سلام دوستان محبوبه هستم یک همسفر
متن وادی به این صورت آغاز میشود که؛ باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. ما بایستی بتوانیم مشکلاتی که در گذشته بدون تفکر برای خودمان بهوجود آوردهایم را با تفکر حل کنیم. برای حل مشکلات باید بدانیم که هیچ کسی به اندازه خود من به فکر من نیست و حل تمامی مشکلات فقط به عهده خودم است. من؛ شاید از دیگران نظر و کمک بخواهم ولی تصمیم نهایی را خودم میگیرم؛ زیرا بایستی روش حل مشکلات را بیاموزیم. هیچ وقت ناامید نشویم و همیشه سعی و تلاش کنیم تا بتوانیم کلید را بیابیم و هیچ وقت این را فراموش نکنیم که مادر شادیها رنج است و در رنج هست که به ما صبر داده میشود.
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر
وادی سوم به ما میگوید: باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. برای رفع مشکل بالاترین نقش بر عهدهی خودمان میباشد؛ اگر بخواهيم مشکل یا مشکلات ما را دیگران حل نمایند بسیار در اشتباه هستیم. برای حل هر مشکل بیشترین بار بر دوش خودمان میباشد و خود بایستی بيشترين تفکر و کوشش را برای حل آن بنماییم؛ اگر امروز ما دچار مشکلات جسمی، روحی، روانی، عاطفی، اقتصادی و ... هستيم ممکن است ما در گذشته درست عمل نکردهایم، دانسته یا ندانسته مرتکب اشتباه شدهايم و این اوضاع و احوال کنونی ما در اثر بذرهایی هستند که ما با دست خودمان در گذشته آنها را کاشتهایم و سالها آبیاری نمودهایم؛ پس خیلی طبیعی است که امروز با انبوهی از گیاهان تلخ و زهرآگین مواجه باشيم؛ پس از این به بعد با تفکر و تدبیر در مورد از میان برداشتن مشکلات خودمان باید اقدام کنیم.
سلام دوستان مهتاب هستم یک همسفر
وادی سوم تنها وادی است که با کلمه باید شروع میشود. باید دانست هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. وادی سوم این نکته را به من میآموزد که مسئولیت زندگی و کارها را خودم بر عهده بگیرم. باید بدانم؛ اگر من امروز مشکلاتی دارم حتما در گذشته بذر آن را کاشتهام و امروز آن را درو میکنم. وادی اول تا سوم وادی تفکر است. در وادی اول تفکرکردن را میآموزیم، وادی دوم به ما امیدواری را یاد میدهد و در وادی سوم متوجه میشویم که هیچکس به اندازه خودمان نمیتواند به ما کمک کند تا مشکلات را پشت سر بگذاریم. من نباید از دیگران توقع داشته باشم که مشکل من را حل کنند، باید با دیگران مشورت کنم؛ اما عملیکردن آن با خود من است. این موضوع را نیز در نظر داشته باشم؛ اگر بخواهم به خودم کمک کنم باید خودم را بشناسم و برای خودشناسی باید خداوند را بشناسم و شناخت خداوند در پرتو عملکردن به فرامین و قوانین الهی است.
سلام دوستان طیبه هستم یک همسفر
کتاب عشق کتابی است که از چهارده وادی تشکیل شده است و با مطالعه آنها و اجرایی کردن این وادیها میتوانیم افکار و اندیشه خود را تغییر بدهیم و یک زندگی همراه با صلح و آرامش داشته باشیم. وادیها مانند شاه کلیدهایی برای تک تک قفلهای زندگی ما هستند و پایه و فونداسیون جهانبینی ما را تشکیل میدهند. ما همسفران باید باور کنیم که خیلی آسیب دیدهایم و باید تلاش کنیم که در کنار مسافران با آموزشهایی که در کنگره میبینیم به حال خوش برسیم. حال به نظر شما چگونه میتوانیم به وسیله این وادیها افکار و اندیشه خود را تغییر دهیم؟ یعنی همان پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک که اینها سه پله هستند. پندار یعنیتفکرکردن، گفتار یعنی صحبتکردن و سوم کردار یعنی عملکردن که این سه با هم در ارتباط هستند. ما در چهار وادی اول تفکرکردن درست را یاد میگیریم. در وادی اول یاد میگیریم با تفکر ساختارها آغاز میشود. تفکر کنیم برای یک هدف خاص که از همه مهمتر است و برای رسیدن به آن برنامهریزی کنیم؛ چون ما موجودی هستیم که برای زندگی باید برنامهریزی داشته باشیم و برای برنامهریزی باید تفکر کنیم. وادی دوم میگوید که هیچ موجودی بیهوده خلق نشده است. وادی سوم مرحله دیگری را نشان میدهد که باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. به نظر شما تیتر وادی چه میخواهد به ما بگوید؟ در این وادی از کلمه باید استفاده شدهاست. قطعا همینطور است هرکسی باید خودش به فکر خودش باشد و مسئولیت مشکلات خودش را به عهده بگیرد. مشکلات دو دستهاند مشکلاتی که ما خود در به وجود آمدنشان اثر داشتهایم؛ مثل اینکه مادر من در انجام چکاپهای مربوط به سرطان سهلانگاری کردند و دچار سرطان شدند و مدتها درگیر دکتر و درمان و شیمی درمانی بودند و مشکلاتی که ما در بوجود آمدنشان دخالتی نداشتهایم؛ مثل بیماریهایی که به ارث میبریم یا بیماریهای نقص عضو یا مثلا خانهای خریدهایم که تمام کارهایش را طبق قانون انجام دادهایم؛ ولی مالک، آن خانه را به چند نفر فروخته است. در این شرایط ما باید چه کار کنیم؟ آیا باید بنشینیم و هیچ کاری نکنیم؟ در این شرایط نباید بگوییم خود کرده را تدبیر نیست و نباید تقصیرها را به گردن زمین و زمان بیندازیم، یا بگوییم تقدیر ما بوده؛ بلکه باید با تفکر و تدبیر در از میان برداشتن مشکلات خودمان تلاش کنیم و متکی به هیچکس نباشیم؛ البته میتوان از مشورت و نظرات افراد آگاه استفاده کرد؛ ولی باید در آخر خودمان تصمیم نهایی را بگیریم؛ زیرا ما به این زندگی آمدهایم که حل مشکلات را بیاموزیم و همچنین خدا به ما اختیار داده تا بتوانیم راه درست و نادرست را تشخیص دهیم. در ضمن اگر ما خودمان تصمیم نگیریم به انسانی تبدیل میشویم که اعتماد به نفس ندارد و همیشه خود را بر سر دو راهی میبیند؛ پس باید خود انتخاب کنیم و عواقب انتخابمان هم به عهده خودمان است. وادی سوم به ما میگوید تواناییهایت را به کار بگیر و دنبال تأیید بقیه نباش؛ اگر مشکلی برای ما بوجود میآید منتظر کمک دیگران نباشیم و باید بدانیم که هیچکس به اندازه خود من به فکر من نیست؛ پس باید از جای خود بلند شوم و آنقدر قدرتمند باشم که خودم بتوانم مشکل خودم را حل کنم. اول باید هر کس خودش بخواهد تا بتواند مشکل را حل کند. کسی که کنگره میآید باید خواسته درمان داشته باشد؛ اگر نداشته باشد هیچ فایده ای ندارد؛ مثل کسی که میخواهد شاعر شود؛ اگر دست به کار نشود و شروع به شعر گفتن نکند؛ حتی اگر با بهترین شاعرها هم نشست و برخاست کند هیچ فایدهای ندارد. در وادی گفته شده ما باید از طبیعت الگو بگیریم، طبیعت حکم مادر ما را دارد همانطور که بزرگان ما درس گرفتند ما هم باید به طبیعت نگاه کنیم که مداوم در حال تغییر است. بعد از فصل گرما، فصل سرما از راه میرسد، درختان در زمستان به خواب میروند و در بهار دوباره بیدار میشوند و دانهای که در خاک میکاریم در دل تاریک خاک قرار دارد و بعد با شرایط مساعد جوانه میزند و تبدیل به نهال میشود؛ پس ما هم اگر در مشکلات هستیم با الگوگرفتن از همان دانه باید امیدوار باشیم که با تلاش میتوانیم از تاریکیها به سمت روشناییها حرکت کنیم و بدانیم پایان شب سیه سپید است.
سلام دوستان مژده هستم یک همسفر
بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم هست _ از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی. وادی سوم مرحله دیگری از انسان را نشان میدهد و باید بدانیم که هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. من با خواندن این وادی فهمیدم که باید مسئولیت کار و مشکلاتی که در زندگی برای من ایجاد میشود را بپذیرم و با تفکر و تدبر برای حل مشکلات تلاش کنم و در این مسیر از نظر دیگران کمک بگیرم؛ ولی تصمیم نهایی را خودم بگیرم. من قبل از کنگره هر مشکلی در زندگی اتفاق میافتاد یا در انجام کاری ناموفق بودم انتظار داشتم دیگران به من کمک کنند و نقش خودم را در ایجاد یا حل مشکل در نظر نمیگرفتم؛ ولی با خواندن این وادی به این نتیجه رسیدم که نقش خودم در حل مشکلات بسیار مهم است، مانند نقش همسفر برای مسافر.
ویرایش: رابطین خبری
ارسال: همسفر مهتاب دبیر سایت
همسفران نمایندگی عطار نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
220