مثلث جهالت شامل حسهای منفی است. برای اینکه به دانایی برسیم باید مثلث جهالت را حل کنیم و از آن عبور کنیم، منیت باید در ما حذف شود تا آموزشپذیر شویم. باید با ترسها روبرو شویم. خیلی وقتها ما دچار ناامیدی میشویم که باید از آنها گذر کنیم، شرط گذرکردن از آنها این است که باید دانش لازم را داشته باشیم. باید بدانیم ترس، منیت و ناامیدی چه هستند، چه خاصیتی دارند و به چه صورت اثر میگذارند.
حسهای منفی مثل امواجی هستند که زمان کوتاهی دارند ولی دامنه تخریب آنها زیاد است. این خاصیتی است که اگر ما آن را بشناسیم، میتوانیم با آن روبرو شویم. مهمترین عامل برای حرکت، حس است مثل حس انجام کاری یا حس رفتن به مکانی.
احساس در انسان وقتی به وجود میآید که انرژی درون انسان جا به جا شود. وقتی انرژی خودمان را به یک نفر انتقال میدهیم یعنی به او محبت میکنیم، در آن شخص احساس آرامش و دوست داشتن به وجود میآید. ولی اگر انرژی از راه نادرست به دست بیاید مثل آبهای زائد و فاضلابی است که ما وارد استخر وجودی خودمان میکنیم.
اگر درون استخر وجودی ما شفاف و زلال باشد، یک ذره ناخالصی هم که در آن باشد، سریع تشخیص میدهیم چون استخر وجودی خودمان را آنقدر پالایش و تزکیه کردهایم و آنقدر شفاف و زلال شده که میتوانیم کوچکترین ناخالصی که در انسانهای دیگر وجود دارد را هم تشخیص دهیم و به این حالت قوی شدن حس میگویند.
ما در ذهن خود یعنی فضایی که تصویرسازی میکنیم، یک تقویتکننده داریم. کار تقویتکننده این است که یک موج ضعیف را میگیرد و به آن انرژی میدهد و از آن یک موج قوی به وجود میآورد.
ذهن جایی است که در آنجا انرژیها را تقسیم میشود. وقتی ما یک ساعت درباره کسی غیبت میکنیم، این کار از ما انرژی میگیرد و ذهن ما هم کارش این است که ذرهبین خود را روی نقاط ضعیف افراد میگذارد و آنها را بزرگ میکند. در حالی که تمام انرژی ما باید صرف پیداکردن نقاط ضعف خودمان، عمل سالم و خدمت به دیگران شود نه اینکه در مورد دیگران قضاوت کنیم و اشکالات آنها را بزرگنمایی کنیم.
انرژی در کائنات بدون هیچ چشمداشتی در اختیار ما گذاشته شد تا باعث آگاهی و دانایی ما شود، در حالی که ما آن انرژی را صرف این امواج منفی میکنیم؛ اگر نمیتوانیم حریف این امواج شویم؛ باید وقتی سراغ ما آمد از دست آنها فرار کنیم و یا جاخالی بدهیم. به این مفهوم که قضاوت و قیاس نکنیم.
ترس، ناامیدی و کارهای ضدارزشی ابزارهای نفس اماره هستند. ما نمیتوانیم بر آنها غلبه کنیم مگر اینکه مهارت و شناختی عمیقتر از آنها داشته باشیم.
هر کدام از این امواج با هم تفاوت دارند و روشهایی که باید با آنها روبرو شویم نیز با هم متفاوت هستند. ما باید این مهارت را پیدا کنیم که به طور مثال هر زمان که دچار خشم شدیم، آن موضوع که باعث خشم ما شده است را رها کنیم و از کنار آن بگذریم. در برابر امواج خشم اول باید چیزی را ببخشیم تا بتوانیم آن را رها کنیم و همه چیز به سمت آرامش حرکت کند.
ولی در برابر امواج ترس باید درون ترس رفت و از آن رد شد تا بتوانیم بر آن غلبه کنیم تا نیروهایی که قبلا از ما گرفته شده به ما برگردانده شود. ناامیدی نیز عدم حرکت و سکون است. برای رد شدن از ناامیدی نیز باید حرکت کرد تا دچار فرسایش و نا امیدی نشد.
نویسنده: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ویراستار: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
20