جلسه دوم از دوره سی ام کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان، با استادی راهنما مسافر محمد، نگهبانی مسافر عظیم و دبیری مسافر ناصر با دستور جلسۀ «در استحکام پایه های علمی و مالی کنگره من چه کرده ام» و «تولد اولین سال رهایی مسافر ابراهیم» پنجشنبه 1 خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، محمد هستم، یک مسافر.
دستور جلسه این هفته: "در پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردم؟" قبل از اینکه این سوال را مطرح کنیم، باید کمی تفکر کنیم. اگر برای جمع ارزشی قائل نباشیم و به جایگاهها احترام نگذاریم خود به مشکل بر میخوریم، مثلاً در سطح جامعه جایگاههایی تعریف شده است و اگر بخواهیم آن جامعه را اداره کنیم، همه موظف هستیم که مطیع و فرمانبردار نسبت به آن جایگاهها باشیم.
اما اینکه بخواهیم به جایگاهی شخصی نگاه کنیم، اصلاً چنین چیزی نیست. قبل از اینکه بخواهیم این سوال را مطرح کنیم، باید بدانیم آیا ما برای جمع ارزش قائل هستیم یا خیر! چه در هستی، کنگره ۶۰، خانواده، محله، اجتماع، کشور و یا شهری که زندگی میکنیم. فردینگری باعث میشود جامعه رو به سقوط برود. زمانی که متوجه شویم و درک کنیم که هر موفقیت و جایگاهی که در جامعه، خانواده و حتی یک کشور کسب شود، من هم از آن منفعتی خواهم برد، اما اگر منفعت شخصی باشد، راه به جایی نمیبرد.
یک جمله معروف از عالم بزرگ ابوالحسن خرقانی وجود دارد که میگوید: "در هر جایی از هستی، خاری به انگشت هر کسی برود، مثل این است که در انگشت ابوالحسن رفته است." زمانی که اینگونه توانستیم بنگریم، میتوانیم از خودمان سوال کنیم که در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟
کنگره تنها مربوط به کسانی نمیشود که در حال حاضر در حال آموزش دیدن هستند، بلکه شامل آیندگان هم میشود که میآیند و این حرکت را ادامه میدهند. زمانی که این سوال را بپرسیم که من برای کنگره چه کردم؟ البته این سوال فقط مربوط به کنگره نیست و برای کل جامعه قابل طرح است و حتی باید در محیط خانواده به نحوی رفتار کنیم که فرزندانمان از خودشان بپرسند که من برای این خانواده چه کاری کردهام.
حال با طرح این سوال که من به عنوان یک عضو برای کنگره ۶۰ چه کاری انجام دادم؟ جواب اصلی این سوال را آقای مهندس میدهند. وقتی کسی که راس و بنیان کنگره است بیان میکند "من نسبت به کاری که کنگره برایم انجام داده است هیچ کاری نکردهام"، در حالی که با توجه به گفتههای خودشان در راس کمکهای مالی هستند، علم کنگره را به وجود آوردهاند و کتابهای متعددی را منتشر نمودهاند، میگوید که در مقابل کاری که کنگره برای من کرده است، کاری نکردم. پس تکلیف ما معلوم است.
پس باید نگرش ما به گونهای باشد که کمک و کارهایمان در مقابل کمک کنگره به ما بسیار ناچیز بوده است. اگر بخواهیم مقایسه کنیم، مثلاً خود من وقتی میخواهم ببینم کنگره برای من چه کرده و من برای کنگره چه کردهام، به ۱۲ سال پیش مراجعه میکنم و میبینم افرادی شبیه من بودند که نتوانستند به کنگره بیایند و از کنگره بهرهبرداری کنند. حال آنها در چه وضعیتی هستند و من در چه وضعیتی به سر میبرم. وقتی اینگونه مقایسه میکنم، میتوانم به این سوال پاسخ دهم که من در قبال کنگره چه کردم و کنگره برای من چه کرده است. انشاءالله که همه ما با همین دیدگاه بتوانیم به مسائل اطراف نگاه کنیم.
در خصوص دستور جلسه دوم که مربوط به اولین سال رهایی مسافر ابراهیم میباشد، آیا به همراه همسفرانشان در جلسه حضور دارند؟ خواهش میکنم که بایستند و همگی تشویقشان بفرمایید. سپاسگزارم و به نوبه خود عرض تبریک دارم. در ابتدا به آقای مهندس به عنوان بنیان کنگره ۶۰ و همچنین کلیه اعضای کنگره ۶۰ و ابراهیم و همسفرانشان عرض تبریک دارم. همچنین از راهنمایان همسفران که با زحماتی که متحمل شدهاند، باعث شکلگیری این تولد هستند، قدردانی میکنم.
در خصوص وضعیت مسافر ابراهیم میتوان گفت زمانی که وارد کنگره شد، درگیر یک موضوع بسیار مهم بود. راههای زیادی را امتحان کرده بود و هر آنچه لازم باشد خود ایشان توضیح خواهند داد. در واقع، مسیرهایی که بعضاً بسیار دشوار بودند را گذرانده بود و با همان دیدگاه وارد کنگره ۶۰ شد، با پسزمینه این ذهنیت که در کنگره ۶۰ هم همان مسیرها قرار است طی شود. کلید موفقیتش را ایمان آوردن به کنگره ۶۰ نامید که این کلید موفقیت همگان است. با ورود به کنگره ۶۰ و ایمان به آن میتوان به این موفقیت دست یافت و ابراهیم هم با اتکا بر همین موضوع توانست به موفقیت برسد.
زمانی که در خصوص روش درمان در کنگره ۶۰ با ایشان صحبت نمودم، قلباً با تمام وجود پذیرفت و با وجود وضعیت جسمی نامناسب به سمت جلو حرکت نمود. کلیه سختیهای سفر را با جان و دل پذیرفت و به مسیرش ادامه داد. در واقع، پس از برگزاری این گونه جشنها، الگوبرداری مناسبی برای افرادی است که در ابتدای سفر خود یا میانه سفر خود هستند. مقصود از برگزاری این قبیل جشنها به منظور آشنایی افرادی است که خود را متمایز از دیگر افراد میدانند و ابراهیم یکی از افرادی بود که به سختی سفر نمود.
در واقع، مقصود از سختیهای جسمی ابراهیم، باعث گله و شکایتهای متعدد او میشد که با ایمان و فرمانبرداری در نهایت به هدف مورد نظرش که درمان بود، رسید. ابراهیم از نظر جسمی مشکلی ندارد، ولی از نظر روانی همچنان گله میکند. جناب آقای مهندس این هفته کاملاً در موردش توضیح دادهاند و فرمودند که دنیا بر مبنای اضداد میباشد و این تصور که روزی در دنیا همه افراد بر مبنای معیارهایی که ما آن را درست میپنداریم عمل میکنند، اشتباه محض است. شکل دنیا بر مبنای اضداد و نیروهای مثبت و منفی در کنار هم قرار میگیرند تا تکامل صورت بگیرد.
امیدوارم با توجه به اینکه در مسیر آموزش قرار دارد، به درک کامل از این موضوع برسد، زیرا خدمتگزار صادقی است. طبق گفته و صحبت خدمتگزاران دیگر که در قسمتهای مختلف کنار ایشان قرار داشتهاند، من مطمئنم که اگر با همین روش و با همین فرمان به مسیر خود ادامه دهد، یکی از راهنماهای کنگره ۶۰ خواهد شد و میتواند هم خود و هم دیگران را به بهره کافی برساند.
خیلی متشکرم از اینکه به صحبتهای بنده گوش فرا دادید.

اعلام سفر مسافر ابراهیم:
تخریب: 22 سال
آخرین آنتی ایکس مصرفی: شیره و متادون
مدت سفر: 11 ماه و 10 روز
متد درمان: DST
داروی درمان: شربت OT
مدت رهایی: 1 سال و 29 روز
راهنما: مسافر محمد امینی
ورزش در کنگره: شنا و والیبال
آرزوی مسافر ابراهیم:
سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر، آرزوی اول من سلامتی تکتک شما عزیزان و اقای مهندس است، آرزوی دوم من این است که همه مسافران و همسفرانی که حضور دارند خود را بشناسند و از خود شناسی به خداشناسی برسند و کنار این خودشناسی بتوانند ظرف وجودی خود را بزرگ کنیم تا دریافت بیشتر و بهتری داشته باشند و با دلمان کمک کنیم و با دلمان ببخشیم.
سخنان مسافر ابراهیم:
سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر، خدا را شکر که در جمع شما عزیزان حضور دارم. من ابراهیم نباید فراموش کنم که چه کسی بودم، کجا بودم و الان کجا قرار دارم. همیشه قدردان خداوند هستم.
از راهنمای خوبم، آقای محمد، تشکر میکنم که به من زندگی دوباره بخشید. واقعاً راهی نبود که من نرفته باشم؛ از سمزدایی گرفته تا شرکت در جلسات NA، متادون درمانی را هم تجربه کردم، حتی شوک مغزی هم به من دادند. اما کنگره خیلی چیزها به من داد، بزرگترین چیز آن این است که دیگر گم نمیشوم.
همچنین از آقای مهندس که این بستر را برای ما فراهم کرد، تشکر میکنم. در مسیر همراهی، از کمک و راهنمایی خانم الهام، خانم زهرا سپاسگزارم. خدا را شکر، مسیر کنگره برای من هموار شد. وقتی وارد کنگره شدم، مصرف متادون و شیره داشتم که روزانه من۱۲۰ سیسی متادون و ۴ گرم شیره خوراکی مصرف میکردم. باید یادمان باشد که مثل یک ماشین، ما هم آینهای داریم که پشت سر را نشان میدهد؛ ببینیم کجا بودیم، چه مسیرهایی را طی کردیم و الان به کجا رسیدیم. خدا را شاکرم که با کنگره آشنا شدم.
قبل از آمدن به کنگره، به کمپ رفتم، اما آنجا مرا قبول نکردند چون مصرف بالای متادون داشتم و نمیخواستند من را بپذیرند. با آمدنم به کنگره، بسیار آقا محمد را اذیت کردم. یک خاطره کوتاه میگویم: روزی در سالن، آقا محمد را کنار کشیدم و به او گفتم که شب میخواهم بروم و مصرف کنم. گفتم، «آقا محمد، من الان ۷ ماه است دارم میآیم، اما درد و خماری زیادی دارم. میخواهم بروم و دوباره مصرف کنم.»
او گفت: «ابراهیم، تو تغییر کردهای، تو خودت متوجه نیستی؛ من از بیرون تو را میبینم.» این جمله باعث شد که من در کنگره بمانم. دوستانم هم با مشارکتهایشان لطف دارند. خدمتهایی که من انجام میدهم بر حسب وظیفهای است و اول به خودم خدمت میکنم و از خدا میخواهم کنگره جهانی شود و همه بتوانند در اینجا حال خوب برسند.
امیدوارم حال دل همه شما خوب باشد و به آنچه میخواهید، برسید. ان شاء الله موفق باشید؛ خودتان و راهنمایانتان را تشویق کنید.
.jpeg)
سخنان راهنما همسفر الهام:
سلام دوستان الهام هستم یک همسفر، من هم خدا را سپاس میگویم که به واسطه این تولد در این جایگاه قرار گرفتم، وظیفه خودم دانستم اولین سال رهایی مسافر ابراهیم را اول به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض کنم، بعد به خود آقا ابراهیم تبریک عرض میکنم و بعد به آقا محمد راهنمای گرامیشان بسیار خدا قوت عرض میکنم و به خانم فاطمه عزیز تبریک عرض میکنم، همچنین به خواهر گرامیشان خانم فاطمه تبریک عرض میکنم.
ما وقتی وارد کنگره میشویم باید خودمان را با خودمان مقایسه کنیم، قطعاً آقا ابراهیم تخریبهای خیلی زیادی داشته است ولی بعد از چند مدت که به کنگره آمد وقتی تغییرات در او پیدا شد قطعاً همسفرش خانم فاطمه تغییرات را در او دیدند و آمدند و در کنگره ماندگار شدند، آنقدر این تغییرات مشهود بود که باعث شد به حرکتشان در کنگره ادامه بدهند و به درمان برسند، انشاالله که در ادامه شال راهنمایی را بر گردن این عزیزان ببینیم.
سخنان راهنما همسفر زهرا:
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر، من هم این رهایی را تبریک میگویم خدمت آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک میگویم، خدمت راهنمای گرامی آقا محمد تبریک میگویم، خدمت آقا ابراهیم و همسفران محترمشان تبریک میگویم، خانم فاطمه وقتی وارد لژیون من شدند تمام حسهایشان بسته بود و فرقی که با مسافرشان داشتند این بود که فقط مواد مصرف نمیکردند، ولی در ادامه خدا را شکر توانستند با آموزشهای ناب کنگره و نوشتن سیدیهایشان حرکت کنند و به حال خوش برسند.
آرزوی همسفر امیرعلی:
سلام دوستان امیرعلی هستم یک همسفر، من هم از خداوند میخواهم که همه سفر اولیها به رهایی برسند.
سخنان همسفر امیرعلی:
سلام دوستان امیرعلی هستم یک همسفر، از آقای مهندس و خانواده محترم تشکر میکنم، از آقای امینی راهنمای سفر اول پدرم تشکر میکنم، از آقا سعید توکلیان راهنمای سفر دوم پدرم، خانم زهرا و خانم الهام، راهنمایان همسفر تشکر میکنم، خودتان را تشویق کنید.
آرزوی همسفر فاطمه:
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر، من هم آرزو میکنم کنگره ۶۰ جهانی شود.
سخنان همسفر فاطمه:
خوشحالم که در این جایگاه قرار گرفتم، آقا ابراهیم خواسته خیلی عجیبی داشت و مثل یک مرد ایستاد و سفرش را تمام کرد، آقا محمد زحمات زیادی کشیدند همه عمر مدیون ایشان هستیم و از ایشان تشکر میکنم، از امیرعلی تشکر میکنم که در واقع او باعث شد که آقا ابراهیم به کنگره بیایند، امیدوارم بتوانم خدمتگزار باشم، از پدر و مادر آقا ابراهیم به خاطر حضورشان تشکر میکنم، امیدوارم که مسافرم من را ببخشد، خیلی دوستش دارم، امیدوارم بتوانم همیشه خدمتگزار باشم، از هملژیونیهای عزیزم سپاسگزارم، خودتان وآقای مهندس را تشویق کنید.
سخنان همسفر فاطمه:
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر، من هم خداوند را شاکرم هستم که در کنگره حضور دارم و توانستم آموزش بگیرم و با آموزشهای ناب کنگره به تعادل برسم. از راهنمای محترم آقا محمد تشکر میکنم و از خداوند برای ایشان طول عمر طلب میکنم، از ایجنت و گروه مرزبانی همسفران و مسافران تشکر میکنم و برای همه آرزوی موفقیت میکنم، خودتان و آقای مهندس را تشویق کنید.

سیستم صوتی: مسافر غلامعلی، مسافر علیرضا ل1
ضبط صدا : مسافر رضا ل۵، مسافر کریم ل4
تایپ: مسافرمحمدتقی ل۹، مسافر محمد ل۴، مسافر جواد ل۱۹، مسافر نوید ل8، مسافر علیرضا ل6
ویراستار: مسافر مرتضی ل۹، مسافر مسلم ل5
تنظیم و ارسال: مسافر ایمان
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
691