دهمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی هاتف با نگهبانی مسافر اسماعیل و استادی راهنما مسافر محمد رضا و دبیری مسافر محمد رسول با دستور جلسه "در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره، من چه کرده ام؟ و یکمین سال رهایی مسافر حسین" روز پنجشنبه 1 خرداد ماه 1404 ساعت 16:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شکر میکنم که یک بار دیگر به ما اجازه داده شد که در این مکان جمع شویم و آموزش بگیریم و به حال خوش برسیم، از جناب مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که این بستر را فراهم نمودند که من بتوانم در این بستر رشد کنم و به اهدافم نزدیک شوم، از ایجنت محترم، لژیون مرزبانی، نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم.
دستور جلسه این هفته "در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کرده ام؟ و تولد یکمین سال رهایی مسافر حسین" میباشد، در مورد دستور جلسه اول جناب مهندس میفرمایند، زمانی که میخواستیم کنگره را شروع کنیم هیچ نداشتیم، اما این متد و کنگره را بیدلیل شروع نکردیم، قبل از شروع کنگره حساب و کتابهای آن انجام شده بود، جناب مهندس در مورد پایههای مالی کنگره بسیار تاکید میکنند و میفرمایند برای استحکام پایههای مالی کنگره باید خودمان وارد عمل شویم.

جناب مهندس میفرمایند، کنگره برای تک تک اعضا است و تمام افرادی که در کنگره آموزش میگیرند و رها میشوند، باید نسبت به توان خود برای استحکام پایههای علمی و یا مالی همت کنند، از کسی که تازه سفر خود را شروع کرده تا کسی که به رهایی و تعادل رسیده است باید در مسیر پیشرفت کنگره قدم بردارد، کسی که توان مالی ندارد میتواند با خدمت در جایگاههای مختلف به پیشرفت کنگره کمک کند، برای کمکهای مالی هر شخص باید نسبت به توان مالی خود کمک کند، جناب مهندس با تحقیقاتی که انجام میدهند و علمی که در اختیار ما قرار میدهند بزرگترین پایه علمی برای کنگره محسوب میشوند، کنگره مکانی است که اتفاقات خوبی برای ما رقم میزند و هر شخص با حالی خراب وارد آن میشود و بعد از اتمام سفر به بهترین حال ممکن میرسد.
در مورد دستور جلسه دوم "تولد یکمین سال رهایی مسافر حسین" را به جناب مهندس، خانواده محترمشان، مسافر حسین، همسفرش و راهنمای همسفرش تبریک میگویم، حسین با تلاش و صبوری به رهایی رسید و در ادامه خدمتگزار شد و مطمئناً مزد خود را دریافت میکند، اگر بخواهم از حسین بگویم او اولین رهجویی بود که در لژیون دهم رها شد، او مدت ۵ ماه در شعبه دیگر سفر کرده بود و به دلایل مختلف به شعبه هاتف منتقل شد و با حال خراب وارد لژیون دهم شد و با وجود ۵ ماه سفر هنوز روی برنامه نبود، مسافر حسین با تخریب متادون وارد لژیون شد، اما به خاطر شغلش مجبور بود شیفت شب در محل کارش حاضر شود که کمبود خواب در درمان او مشکل ایجاد میکرد، او تا چند ماه اول همیشه در لژیون شکایت داشت، اما زمانی که تسلیم شد و کوتاه آمد از حال بهتری برخوردار شد و توانست از دستان جناب مهندس گل رهایی را بگیرد، امیدوارم حسین این رهایی را مستدام ادامه بدهد و بتواند تمام جایگاههای خدمتی در کنگره را لمس کند.
.gif)
اعلام سفر مسافر حسین:

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی شربت متادون، مدت ۱۳ ماه و ۱۶ روز سفر کردم به راهنمایی استاد بزرگوارم آقا محمدرضا به روش DST همراه با داروی OT مدت رهایی ۱۴ ماه و در ادامه سفر نیکوتین انجام دادم، ۱۰ ماه و یک روز به استادی راهنمای محترم آقا مهدی سفر کردم، رهایی از نیکوتین ۵ ماه، ورزش در کنگره والیبال.
خواسته مسافر حسین:

من این افتخار را داشته ام که در بخش OT خدمت کنم و ناراحت کننده ترین چیزی که می دیدم انصراف از درمان یک رهجوی سفر اولی بود، و خواسته من این است که هیچ سفر اولی از مسیر درمان خارج نشود و همه لذت رهایی را بچشند.
خواسته همسفر راضیه:
خواسته من این است که تمام سفر اولی ها به رهایی و حال خوش برسند.

مشارکت مسافر حسین:
اوایل دوران مصرف معمولاً برای افراد دوران خوبی است البته با مثالی که جناب مهندس میزنند مصرف مواد درب باغ سبزی است که نیروی منفی به ما نشان میدهد ولی متاسفانه آن موقع خیلی از افراد متوجه آن نمیشوند در ادامه که من متوجه شدم گرفتار بیماری اعتیاد شدهام انواع ترکها را امتحان کردم ولی موفق نشدم تا توسط یکی از دوستان پیام کنگره به من رسید و من در نمایندگی سلمان فارسی سفرم را آغاز کردم و حدود ۶ ماه سفر کردم در ادامه با مسافر محمد عینی صحبت کردم و توانستم تغییر لژیون بدهم و در نمایندگی هاتف رهایی خودم را بگیرم در طول سفرم به خاطر شرایط مالی مجبور بودم در شیفت شب کار کنم و همیشه به راهنمای بزرگوارم آقا محمدرضا شکایت میکردم که چرا حال من خوب نیست و با آموزشهایی که از راهنمای بزرگوارم دریافت کردم به رهایی و حال خوش رسیدم از آقا محمدرضا بسیار تشکر میکنم برای من خیلی زحمت کشیدند از ایجنت و مرزبانان دوره قبل تشکر میکنم از آنهاخیلی آموزش گرفتم از ایجنت و مرزبانان این دوره بسیار تشکر میکنم، از راهنمای همسفرم خانم اشرف تشکر میکنم، از همسفرم تشکر میکنم که در این راه به من خیلی کمک کردند و بال پرواز من بودند از برادر لژیونی هایم تشکر میکنم از آنها بسیار آموزش گرفتم، یک موضوع دیگر که اگر انسان به این باور برسد که خداوند همیشه در کنار انسان است و قدرت مطلق و یا نیروی برتر همیشه حضور دارد انسان هیچ وقت ناامید نمیشود و دست از تلاش بر نمیدارد و اگر دست از تلاش برندارد حتماً به خواسته خود خواهد رسید ندیدن یک چیز دلیل بر نبودن آن نیست نقل قولی است که حضرت موسی به کوه طور میروند و به خداوند میگوید آیا من میتوانم شما را ببینم خداوند میفرمایند: لنترانی، یعنی هرگز نمیتوانی و شاعران مختلف در این مورد ابیات مختلفی دارند حضرت سعدی میفرمایند:
چو رسی به طور سینا
ارنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب لنترانی
حضرت حافظ میفرمایند:
چو رسی به طور سینا
ارنی بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو
نه جواب لنترانی
حضرت مولانا در این مورد میفرمایند:
ارنی کسی بگوید
که تو را ندیده باشد
تو که با منی همیشه
چه تری چه لنترانی
مشارکت راهنما همسفر اشرف:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بابت جشن یک سال رهایی مسافر حسین توانستم این جایگاه را لمس کنم تشکر میکنم از جناب مهندس که چنین بستری را فراهم نمودند تا ما بتوانیم تمام جایگاهها را لمس کنیم تشکر میکنم از گروه مرزبانی خانم مریم و خانم اعظم عزیز ایجنت محترم خانم ناهید عزیز که امروز در این جلسه حضور دارند خیلی ممنونم در مورد دستور جلسه استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردم یک سری نکاتی را عرض کنم چون ماموریتی که به آقای مهندس سپرده شده بسیار عظیم و بزرگ است که در پرتو آن میتوانند یک دنیا را از دام بیماری اعتیاد و بیماریهای صعب العلاج نجات دهند و حق دارند جناب مهندس که در سخنانشان در روز چهارشنبه بغض بکنند و بگویند با تمام کارهایی که انجام دادم باز هم من به کنگره بدهکارم و خود جناب مهندس در سیدیهایشان میفرمایند که هر ۴۰۰ سال یک بار یک یک عارف بزرگ ه زمین وارد میشوند حال من نوعی چه همسفر و چه مسافر میتوانم در حد توان خودم در استحکام پایههای مالی و علمی تلاش کنم یک سفر اولی میتواند با عملکرد خوب در این مسیر که قرار گرفته به حال خوش و درمان دست پیدا کند سفر اول از قطع مواد تا رسیدن به خود هست من باید خودم را بشناسم تا بتوانم دنیای اطرافم را بشناسم تا بتوانم در سفر دوم حرکتهای بعدی را انجام دهم ولی اگر سفر خوبی نداشته باشم مطمئناً در سفر دوم حال خوبی نخواهم داشت به نظر من این تولدها نقطه تفکری در ذهن یک سفر اولی به وجود خواهد آورد تا بتواند یک سفر استانداردی را داشته باشد بتواند معنی ترک در ان جی اوهای دیگر و معنی درمان در کنگره ۶۰ را درک کند اگر از قوانین و خط قرمزهایی که مشخص شده است فراتر نرود فرمانبردار راهنما باشد و آموزشها را به خوبی عملی کند جناب مهندس میفرمایند درخت هرچه پربارتر سر به زیرتر من راهنما باید افتادهتر و سر به زیرتر عمل کنم تا بتوانم واقعاً به آن هدف و مقصد که مد نظر جناب مهندس هست برسم و بتوانم فرد مفیدی باشم و یک نفر را به درمان واقعی و حال خوش برسانم من این تولد را تبریک میگویم در راس جناب مهندس به خانواده محترمشون به راهنمای بزرگوار آقا محمدرضا خدمت مسافر گرامی آقا حسین و خدمت همسفر عزیز خانم راضیه و دو فرزند گلشون و انشاالله بتوانند با حرکت محکمتر بتوانند در این سفر مستدام باشند بهتر سفر کنند و به خواستههایشان برسند.
مشارکت همسفر راضیه:
خداوند را بسیار بسیار شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه قرار گرفتم از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم از راهنمای مسافرم آقا محمدرضا بسیار تشکر میکنم از راهنمای بزرگوارم خانم اشرف تشکر میکنم خدا قوت بهشون میگم از ایجنت محترم و مرزبانان عزیز تشکر میکنم از مسافرم تشکر میکنم برای یک همسفر بسیار سخت است که از مسافر تشکر کند چون فکر میکند به خاطر اینکه مصرف کننده مواد مخدر بوده در واقع تشکر کردن لازم نیست در سفر اول که به رهایی رسیدیم من با اکراه از ایشان تشکر کردم ولی در ادامه متوجه شدم که واقعاً کار بزرگی را ایشان انجام دادند و اینکه خواسته داشتند که به رهایی برسند و آن حال خوش را به خودشان و خانواده برگردانند واقعا کار بزرگی است و احتیاج به قدردانی است و امیدوارم همیشه پایدار باشند و تمام کسانی که سفر میکنند درخواسته خود استوار باشند و بتوانند به رهایی برسند و حال خوش را به خود و خانواده برگردانند.

عکاس: مسافر سجاد لژیون هشتم
تایپ: مسافر محمد لژیون یکم
ویرایش: مسافر وحید لژیون سوم
ارسال: مسافر منوچهر لژیون هشتم
.gif)
- تعداد بازدید از این مطلب :
528