریف می‌کنم که پدر من قبل از غذای خود سالاد می‌خورد و ورزش می‌کند و اهل دود و دم نیست، آن‌ها تعجب می‌کنند. اکنون برگردیم به دوازده سال قبل که همین دخترم را برده بودم سرزمین عجایب و اصلاً حال و حوصله نداشتم از جای خود تکان بخورم و هیچ انرژی و توانی برای بازی‌کردن با او نداشتم. حالا این دو موضوع را با هم مقایسه کنیم؛ کیفیت زندگی امروز من با آن زمان قابل‌قیاس نیست. این را عرض کردم که بگویم خیلی به کنگره بدهکار هستم و هر چقدر به لحاظ مالی و آموزشی خدمت کنم، باز هم بدهکار هستم. چون آن‌قدر پایه‌های زندگی من را مستحکم کرده است که اگر هفت نسل بعد از من هم به کنگره خدمت کنند، باز هم قابل‌جبران نیست. از این که به صحبت‌های من توجه نمودید، سپاسگزارم.
 
مرزبان خبری: مسافر علیرضا
تصویربردار: مسافر هادی
نگارش: مسافر علی
ویرایش: مسافر نوید
ارسال خبر: مسافر سجاد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .