جلسه چهاردهم از دور نهم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی معدن فیروزه با استادی راهنمای محترم مسافر حسین و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر محمود با دستور جلسه در پایههای علمی و مالی کنگره من چه کردهام؟ پنجشنبه تاریخ 1404/3/1 ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
از ایجنت و نگهبان محترم سپاسگزارم که استادی و مسئولیت جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم.
دستور جلسه این هفته، در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره من چه کردهام؟
خب این دستور جلسه من حسین را مخاطب خودش قرار میدهد. خب من هر موقع با دستور جلسهای که برایم سخت است و در موردش هیچ کاری انجام ندادم از کتاب ۶۰ درجه استعانت میگیرم و با فال گرفتن از کتاب جواب خودم را همیشه میگیرم. در مورد این دستور جلسه هم به همین شکل این کار را انجام دادم و صفحه ۱۰۵ کتاب به رایم باز شد و پیام از استاد سیلور به تاریخ ۷۶/۹/۱۰ با عنوان بازی پازل: ما برای کامل کردن یک مجموعه بازی نیاز به اجزای آن داریم که هر یک تکه آن را از جایی از این مجموعه بیرون بیاوریم البته ما تلاش خود را مینماییم آنچه در لحظه آخر به دست خواهد آمد یا میآید باید فرمانش برسد.
خب حتماً اینگونه است و بایستی برای من حسین فرمان صادر شود و در دستور جلسهای که من در بحث مالی و علمی مشکل دارم این پیام را دارد.
خب من یک عکس از زمان مصرف خودم دارم که بارها به رهجوها و مسافران نشان دادهام و به خود من یادآور میشود که با چه حالی به کنگره آمدهام و اکنون در چه حالی هستم. و الان چه حالی دارم.
خب من قبل از همین شروع جلسه مقداری از تعهد خودم را کشیدم و مقداری از زکات حال خوبم را پرداخت کردم.
من حسین با مشکل تنفسی وارد کنگره شدم و الان خدا رو شکر سلامت جسمی و روحی به من در اندازه خودم برگشته است. و همینطور کنگره احترامی که در بیرون از کنگره ازدستداده بودم را به من بازگردانده است چراکه با آموزشهای جناب مهندس آموختم که این خود من حسین هستم که با رفتار خودم جلوی بیاحترامی را به خودم بگیرم و دیگران را محکوم کنم که به من احترام بگذارند.

بنده قبل از ورود به کنگره در ادارهای که خدمت میکردم با همه کارکنان درگیری داشتم. خب استاد امین در یکی از سی دیها میفرمایند اگر من از کسی یا مسالهای تنفر دارم باید آن اشکال را در وجود خودم جستوجو کنم پس مشکل از من حسین است.
بنده این توفیق را داشتم که وارد شعبه معدن شوم و خدمت را از واحد OT شروع کنم و دوره خدمت مرزبانی را تجربه کنم و در ادامه شال سبز را تجربه کردم و انشاءالله اگر خداوند فرمانش را صادر کند بهزودی شال نارنجی را هم بهزودی دریافت خواهم کرد.
ما همیشه بایستی این اصل را به خاطر داشتهباشیم که این خودمان هستیم که تعیین میکنیم چه اتفاقاتی را رقم خواهیم زد. در همه ما یک معلم تمامعیار وجود دارد که همیشه خود در حال درس گرفتن میباشد. من در جشن اولین سالگرد رهائی متوجه شدم که بزرگترین آرزوی فرزندم این بوده که یکبار هم که شده صبح بیدار نشوم و پدرم را در حال مصرف مواد نبینم و تازه آن زمان متوجه شدم که چه آسیبهایی را به همسفران خودم وارد کردهام.
من هر زمان در هر دستور جلسهای اشکال داشتم استادی آن دستور جلسه به من واگذار شده است که به خودم تلنگری بزنم و برای من حسین این آموزش را دارد که بیایم و در مسیر باشم و آموزشها را کاربردی کنم. من نه برای استحکام پایههای مالی کاری کردهام و نهتوانش را دارم که برای پایه علمی کنگره کاری کنم و من یاد گرفتهام که چیزی را که یاد ندارم و آموزشی را که کاربردی نکردهام به کسی توصیه نکنم و من حسین باید فقط خودم را مخاطب قرار بدهم و سفر خودم را انجام دهم. جناب مهندس میفرمایند هیچ جنگی بدون خونریزی نیست. اگر من مسافر مصرف سیگار و ان تی دارم و توقع داشتهباشم که سفر موادم را به نحو احسن به اتمام برسانم، در اشتباه بزرگی به سر میبرم. و اگر میخواهم که از این مسیر به سلامت عبور کنم باید اعتیاد به اینها را درمان کنیم. انشاءالله که همه ما در مسیر باشیم و حالمان خوب باشد و حداقل با کارهایمان کسی را از کنگره گریزان نکنیم.
ممنونم که سکوت کردید و به حرفهای من هم گوش دادید.
تایپ: مسافر ابوالفضل لژیون یکم
عکاس: مسافر عباس لژیون یکم
ویراستاری، نگارش متن و ارسال مطلب: مسافر حسین لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
78