English Version
This Site Is Available In English

کنگره، انسان را به خودش بازمی‌گرداند، معجزای بی صدا

کنگره، انسان را به خودش بازمی‌گرداند، معجزای بی صدا

پنجمین جلسه از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی گلمکان؛ با استادی دستیار دیدبان مسافر محمود، نگهبانی مسافر تقی و دبیری مسافر اصغر با دستور جلسه «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده ام؟» در تاریخ 1 خرداد 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان، محمود هستم یک مسافر.
از مسئول کارگاه آقای درودگر، گروه مرزبانی و نگهبان عزیز سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم.

در مورد دستور جلسه کمک به استحکام مالی و علمی کنگره‌60 اگر بخواهم بگویم من چه کرده‌ام، باید ابتدا به صحبت‌های آقای مهندس در لایو اخیر اشاره کنم. ایشان فرمودند: «من برای استحکام کنگره چه کرده‌ام؟» و بعد از مکثی گفتند: من هنوز هیچ کاری برای کنگره نکرده‌ام

همین جمله برای من کافی است.
اگر بنیان کنگره چنین تفکری دارند، پس من مهدی در چه جایگاهی هستم؟

اگر بخواهم برداشت شخصی‌ام را بگویم، باید ابتدا بفهمم این سیستم برای من چه کرده است. چون اگر این را درک کرده باشم، می‌توانم حسابگر باشم که من برای کنگره چه کرده‌ام.
باید باور داشته باشم که از روزی که وارد کنگره شدم، چه اتفاقاتی برایم افتاد.
من در چه جایگاهی بودم؟
فردی مصرف‌کننده که بعد از سه جلسه می‌تواند خودش را «مسافر» معرفی کند، یعنی روند تغییر در او آغاز شده و این تغییر، روز به روز حال او را بهتر می‌کند.

امروز باید کلاه خودم را قاضی کنم و ببینم واقعاً کنگره برای من چه کرده است؟
اگر این را درک کردم، حالا می‌توانم پاسخ مناسبی بدهم.
اینکه چقدر از توانم را می‌توانم در اختیار کنگره قرار بدهم.

در کنگره همین که من عنوان «مسافر» در مسیر کنگره به فرمان راهنما عمل می‌کنم، خود نوعی کمک است.

در مورد کمک مالی و علمی: کمک مالی که مشخص است؛ ما در کنگره یاد گرفتیم در حد توان‌مان کمک کنیم. البته باز هم باید بگویم کنگره بیش از من برایم مایه گذاشته است. چرا؟
چون فرد مصرف‌کننده اختیار خودش را ندارد، اما وقتی سفر می‌کند و اختیار را دوباره به دست می‌آورد، یعنی معجزه رخ داده است. یعنی کنگره، خودِ واقعی انسان را به خودش برمی‌گرداند. چون هیچ چیزی باارزش‌تر از خود انسان نیست، و این کاری است که کنگره با ما کرده.

من همیشه در لژیون می‌گویم:
«آقایان، هر کدام از ما هر جایی که هستیم، همان خوبش باشیم. همین یعنی بزرگ‌ترین خدمت.»
یک سفر اولی وقتی دستورات راهنما را به‌خوبی انجام می‌دهد، خودش بهترین کمک و خدمت است.

حالا که به مرحله‌ای رسیدیم، باید این تجربه را انتقال بدهیم.
برای ماندگار شدن در کنگره، باید بتوانیم حال خوبی را که دریافت کرده‌ایم، منتقل کنیم. چون در هستی، هر چیزی زکاتی دارد. اگر این کار را انجام بدهیم، سودش به خود ما برمی‌گردد. در غیر این صورت، کیفیتش پایین می‌آید و دیگر آن حال خوش وجود نخواهد داشت.

پس باید جاری باشم تا برای خودم بماند.

و جمله آخرم در مورد دستور جلسه: ما اگر مفهومی بفهمیم، می‌توانیم کاری برای خودمان انجام بدهیم.
اگر به اجبار باشد، دیگر حال باکیفیتی نخواهیم داشت.
وقتی دلیل خدمتمان را بدانیم، کارمان ساده‌تر می‌شود.
این موضوع باید نسل به نسل بچرخد تا در آینده از مقوله اعتیاد نترسیم.

پس حرمت و قدر این صندلی را بدانیم. چون اگر از قوانین خارج شویم، باید تاوان بدهیم، و آن تاوان هم سخت است.
حالا که هرکدام‌مان با دلیلی وارد کنگره شده‌ایم، باید بدانیم که پا در چه راهی گذاشته‌ایم و همه با هم تلاش کنیم این نمایندگی، جزو نمایندگی‌های پویا باشد.

چون راه مستقیم، پیشرو ندارد، چون پیشرو ان الله است.
ان‌شاءالله با رعایت کامل قوانین و حرمت‌ها، بتوانیم از دو لژیون، به چندین لژیون برسیم.

از اینکه سکوت کردید و به صحبت‌های من گوش دادید، از همه شما سپاسگزارم.

گروه سایت گلمکان
مرزبان خبری : مسافر یامین
تایپ: مسافر رضا لژیون یکم
ویراستار: مسافر وحید لژیون یکم
عکاس: مسافر وحید لژیون دوم
تنظیم برای سایت: مسافر وحید لژیون یکم
 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .