English Version
This Site Is Available In English

در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره ۶۰ ، من چه کرده ام؟

در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره ۶۰ ، من چه کرده ام؟

جلسه چهاردهم  از دوره بیست و چهارم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شیروان به  استادی پهاوان محترم مسافر محمد حسن ، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه "در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره ۶۰ ، من چه کرده ام؟" پنج‌شنبه  2 خرداد ماه  ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، محمد حسن هستم، یک مسافر.  خیلی خوشحالم که این توفیق نصیب من شد تا در جمع شما، در نمایندگی شیروان باشم. در درجه اول از آقای مهندس، اساتید ایشان، دیده‌بان محترم آقای زرکش، ایجنت و مرزبان‌های محترم تشکر می‌کنم. به قول جناب مهندس و استاد امین، وقتی می‌خواهم کاری را انجام دهم، در درجه اول باید خودم را بشناسم. باید بدانم نقطه صفر حرکتم کجاست، کجا هستم، کجا می‌خواهم بروم، چه توانایی‌هایی دارم و چه توانایی‌هایی می‌خواهم کسب کنم. وقتی وارد کنگره شدم، چه توانایی‌هایی داشتم و الان چه توانایی دارم؟ قبلاً چه علم و آگاهی داشتم و الان چطور هستم؟ قبلاً چه شرایط مالی داشتم و الان چطور هستم؟
انسان برای اینکه بتواند قدرت اجرا داشته باشد، باید ظرفیت آن به وجود آمده باشد. آن ساختاری که در بیرون می‌بینم، باید در درون خودم نیز وجود داشته باشد. وادی اول می‌گوید با تفکر، ساختارها آغاز می‌شوند. اگر تفکر نکرده باشم و خواسته خودم را ندانم، ظرفیت و فهم آن مسئله در من ایجاد نشده باشد، حتی اگر کار را هم بتوانم انجام دهم، به نتیجه نمی‌رسد. وقتی با آموزش‌های کنگره ۶۰ به یک سری توانایی‌ها دست پیدا می‌کنم  . وظیفه من در قبال این قدرتی که به من اعطا شده است، چیست؟ کفه‌ی مقابل توانایی، مسئولیت است. هرچه توانایی انسان بالاتر می‌رود، باید مسئولیت و توان اجرایی او نیز افزایش یابد. به عنوان یک انسان، چون نسبت به سایر مخلوقات توانمندتر هستم، می‌بایست به اندازه توانایی و ظرفیتی که دارم، به سایر انسان‌ها و مخلوقات محبت و خدمت کنم. این تفکر الهی و مطابق با اراده خداوند است.

وقتی که قدرت من افزایش پیدا می‌کند، طبق تفکر خداوند و نظام هستی، باید خدمتگزارتر باشم. این قدرت به من اعطا شده است تا خدمت کنم. به من آموزش داده شده که آموزش بدهم و مجرای عبور صفات خداوندی باشم. اما اگر این قدرت را در درون خودم جمع کنم، هیچ اتفاقی برای من نخواهد افتاد و آن قدرت به هیچ دردی نمی‌خورد، زیرا جاری نیست. بنابراین، کنگره به من یاد داد که ظرف وجودی خودم را بزرگ‌تر کنم.
باید علم کنگره ۶۰ را فرا بگیرم و اجرا کنم. طراحی نظام هستی به این صورت است که اگر جایگاه بالاتری کسب کردیم، باید خدمتگزارتر باشیم. وقتی این را یاد می‌گیرم، می‌بایست آن را انجام دهم. اگر دانایی‌ام را به دانایی مؤثر تبدیل نکنم، قادر به عملیاتی کردن آن نخواهم بود، زیرا ترس، ناامیدی ومنیت اجازه نمی‌دهد که خودم را مبدأ هستی بدانم و با تفکر نظام هستی جلو بروم. اما کنگره به من یاد داد که با تفکر خداوند و تفکر حقیقی نظام هستی پیش بروم. باید ببینم خداوند چگونه فکر کرده است و آن تفکر را در زندگی خودم پیاده کنم. به من یاد داده شده که شریک مالی نداشته باشم. می‌خواهم به دیگران کمک کنم یا حتی لبخند بزنم و محبت کنم، اما در صور پنهانم شریک دارم و آن شریک نمی‌گذارد این کار را انجام دهم.
این مانند چک دو امضا است که امضای اول را من زده‌ام تا پرداخت کنم، اما امضای دوم را نمی‌زند و چک وصول نمی‌شود. بنابراین، عمل انجام نمی‌شود. کنگره ۶۰ می‌خواهد آن شریک مالی در صور پنهان را از من جدا کند. این همان بندهایی است که درون من وجود دارد و مانع حرکت من می‌شود. کنگره چگونه می‌خواهد این بندها را از من جدا کند؟ می‌گوید: "تزکیه و پالایش کن." تزکیه و پالایش یعنی جدا کردن این بندها و شریک‌ها از درون من تا بتوانم اختیار خودم را کاملاً به دست بگیرم. زیرا اختیار من تبدیل به انتخاب شده بود و تنها راهش با آگاهی، فهم و تزکیه است. در زمان مصرف، شریک من مواد مخدر است و حتی می‌خواهم به عروسی، مهمانی یا سر کار هم که می‌روم، مواد مخدر شریک من است و باید امضای دوم را بزند. تا زمانی که این امضا زده نشود، من نمی‌توانم حرکت کنم. کنگره ۶۰ می‌گوید همه شرکای خود را تسویه کن. چک‌های من را از دست طلبکاران می‌خرد و به من می‌دهد و اختیارم را به من برمی‌گرداند.

من پول و توان مالی دارم، اما نمی‌توانم برای خودم هزینه کنم. کنگره ۶۰ می‌گوید با خدمت در لژیون سردار، این بند را از تو جدا می‌کنم. تا اینجا کنگره ۶۰ برای من چه کاری انجام داده و من چه کاری کرده‌ام؟ هنوز به جایی نرسیده‌ام که بگویم برای استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره ۶۰ چه کرده‌ام. هر طور بخواهم حساب کنم و هر چیزی بگویم، باز هم کنگره به من داده است. این علم متعلق به کنگره است و جان و مال از آن خداوند است.
هر آنچه کنگره به من داده است، من فقط می‌توانم در روزهای آزمایش و امتحان آن را انجام دهم تا ببینم آیا چیزی یاد گرفته‌ام یا نه. این یک نوع آزمایش است. من هیچ جایی را مناسب‌تر از لژیون سردار ندیدم که انسان بتواند تغییر کند و از او محافظت کند، مانند یک گارد. عهد و پیمانی که در روزهای سختی با خداوند بستیم را نباید فراموش کنم.
تعهد مالی می‌تواند واقعاً به ما کمک کند تا در زندگیمان پیشرفت کنیم و به اهدافمان نزدیک‌تر شویم. همچنین، تزکیه و پالایش خود به ما این امکان را می‌دهد که بهتر بفهمیم و رشد کنیم. آموزش و یادگیری نه تنها به خودمان، بلکه به دیگران نیز کمک می‌کند.


مرزبان خبری: مسافر صادق
عکاس: مسافر مهدی لژیون پنجم
تایپ: مسافر میلاد لژیون یکم
ویراستاری: مسافر محمد لژیون چهارم
ارسال: مسافر محمدرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .