آقای امین فرمودند: «من با جهانبینی۱ و ۲ از یک جهان، وارد جهان دیگر شدم. الفبای یادگیری و پایه و اساس زندگی مشکلات و رنج است. با پیدایش مشکلات و رنج در زندگی به دنبال راهچاره و درمان هستیم و در پرتو آنها آموزش میبینیم و تجربه، دانش و آگاهی کسب کرده و قدرت و انرژی میگیریم. با کسب یک جایگاه، جایگاه گذشته را فراموش نکنیم. تلخی و تاریکی؛ مانند معادن برای انسان است که با تحمل رنج بیشتر، پتانسیل و دانش برای آبادانی بیشتر کسب میکنید. خواجه عبدالله انصاری بیان میکند: «چه میدانستم، مادر شادیها رنج است.» منیت، حسی که انسان خودش را بالاتر از آن چیزی که است بداند. منیت باعث عدم حضور من در جمع، لذت بردن، ارتباط با دیگران، آموزش پذیری، قدردان و قدر شناس بودن من میشود. در گذشته بین من و انسانها فاصله بود و توانایی ارتباط با دیگران را نداشتیم و با حفظ فاصله از جایگاه و منیت درونم مواظبت میکنیم، این مستلزم القا حس ترس و رعب در انسانها است، اگر در انسانها احساس امنیت و آرامش القا کنیم، بازتاب آن در خود ما با پیدایش آرامش میشود؛ به بیان دیگر در انسانها هر چی بهوجود بیاوری، همان در خودت بهوجود میآید. انسانها در خوب و بد، بیسواد و باسواد بودن، برابر نیستند؛ اما در کل همه به دلیل اینکه انسان هستند، برابرند. اگر جایی در نقطه انتخاب قرار گرفتیم و بین دو یا چند چیز مجبور به انتخاب بودیم، انتخاب درست و اجرا نمودن آن و مهمتر از همه گذشتن از برخی خواستهها گر چه آن خواستهها برای ما منفعت دارد و لذت بخش است، مهم میباشد. همه چیزهایی که شما در جهان بیرون میبینید در جهان درون هم وجود دارد؛ فقط باید جستوجوگر باشیم. تفکر؛ تنها قدر مطلق حل نیست، من باید تجربه و آموزش کسب ببینم، تغییر کنم و حرف شنوی داشته باشیم، چشم واقعی بگوییم و مطیع باشیم. فعالیت و تجربه، حسها و نیروهای مثبت درون را تقویت میکند؛ ولی اگر شرایط یکنواخت باشد و با آگاهی نسبت به این موضوع خود را از کسب تجربیات محروم کند؛ چون خواست نیروهای منفی این است که انسان حس و تجربه جدید نداشته باشد. انسان فاقد حس و تجربه، فاقد فهم توانایی استعداد میباشد و به انسان ضعیف و تک بعدی تبدیل میشود. سکون خاص نیروهای منفی، تاریکی و بازدارنده است، برای برهم زدن قانون و قاعده جهان تا رکود و مرداب در صور نهان ایجاد میکند؛ اما حرکت، خاص نیروهای الهی و با جهان آفرینش همسو است و زیباترین تصاویر را دارد. تکامل جهان هستی و آفرینش در حرکت است و هیچ چیز در جهان دارای سکون نیست. اگر انسانی از تلاش و حرکت بیزاری و دوری کند، خواسته یا ناخواسته به تاریکیها نزدیک شده و در تاریکی با ظرافت بسیار شروع به رشد میکند، که اصلاً متوجه نمیشود. وجود قوانین خاص در کلام الله دلایل خاص دارد؛ مثلاً اگر بعضی انسانها گناه یا خلافی مرتکب شدند، تنبیه شوند. شاید در دید اولیه این قوانین ظالمانه باشد؛ اما اندازه و اصولش درست میباشد. اگر انسان در جهت شر حرکت کند، کالبدش بیت حشرات شده، نیروهای منفی وارد کالبدش میشوند و جایی برای خود مییابند. تنبیه و سختی ذکر شده در قرآن برای بیرون آمدن این نیروهای بدی و منفی از کالبد انسان است. در مورد فرزندان هم این موضوع صادق است، نیروهای مثبت خود کارشان را انجام میدهند و فرزندان سختکوش و اهل تلاش موفق هستند؛ اما فرزندانی که والدین خدمتکار دربست آنها باشند، نیروی منفی در آنها رشد میکند؛ چون شیاطین دنبال خدمتکارها هستند. بعضی از والدین، فرزندان را راحت طلب یا جنی بار میآورند و با این خدمت؛ فقط به جن فرزند قدرت داده تا گلادیاتور بار بیاید و اولین کسی را که این گلادیاتور به خدمتش میرسد، خود تو هستی. جای خدمت به فرزندان به آنها درس زندگی، تلاش، حرکت و زحمت کشیدن را یاد بدهند. فرزند پسر با پدرش سر کار برود و دختر با مادرش آشپزی میکند تا ارزش کار و تلاش را بداند؛ چون زحمت و تلاش، کالبد انسان را امن و متعادل میسازد، حس عاطفه و تلاش در انسان به وجود میآورد. همانطور که در کتاب۶۰ درجه زیر صفر آمده و خداوند هم میفرماید: «به فرزند خود علم، هنر، کتاب خداوند و خلق درست انسانی بیاموزید، تا در هر سه توانا شوند و انسانهایی با اخلاق، آداب و رفتارهای اجتماعی صحیح پرورش دهید.»
به قلم: همسفر هایده، راهنما همسفر مریم (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر الهام، راهنما همسفر مریم(لژیون سوم)
ویراستار و ارسال: همسفر فاطمه، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
70