جلسه چهارم از دوره اول جلسات آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سالار خمین با استادی مسافر طاهر و نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر فرج با دستور جلسه "در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، من چه کردهام؟ " در روز پنجشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان طاهر هستم مسافر. در ابتدا خدا را شاکر و سپاسگزارم که این فرصت به من داده شد تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم. از نگهبان و دبیر جلسه و خدمتگزاران این نمایندگی بسیار ممنون و سپاسگزارم که موقعیت و این فرصت خدمت را برای من مهیا کردند تا من بتوانم از شماها آموزش بگیرم. در ابتدا یک پیام دارم و آن هم این است که اعتیاد درمان دارد و درمان قطعی دارد اما به شرط ها و شروطه ها و شرط آن این است که یک سفر اولی خوب سفر کند و تمام قوانین را رعایت نماید و درمان سیگار هم همیمطور آن هم درمان قطعی دارد و این صحبتهای من بیارتباط با دستور جلسه نمیباشد و در مورد پایههای مالی و علمی کنگره یکی علم کنگره میباشد که ما باید از آن استفاده کنیم و درمان سیگار و دیگری از علمهای کنگره میباشد، چاقی هم همینطور که درمان میشود یکی دیگر از علمهای کنگره میباشد درمان اعتیاد هم همینطور.
اما یک نگاهی هست که خیلی نگاه زیبا و قشنگی نمیباشد و درست است که ما اینجا بحث مذهبی و دینی نداریم اما در محرم میبینیم که در وصف امام حسین علیه السلام چقدر امام حسین را درمانده و بیچاره و بدبخت و تشنه معرفی میکنند در صورتی که امام حسین دست آدم و عالم را گرفته و نیازی به این چیزهای دیگر ندارد و احتیاجی هم به دیگران ندارد و این نگاه، نگاه اشتباهی میباشد حال کنگره را که بحث مالی در آن میشود ما فکر میکنیم که کنگره ندار میباشد و یا مثلاً باید یک پولی به کنگره بدهیم نه اصلاً اینطور نیست و کنگره بینیاز، بینیاز میباشد. و ماها هم که نبودیم کنگره بود و مهم اگر نباشیم باز هم کنگره ادامهدار میباشد و وجود دارد و باید این نگاه ما درست شود چون ما نیاز داریم که کمک کنیم و مثل این میباشد که هزینهای را باید پرداخت نماییم برای درمان و حال خوب و نگه داشتن این حال خوب و حالا میبینیم که این ساختمان برای کنگره احداث شده است و خوش به حال آنهایی که کمک کردند و حتی در یک آجر این بنا شریک شدند و به قول شاعر که میگوید:
سالها تو سنگ بودی دلخراش آزمون را یک زمانی خاک باشد
در بهاران کی شود سر سبز سنگ خاک باش تا گل برآید رنگ رنگ و اینجا افتادگی خاک را نگاه کنید که از آن هزاران گل بیرون میآید و میروید ولی از سنگ چی؟ هرچه هم نور بتابد و مواد غذایی به آن برسد و آب برسد هیچ چیزی از آن بیرون نمیآید و اما در مورد دستور جلسه که وقت زیادی هم نداریم و من فقط اشاره کوتاه میکنم،
اینجا هم شاعر میگوید مرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم و من یک روزی در شعبه اولی یا اصلی داشتم میخندیدم که راهنمایم به من گفت: طاهر آخرین باری که خندیدی چه موقع بود؟ گفتم؛ یادم نمیآید و فهمیدم که کنگره به من خندیدن را داد و این چقدر ارزش دارد و با چه پولی میشود آن را عوض کرد.
کنگره به من حیات دوباره داد و من دوباره متولد شدم و این را من با چه چیزی میتوانم جبران کنم اصلاً میشود جبران کرد؟
تنها کار این است که من همیشه حضور داشته باشم و در جایگاهی که قرار میگیرم کار خود را درست انجام دهم اگر راهنما میشوم درست آموزش بدهم و یا اگر مسافر هستم درست سفر کنم و هر جایگاه خدمتی که دارم آن کار را درست انجام دهم و در حفظ و نگهداری کنگره کوشا باشم. همه ما میدانیم که کنگره از سه اصل و مؤلفه پیروی میکند پایههای مالی، علم روی انسانی که هر سه این مولفه را کنگره دارا میباشد و ما متوجه شدیم که این دستور جلسه یک سوال از ما میپرسد که شما در رابطه با پایههای مالی و علمی کنگره چه کاری را انجام دادهاید و سوال را از کسی میپرسند که کاری را قبلاً به او واگذار کردهاند و مشخص میشود که ما باید کاری را انجام دهیم و اینجاست که من متوجه میشوم باید کمکی داشته باشم چه از مالی و چه علمی. از اینکه به صحبتهای من گوش بسیار ممنون و سپاسگزارم.
نویسنده: مسافر عباس از لژیون سوم آقای طاهر
تنظیم و ارسال: مسافر عباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
105