English Version
This Site Is Available In English

کار ذهن این است که در گذشته و آینده زندگی کنیم

کار ذهن این است که در گذشته و آینده زندگی کنیم

یازدهمین جلسه از دوره چهاردهم کارگاه‌های عمومی  کنگره ۶۰ نمایندگی گرگان ویژه مسافران و همسفران با استادی دنور مسافر رضا و نگهبانی راهنما مسافر مجید و دبیری موقت دنور مسافر کمال با دستور جلسه "دراستحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره 60، من چه کرده‌ام؟ "  روز پنج‌شنبه  1 خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد: 
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، ابتدا شاکر خداوند بزرگ هستم که اجازه داده شد در جمع شما دوستان باشم و از بودن در این جایگاه خوشحال هستم. تقدیر و تشکر دارم. از ایجنت مسافر حمید، آرزوی بهبودی برای ایشان دارم؛ تشکر می‌کنم از مرزبانان دوره گذشته زحمات زیادی کشیدند و همچنین از مرزبانان این دوره، از راهنمایان و راهنمای خوبم آقا وحید که زحمات زیادی کشیدند تشکر می‌کنم.

دستور جلسه این هفته در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کردم؟ با توجه به فایل صوتی مهندس دژاکام، ایشان فقط از نظر مالی حدود سه میلیارد تومان به کنگره کمک کردند و از نظر علمی چندین هزار نفر را آموزش دادند ولی در آخر بیان می‌کنند من هنوز بدهکارهستم. این جمله من را منقلب کرد. من رضا از نظر آموزش چه کمکی کرده‌ام؟ من کمکی نکردم؛ از نظر مالی هم به حداقل نرسیده است. جناب مهندس فرمودند از تجربیات خودتان بگوئید و از سویی دیگر رزومه مالی خودش توضیح می‌دهد بر خودم واجب دانستم که مروری از بدو ورودم داشته باشم. ابتدا تازه وارد بودم، اما از جلسات بعد کم کم با قانون یازدهم و کارت کشیدن آشنا شدم و به یاد دارم که تا به حال نشده است که برای قانون یازدهم کارت نکشیده باشم و باید بگویم سبد قانون یازدهم را خودآگاه در ضمیر ناخودآگاه خودم گنجاندم، گرچه مبلغ آن کم بوده است اما همیشه اینکار انجام دادم. احساس می‌کنم این کار ذره ذره و تدریجی که مهندس دژاکام رواج داده است و از طرفی می‌دانستم این در ضمیر خودآگاه من می‌رود و هنگامی که سبد پول به چرخش در می‌آید دستم خود به خود برای کشیدن کارت مهیا می‌گردد.


بعد از شش، هفت ماه وارد لژیون سردار شدم و جشن گلریزان شروع شد و دوست داشتم همه تعهدات خود را یکجا پرداخت کنم، اما بازی‌هایی در ذهنم ایجاد می‌شد. کار ذهن این است نمی‌گذارد شما بیکار باشید و کارش، این است یا در گذشته، یا در آینده هستیم و هنگامی که خواستم تمام مبلغ دنوری را کارت بکشم نگهبان لژیون سردار به من گفت مبلغ ده میلیون تومان برای جشن گلریزان  بماند. جالب اینجاست در این فاصله یک هفته ذهن بیکار نماند و بازی ذهن ادامه داشت و من اصرار داشتم که مبلغ ده میلیون را کارت بکشم و می‌خواهم از باز شدن بخشش  بگویم، در این فاصله زمانی، چه چیزی باعث شد ده میلیون تومان را پرداخت کنم؟ چون می‌توانستم پرداخت نکنم، چیزی باعث پرداخت مبلغ گردید؟ این آگاهی، دانش و اندیشه من بود که نسبت به سال قبل بالاتر بوده است. تفسیر من از آگاهی و دانایی مثل اتمسفر زمین است که اشعه خورشید را فیلتر می‌کند و نمی‌گذارد به بدن انسان آسب برساند. این تغییر زمانی رخ می‌دهد که خودم تغییر کنم. ممنون و متشکرم که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ: مسافر محمد لژیون هشتم 
عکس و ارسال: مسافر حسن لژیون هفتم
نمایندگی گرگان

1 خرداد 1404

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .