فراموشکار و ناسپاس نباشیم.

جلسه چهارم از دوره بیست و دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی زاگرس، با استادی ایجنت محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر‌‌علیرضا و دبیری مسافر‌‌ اصغر، با دستور جلسه: « در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره ۶۰، من چه کرده‌ام؟ » روز پنج‌شنبه یکم خردادماه 1404 ساعت ۱۶ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم تا بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه این هفته کنگره ۶۰ در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره ۶۰ من چه کرده‌ام؟ گاهی وقت‌ها دستور جلسه به‌صورت سؤالی مطرح می‌شود تا من مهدی را با خودم روبرو کند و حساب من را با خودم مشخص کنم. وقتی حساب مشخص باشد ما می‌فهمیم که چه کارهایی برای ما انجام داده‌اند ما چه کارهایی انجام داده‌ایم و آن حس طلبکاری و یا بدهکاری در ما به وجود نمی‌آید و حس آرامش و آسایش در درونمان به وجود می‌آید. دستور جلسه این هفته هم این را می‌گوید که آن چیزی را که در کنگره به دست آورده‌ای در یک کفه ترازو بگذار آن کاری که تو برای کنگره کرده‌ای را در کفه دیگر ترازو تا ببینی حسابت با کنگره چگونه است طلبکاری یا بدهکار و یا به آرامش و آسایش رسیده‌ای؟ ما برای اینکه سلامتی‌مان را به دست بیاوریم حاضریم چقدر هزینه کنیم؟ اگر سلامتی به‌عنوان یک کالای لوکس در ویترین یک مغازه بود چقدر دوست داشتیم برای آن هزینه کنیم و چه بهایی برای آن بپردازیم؟ در دوران اعتیاد آرزوی من این بود که یک روز صبح که از خواب بیدار می‌شوم دغدغه اعتیاد و مصرف مواد را نداشته باشم و حاضر بودم هر آن چیزی که داشتم را هزینه کنم تا به درمان برسم.

لطف خدا شامل حال ما شد و من با کنگره آشنا شدم اما تردید داشتم که آیا امکان دارد در اینجا درمان شوم یا نه؟ اما وقتی شروع کردم به حرکت در همان دو سه جلسه اول با توجه به صحبت‌هایی که می‌شد متوجه شدم که اینجا جای بسیار خوبی است و پس از سال‌ها اعتیاد به آرزویی که داشتم همان سلامتی و رهایی از اعتیاد را به دست آوردم. در آنجا بود که با خودم پیمان بستم تا اینکه همان‌طور که دیگران کمک کردند تا من به رهایی رسیدم من هم کمک کنم تا بتوانم دیگران را به رهایی برسانم و لذتی که من از رهایی و سلامتی می‌برم را به دیگران هم منتقل کنم. در کنار من دوستان دیگری بودند که با هم سفر می‌کردیم و آن‌ها هم دوست داشتند تا این حال خوب و خوش را به دیگران انتقال دهند بنابراین تلاش و پشتکار من و این عزیزان سبب شد که در سال ۹۷ نمایندگی زاگرس در شهر ما تأسیس شود. طبق آن تصوری که ما داشتیم اگر یک نمایندگی در غرب استان اصفهان باشد قطعاً خیلی‌ها می‌آیند و جلسات بسیار شلوغ خواهد بود اما آلان در سال ۱۴۰۴ وقتی جلسه شروع می‌شود در نمایندگی زاگرس، نمایندگی که مربوط به چهار شهرستان است با تعداد کمی از همسفران و مسافران مواجه می‌شویم واقعاً چرا خودمان را محروم می‌کنیم و از این نعمت الهی به‌درستی استفاده نمی‌کنیم؟

حرکت کردن در کنگره اولین منفعت آن برای خود ما است. انسان گاهی اوقات فراموش‌کار است پیمانی که در طوفان با خدای خودش می‌بندد را در آرامش از یاد می‌برد. من امروز در برابر سلامتی که در کنگره به دست آورده‌ام چه کرده‌ام؟ این را می‌گویم تا حساب من با کنگره مشخص شود هرچند آن کالای لوکسی که من در کنگره به دست آورده‌ام را نمی‌شود برایش قیمتی تعیین کرد. اگر خوب نگاه کنیم و ببینیم که ترکش‌های اعتیاد چقدر ویرانگر است خانواده‌هایی که دارند از هم جدا می‌شوند و جوانانی که پرپر می‌شوند نیروهای اهریمنی و شیطان دامی را پهن کردند و خیلی از انسان‌ها را شکار می‌کنند اما ما باید چه کار کنیم و چطور می‌توانیم کمک کنیم؟ در وادی سیزدهم می‌گوید نینوازان هم در نی‌هایشان پوشال ریخته‌اند تا صدایش شنیده نشود و امروز این نی در دستان ماست اگر می‌خواهیم صدای این نی شنیده شود باید حرکت کنیم و قدم برداریم و حسابمان را مشخص کنیم بچه‌های کنگره یاد گرفته‌اند که هیچ‌کس به اندازه خودشان به خودشان فکر نمی‌کند.
امروز اگر کنگره به‌درستی حرکت می‌کند به این دلیل است که ما دست بر زانوی خود گذاشته و روی پای خودمان ایستاده‌ایم و حرکت کرده‌ایم. تمام ساختمان‌های کنگره ۶۰ و تجهیزاتی که دارند متعلق به تمام اعضای کنگره است و متعلق به هیچ شخص خاصی نیست. امروز هم ساختمان نمایندگی زاگرس در حال احداث است و ما باید با کمک یکدیگر دست در دست هم بدهیم تا به‌زودی آن را به سرانجام برسانیم و در آنجا مستقر شویم. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما ممنونم.

‌تایپ گزارش: مسافر مظاهر لژیون 7
عکس: مسافر حسن مرزبان خبری
بارگزاری: مسافر محمد لژیون 8
مسافران کنگره 60 نمایندگی زاگرس