هشتمین جلسه از دوره پنجاه و پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی چالوس، با نگهبانی مسافر علی، دبیری مسافر محمود و استادی مسافر اکبر با دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی کنگره من چه کرده ام؟» سهشنبه 31 اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر، دستور جلسه امروز در مورد پایههای مالی و علمی کنگره من چه کمکی کردهام؟
برای خودم خیلی جالب بود و خدا را خیلی شاکرم که عضوی از کنگره 60 هستم، اول باید ببینم کنگره چه به من داده است در این شرایط؟ کاملاً علمی که بینقص و واقعاً به روز است.
چیزی است که من را به روشنایی کامل رساند این درک را به من رساند که باقدرت کامل بتوانم به زندگی خود ادامه دهم قطعاً بچههای گذشته میدانند زندگی مالی من در گذشته خوب نبود و توان مالی خیـــــلی بدی داشتــــم، این فرصت در کنگره 60 به من داده شد که زندگیام را از نـــــو بـــــسازم، زندگی که کاملاً پاشیده شده بود دوباره توانستم آن را بسازم، یک زندگی پر از آرامش پر از لذت پراز محبت این چیزی است که کنگره 60 به من داده است.
قطعاً من یک مسئولیتی در مقابل آن دارم و باید یک حرکتی انجام بدهم یکچیزی که در زمانی که یک ماه سفر بودم فهمیدم این بود که ایــــــــنجا باید حرکت کرد.
من با تمام توان خود آمدهام خدمت مالیام را انجام دادم، شاید خیلی ناچیز بود ولی خیلی فشار سنگینی به من وارد شد، کلاً چیزی که کمک کردم 50 تومان بیشتر نبود اما درآن تایم خیــــــــــــلی به من فشار آمد یک آدمی که چیزی نداشت بخواهد کمک هم کند.
قطعاً که هر چی آمدم جلو دیدم آن علم قدرتمند تر شده است، پس با خودم گفتم من هم باید بیایم در رأس کاری قرار بگیرم و کمک کنم و توانستم راهنمای تازه واردین شعبه چالوس شوم.
این علم را مدیون کنگره 60 هستم که روزانه دارد به من میدهد،همه ما در حال خدمت کردن هستیم که آن انرژی را دریافت کنیم قبلاً ظرف من کوچک بود و من توانایی دریافت آن انرژی را نداشتم اما امروز بزرگتر شده و من هر چقدر اطلاعات میدهم در عوضش بیشتر دریافت میکنم.
هیــــچ جا همچین قدرتی به انسان داده نمیشود هر جایی بروید از انسان چیزی میخواهند، تنها جایی است که حرکت میکند خدمت میکند چیزی از شما نمیخواهد. همه میگفتند مگر میشود؟ بله شد. حتی اوایل خودمم باور نداشتم فکر میکردم همه چیز اینجا دروغ است ولــــی بعد فهمیدم که اصلاً داستان طور دیگری است کاملاً بدون اطلاعات آمدم، آمدم که بزنم و بروم سمت زندگی خودم، اما دیدم اینجا جای دریافت انرژی و علم است.
خدا را شکر الآن توانستم در لژیون سردار شرکت کنم و جایگاه راهنمای تازهواردین هستم در شعبه و انشاالله بتوانم در امتحانات راهنمایی شرکت بکنم و خدمت خودم را کاملتر کنم، دوست دارم در این چرخه بمانم.
در آخر از همسرم بسیار سپاسگزارم که در این مسیر خیـــــلی به من کمک کرد، از راهنمایم آقا علیرضا و آقا بیمان و از آقا حامد خیلی تشکر میکنم که علم کنگره 60 را به من نشان دادند تا من بتوانم امروز به این خدمت برسم.
تایپ: مسافر صائب
تنظیم و ارسال: مسافر رحیم
مسافران نمایندگی چالوس
عکس: مسافر حامد
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافر رحیم
مسافران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
85