جلسه یازدهم از دوره سی و سوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی خواجو با استادی؛ راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی؛ مسافر بهنام و دبیری؛ مسافر محمدرضا با دستور جلسه: "دراستحکام پایههای مالی و علمی در کنگره60 من چه کردهام؟" در تاریخ 1 خردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶ آغاز بهکار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر توانستم در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم، از ایجنت و مرزبانهای محترم تشکر میکنم که زحمت زیاد میکشند تا این جلسات به خوبی برگزار شود.
هفته دیدهبان را یکبار دیگر به همگی شما عزیزان و دیدهبانهای محترم تبریک عرض میکنم.
.jpg)
دستور جلسه اول؛
دراستحکام پایههای مالی و علمی در کنگره60 من چه کردهام؟
هر چه فکر میکنم، من برای کنگره چه کردهام به هیچ نتیجهای نمیرسم، جناب مهندس همیشه در صحبتهای خود میگویند؛ من هنوز به کنگره بدهکارم، پس وقتی ایشان با این همه خدمت، این سخن را بیان کنند، دیگر تکلیف ما با کنگره مشخص است، تنها یک چیز میماند که آیا میتوانیم برای کنگره کاری انجام دهیم یا خیر؟
اگر به خانواده خود نگاه کنیم، میبینیم که هیچ وقت نمیتوانیم زحمات آنان را جبران کنیم، در کنگره هم به همین شکل میباشد، زیرا؛ هر چه بیشتر خدمت میکنیم و آموزش میگیریم حال خوش بیشتری نصیبمان میشود، در نتیجه بدهکارتر میشویم.
حال این سوال پیش میآید؛ آیا میتوانیم راهی برای جبران این نعمتها پیدا کنیم؟
در خانواده وقتی که به پدر میگوییم: چگونه میتوانم زحمات شما را جبران کنم؟ جواب میدهد؛ همین که شما تحصیل کنید، به موفقیت برسید و جایگاه فرزندی (دختر و پسر) بودن خود را حفظ کنید برای من بهترین جبران است.
در کنگره هم به همین صورت میباشد؛ اگر بخواهیم استحکام پایههای علمی و مالی گنگره را ارتقاء بخشیم، کافیست؛ قدر جایگاهی که اشغال کردهایم را بدون ضرر و زیان بدانیم و در آن جایگاه بهترین خود باشم، این برجستهترین عملی است که میتوانیم انجام بدهیم، زیرا وقتی یک شخص پس از گذشت یکسال، کنگره را بدون هیچ ثمری رها کند یعنی انرژیهای کنگره را تلف کرده است که این باعث میشود در حق خود و دیگران ظلم بزرگی انجام دهد، چون ممکن بود شخصی دیگر در جایگاه (صندلی) او قرار گیرد و قدر آن جایگاه را بیشتر و بهتر بداند.

دستور جلسه دوم:
جشن یکسال رهایی مسافر حسن میباشد.
تفاوت اساسی حسن با دیگر مسافران این بود که؛ وقتی وارد کنگره شد 4 سال پاکی (سقوط آزاد) از مصرف مواد داشت، او از نظر جسمی مشکلی نداشت، ولی از نظر روحی (خودش و همسفرش) حال خوشی را تجربه نمیکردند. آمده بود مدتی بماند واگر دوست داشت ادامه دهد.
با ورود به لژیون، من با تجربهای که داشتم همان جلسه اول نامه OT را برای او نوشتم. او با خواست قوی و فرمانبرداری سفر خود با داروی OT آغاز کرد. تکالیف خود را به خوبی انجام میداد و من همیشه از او راضی بودم، در ادامه دبیری لژیون و سپس دبیری تازهواردین را به عهده گرفت. در هر جایگاهی بود بهنحو شایسته خدمت میکرد. پس از رهایی و ورود به سفر دوم مسئولیت سایت نمایندگی خواجو را به مدت یکسال برعهده داشت و هماکنون در قسمت OT در حال خدمت است. در واقع او با خدمتگزاری توانست به حال خوش برسد.
امیدوارم در ادامه شال راهنمایی را دریافت کند.
اعلام سفر مسافر حسن:
آنتیایکس؛ شیره، تریاک.
روش درمان؛ D.S.T همراه با شربتOT .
مدت سفر؛ 13 ماه و ۳ روز.
نام راهنما؛ مسافر علی.
مدترهایی؛ 1سال و 7 ماه.
ورزش در کنگره؛ والیبال.
آرزو و خواسته مسافر حسن، همسفر مریم و همسفران کوچکش فاطمه و زهرا:
امیدواریم مسیر کنگره برای همه عزیزان خواستار درمان باز شود، به درمان و حال خوش برسند و این جایگاه عظیم را تجربه کنند.
سخنان مسافر حسن:
سلام دوستان حسن هستم مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در حضور شما عزیزان هستم و مسیر کنگره برای من باز شد، چون سالهای زیادی از درون خالی بودم و دنبال منبعی میگشتم که بتوانم زندگیام را به روال بیاورم و کنگره یک موهبت الهی برای من و خانوادهام بود.
از آقای مهندس و خانواده سراسر محبتشان تشکر میکنم؛ آن زمانی که شاید دوران لوکس مصرفم بود و از این روزها هیچ خبری نداشتم آقای مهندس با چه زحمت و سختی استارت این کار را زدند، ایستادگی کردند، ماندند و کار بزرگی برای بشریت انجام دادند.
از علی آقا راهنمای بزرگوارم تشکر میکنم، برای من بسیار زحمت کشیدند، در کنارشان آموزش و حس و حال خوب دریافت میکردم.
هرگاه به من کاری را میسپرد؛ مشاهده میکردم که بهعنوان الگو خودش آن کار را در مرحله اول انجام و عملیاتی کرده است.
از آقا محمود شفیعی که در حال حاضر شاگر و رهجوی او هستم و در کل از همه عزیزان کمال تشکر و قدردانی را دارم.
یکسری از مشکلاتی که در خانوادهها بهوجود میآید به دلیل نداشتن آگاهی کامل از موقعیتهای پیش آمده است مثلاً: وقتی پدر خانواده از کار روزانه، خسته به خانه باز میگردد، مادر خانواده باید صبور باشد و در بدو ورود، نباید به یکباره انبوهی از اطلاعات و اخبار خوب یا بد (شیطنتها و اشتباهات فرزندان) را به او منتقل کند، این کار باعث تنش در خانواده میگردد، پس باید اجازه بدهد، مدت زمانی بگذرد تا ذهن او آرام بگیرد و برای شنیدن اخبار و مشکلات آماده گردد.
خانوادهها باید دقت داشته باشند که فرزندانشان در چه مکانی مشغول بهکار میشوند و با چه افرادی در ارتباط هستند، زیرا بسیاری از مشکلات که یکی از آنها اعتیاد است بهخاطر ناآگاهی خانوادهها و حتی در آن میان نیروهای منفی و بازدارنده (پیشنهادات سرقت و کارهای خلاف) از این موضوع میباشد.
من هم به علت ناآگاهی و شرایطی که سر راهم قرار میگرفت، ابتدا با خوردن مشروبات الکلی شروع کردم، ولی بهخاطر اعتقادات خانوادگی و ناآگاهیها از آن دوری کردم و سپس به مصرف مواد روی آوردم، این امر باعث شد از یک انسان موفق به یک شخص افسرده و شکست خورده که در خلوت خود همیشه بهدنبال راه درمان میگشت تبدیل گردم.
قبل از ورودم به کنگره با N.G.O آشنا شدم و در آنجا بهدنبال درمان میگشتم ولی با اینکه خدمتگزار خوبی بودم هیچگاه احساس آرامش نمیکردم.
تا اینکه خدا را شکر توسط برادرم با کنگره آشنا شدم، روزی که وارد کنگره شدم حال بسیار بدی داشتم، شاید ظاهری خوب، ولی از درون به خود میپیچیدم (فوت پدر، ورشکستگی، بیماری همسر) نمیتوانستم با کسی ارتباط برقرار کنم یا زندگیام را سر و سامان دهم، هیچ حرفی برای گفتن نداشتم، از درون خالی و همیشه احساس ترس داشتم.
شکر خدا با آموزشهایی که از کنگره گرفتم و فرمانبردار بودن به آرامی، روح و روانم آرامش پیدا کرد و ارتباطم با دیگران قوی شد و پس از گذراندن خدمت سایت، صحبت کردن و مشارکت را به خوبی فرا گرفتم.
یکی دیگر از نعمتها و زیباییهای کنگره این است که؛ انسان باید برای هر کار کوچکی که انجام میدهد تشویق شود و در مقابل، قدردان باشد، همچنین به این موضوع پی بردم، دلیل ورود افراد به کنگره خواست خداوند است، ما به هر مشکلی در زندگی برمیخوریم علت آن این است که؛ برای زندگی در بُعدهای بَعدی آماده شویم.
باز هم خداوند را شکر، که رحمتش شامل من و خانوادهام و فهم کنگره شامل حال ما شد تا ببینیم کجا قدم گذاشتهایم.
از همسفرم تشکر میکنم، در این مسیر آموزشهای بسیاری از او گرفتم و متوجه شدم که تزکیه و پالایش به سخن نیست، باید عمل نمود.
از اینکه در جشن ما حضور پیدا کردید، مشارکت نمودید و به صحبتهای من گوش دادید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.
سخنان همسفرمریم:
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر.
از آقای مهندس، خانواده محترمشان و تمامی راهنمایان کنگره تشکر میکنم. مدتی است دور از کنگره هستم امیدوارم مسیر کنگره مجدداً برایم هموار شود.
سخنان همسفران فاطمه و زهرا:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهیاست.
از تمامی شما عزیزان که در جشن ما شرکت کردید و جشن ما را زیبا جلوه دادید تشکر میکنیم. از آقای مهندس و خانم آنی تشکر میکنیم که این بستر عظیم را برای ما فراهم نمودند تا آموزش ببینیم و رشد کنیم و همچنین از پدر و مادرمان، بهخاطر اینکه ما را با کنگره آشنا و اجازه شرکت در این جلسات را نمود تشکر فراوان داریم.

تایپ: مسافر نوید لژیون بیست و یکم
ویراستار: مسافر مجید لژیون پنجم و مسافر محمد لژیون پانزدهم
عکس: مسافر سعید لژیون چهاردهم
تنظیم و ارسال: مسافر حجت لژیون شانزدهم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
289