سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر
فرش و ترمه پهن کردم بر دیده گان
جای پایی از برای دیدهبان 🍃
هرچه از مهرو صفایت شرح گویم قاصر است
ناتوان از وصف باشد این زبان 🍃
ما در این خانه نشان از مهرتان داریم و خوش
خانهای کوچک ولی زیباترین جای جهان🍃
دیدهبان در رأس خطها چون نگهبانی کند
پاسبانیست در کنگره چون جانفشان🍃
روز و شب بیخستگی در حال خدمت تا که ما
چون مسافر رد شویم از ظلمتِ سردِ شبان 🍃
دیدهبان عشقش به هستی رنگ دارد از خدا
هم که سر هم عشق دل هم عشقِ جان
از خداوند جهان خواهم که باشی پرتوان
این دعا را من همیشه مهر سازم بر لبان 🍃
جناب آقای مهدی سنچولی دیدهبان محترم
سلام و احترام و محبت قلبی همه ما خدمت حضور پربرکتتان و آن را پذیرا باشید چراکه قلب ما پذیرای عشق و محبت و حضور سبز شما شده است
و روزها پیش از شرف حضور شما بر چشممان مشعوف از دیدارتان هستیم و غنیمت میشماریم تکتک ثانیههای حضورتان را در نمایندگی خودتان،
چه زیبا فرمودند جناب مهندس و بهراستی که بدون عشق، نمیتوان از عشق سخن گفت و برای درک عشق باید خود عاشق بود، هرچند من مسافر بهشخصه نمیتوانم درک کاملی از عشق داشتهباشم اما اگر عشق نبود چه چیزی و چه کسی میتوانست مجاب کند انسانهایی سختی را بر خود هموار کنند، در این راه از تعلقات خود جدا شوند و برای تکتک انسانهای دردمند خدمت کنند،
در کتاب عشق وعده داده شده پیوند زنجیرههای عشق روزبهروز محکمتر خواهد شد وبر سر تاریکی فرود خواهد آمد...
همان تاریکی که جنسش برای همه ما آشناست
و ما با بیم و امیدی توأمان،
دلمان به همین جمله قرص است که ما ذرات سرگردان را هم جذب خودش کند و ما اکنون خوشبین هستیم که حضور سبز شمارا بهعنوان اتصال ما به این زنجیر حسن تعبیر نماییم.
نمیدانم بهعنوان شکر و سپاس چه دعایی برایتان نمایم بهتر است اما
بازهم از کتاب عشق عاریه میگیرم آنجا که میگوید: عشق قامتها را راست و اندیشهها را پاک میکند،
پس دعا میکنیم همیشه با عشق، قامتتان راست و اندیشهیتان پاک باد🍃❤️
- تعداد بازدید از این مطلب :
67