English Version
This Site Is Available In English

حساب ما با کنگره بعد از رهایی صفر است

حساب ما با کنگره بعد از رهایی صفر است

چهاردهمین جلسه از دوره هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره60، نمایندگی دامغان، با استادی ایجنت محترم آقای امین، نگــهبانی مسافر موسی و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه "در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده‌ام " روز پنج‌شنبه مورخه 1404/03/01 ساعت 16/30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان امین هستم یک مسافر:
خدا را شاکرم که یک‌بار دیگر این فرصت نصیب من شد و از نگهبان و دبیر جلسه هم تشکر می‌کنم، که این جایگاه را در اختیار من قرار دادند، تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
امروز دو مبحث است که باید در مورد آن بپردازم، ابتدا دستور جلسه و سپس تولد، در مورد دستور جلسه اگر بخواهم صحبت کنم، در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره چه کرده‌ام، ما باید به عقب برگردیم و ببینیم کجا بودیم و به کجا رسیدیم، یا کنگره چه چیزهایی به ما داد، چه چیزهایی از دست داده بودیم و در حال حاضر در کنگره در حال بدست آوردن آنها هستیم.
من قبل از کنگره خرابکاری‌های زیادی داشتم، همه پل‌های پشت سر من خراب شده بود، همه اعتمادهایی که به من داشتند، از من صلب شده بود، از لحاظ قیافه ظاهری خیلی بهم ریخته بودم، تا جایی که سه سال در آینه جراُِت نمی‌کردم به خودم نگاه کنم، زندگی من درحال پاشیدن بود و در کوتاه‌ترین زمان همه چیزم را از دست داده بودم.
وقتی من وارد کنگره شدم، کنگره همه چیز من را یک مرتبه به من باز نگرداند،به مرور زمان با آموزش‌هایی که در کنگره گرفتم،  همه چیز را برگرداند و همه پل‌های پشت سرم را که خراب کرده بودم را به من باز گرداند، در حال حاضر با افتخار خودم را در آیینه نگاه می‌کنم، پس ما هیچ گاه نباید از یاد ببریم که چه بودیم، پس اگر در کنگره کمی آب زیر پوست ما رفت، نباید دچار منیت شویم و با خود بگوییم که ما دیگر مصرف کننده مواد مخدر نخواهیم شد.


کاری که کنگره در حق ما کرده است، به یقین می‌گویم حتی پدر و مادر ما، نتوانستن برای ما انجام دهند، خداوند راه کنگره را به ما نشان داد تا بتوانیم در جایی امن و راحت درمان شویم، من سال 90 تا 93 پول زیادی برای ترک داده بودم و به نتیجه نرسیدم، حتی مادرم به من می‌گفت که حاضر است، من را برای درمان به خارج از کشور هم ببرد، هر بار که ترک می‌کردم، از دفعه قبل بدتر می‌شدم، تا جایی که با مصرف یک گرم شیشه وارد کمپ ترک اعتیاد می‌شدم و با مصرف پنج گرم شیشه تزریقی خارج می‌شدم.
اما در سال 93 وارد کنگره شدم، سفر کردم و به راحتی درمان شدم، از جناب آقای مهندس تشکر می‌کنم که این متد را کشف کرد و در اختیار ما قرار داد و در حال حاضر با بهترین امکانات در حال درمان هستیم، که قابل مقایسه با شرایط بد کمپ نیست، کسی که از بیرون شماها را با این نظم می‌بیند، باور نمی‌کند که شما روزی مصرف کننده بودید، این یعنی اینکه کنگره راه درستی را انتخاب کرده و در حال پیش‌برد اهدافش است.


حالا ما برای کنگره چه کاری انجام دادیم؟ آیا در جلسات شرکت می‌کنیم؟ آیا از لحاظ علمی و مالی به کنگره کمک می‌کنیم؟ بعضی‌ها بعد از پایان سفر اول کنگره را رها می‌کنند، فکر می‌کنند کارشان با کنگره تمام شده است، ولی اشتباه می‌کنند، باید در کنگره خدمت‌گزار باشیم تا درمان تکمیل شود، حتی مشارکت‌های شما شاید باعث شود یک نفر از دام اعتیاد نجات پیدا کند، کسانی که در کنگره خدمت می‌کنند، بدون هیچ چشم داشتی صادقانه در حال خدمت هستند، همانطور که جناب مهندس می‌فرماید، حساب ما با کنگره بعد از رهایی صفر است، اما با حضور خودمان شاید باعث شویم، یک نفر به رهایی برسد.
  در ادامه جشن یک‌سال رهایی مسافر علی اصغر:


سخنان مسافر علی اصغر:
سلام دوستان علی اصغر هستم یک مسافر:
خدای بزرگ را شاکرم که امروز در جمع شما عزیزان حاضرم، از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان همچنین همه خدمت‌گزاران کنگره 60 تشکر می‌کنم. یک تشکر ویژه از راهنمای خوبم آقا امین دارم، بابت همه زحماتی که در سفر اول به ایشان دادم.
آرزوی مسافر علی اصغر:
اولین آرزوی من که از ابتدای ورودم به کنگره همیشه به آن فکر می‌کردم اینکه انشاالله یک نمایندگی در روستای حسن آباد داشته باشیم. آرزوی دوم من این است که هر چه زودتر در ساختمان خودمان ساکن شویم.
سخنان راهنمای همسفر خانم راضیه:
سلام دوستان راضیه هستم راهنما یک همسفر:
خیلی خوشحالم که امروز برای اولین بار در این جایگاه قرار می‌گیرم، ابتدا به آقای مهندس تبریک عرض می‌کنم و تشکر ویژه دارم به خاطر فراهم کردن چنین جایی، همچنین به آقای امین عزیز تبریک می‌گویم و به نظر من هر رهایی و درمانی در اینجا صورت بگیرد، آقا امین هم درآن سهم دارد.


سخنان همسفر فاطمه (همسفر مسافر علی اصغر):
سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر:
من در ابتدا تشکر می‌کنم از بنیان‌گزار کنگره 60 و خانواده محترمشان، یک تشکر ویژه می‌کنم از راهنمای خوب مسافرم آقا امین و قدردان زحمات ایشان هستم، همچنین از زحمات راهنمای خوب خودم خانم راضیه تشکر می‎‌کنم، که با آموزشهای خودشان به من و خانواده انرژی می‌دهند.

نگارش و تصاویر: مسافر یزدان لژیون ششم

تهیه و تنظیم: مرزبان مسافر علی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .