English Version
This Site Is Available In English

حس شیرین رهایی

حس شیرین رهایی

نوبت باران محفوظ است ... !
بیش از چهار سال و نیم است که به امید رهایی مسافرم وارد کنگره‌۶۰ شدم. مسافرم مصرف‌کننده‌ شیشه و الکل بود و تخریب‌هایی که داشت را قبول نمی‌کرد. با دوستی که با مسافر حسین داشت، ایشان این مکان را به ما معرفی کرد و ما وارد کنگره۶۰ شدیم.

بعد از چند ماه سفر، مسافرم برگشت خورد و من خیلی ناراحت بودم که همیشه این استرس و نگرانی همراهم بود. از همان ابتدا به من گفته شد که مسافرت را رها کن و روی خودت تمرکز کن؛ همه چیز در این زندگی مسافرت نیست و این برای من بی‌معنی بود که من چگونه می‌توانم با وجود یک مصرف‌کننده زندگی کنم.

من هر چه به مسافرم سخت‌تر می‌گرفتم، ضربه‌های بیشتری به من وارد می‌شد و حال مسافرم نیز خراب‌تر می‌شد که این‌ها برای من تلنگری شد تا فرمانبردار باشم. در کنگره۶۰ با آموزش‌هایی که از راهنمایان گرفتم، با عشق و امید بیشتری ادامه دادم و گره‌های درونی خودم را پیدا کردم و دانستم که رها کردن مسافرم تعبیر دیگری برایم داشت؛ من مانند وزنه‌ای بودم که بر پای مسافرم وصل بودم و نمی‌گذاشتم او راه درست حرکت کردن را بیاموزد.

این من هستم که باید از نفرت، کینه و حس‌های بدی که درونم تلنبار شده، رها شوم. خدا را شکر می‌کنم بابت وجود کنگره‌۶۰ و آقای مهندس که ماندند و این سازمان را به‌ وجود آوردند. خدا را شکر با راهنمایی‌های همسفر فاطمه توانستم راه درست را پیدا کنم و روز رهایی من با وجود بندهایی که به من وصل شده بود، رسید. ان‌شاءالله که بتوانم در سفر دوم با مسئولیت‌های بیشتری که به من واگذار شده، قوی‌تر گام بردارم.

نویسنده: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ویراستار: همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
ثبت: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون بیست‌و‌پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .