English Version
This Site Is Available In English

مسافر و همسفر مکمل هم هستند

مسافر و همسفر مکمل هم هستند

موهبت یک روزِ نو، گفت‌گویی میانِ آیینه‌ها، با حضور ناب استاد امین ایامی نو در راه است؛ جانی تازه، روزگاری نو. این گفتگو فرصتی برای شنیدن، آموختن و درکی عمیق است که شما را به خواندن این گفتار ارزشمند فرا می‌خوانیم.

استاد امین دژاکام معلم جهان‌بینی کنگره۶۰ و دیده‌بان آموزشی و ... در کنگره هستند.

حس و حال شما به‌عنوان پسر آقای مهندس و دیده‌بان در کنگره۶۰ چیست؟

به‌عنوان پسر آقای مهندس تلفیقی از مسئولیت سنگین، تلفیقی از افتخار و احساس خوشحالی، رضایت و تجربه آموزش‌های خیلی سخت و سنگین‌، برای این‌که آقای مهندس از آن‌گونه پدرهایی هستند یا معلمی هستند اگر کسی را دوست داشته باشند بیشتر به او سخت می‌گیرند تا بهتر یاد بگیرد و بهتر آموزش ببیند و در کل انسان بهتری باشد با کسی هم تعارف ندارند. به‌عنوان دیده‌بان هم خیلی خوشحالم در این جایگاه هستم و افتخار می‌کنم در کنار همکاران خوبم و حالا آقای ویلیام ال‌وایت هم جزء دیده‌بانان شده‌اند، باعث افتخار است و در کل خیلی خوشحالم همکاران بسیار خوبی دارم و از آن‌ها می‌آموزم. وجودشان نعمت است و شاد و دلگرم می‌شویم و کارهایی که انجام می‌دهیم باعث خوشحالی و‌ انرژی‌ گرفتن خودمان می‌شود، اگر بتوانیم کار مفیدی انجام بدهیم.

چه صفات بارزی از آقای مهندس در استاد امین بیشتر است؟

خب ما یک دانشگاه رفتیم و جفتمان هم نزدیک بود از دانشگاه اخراج شویم و این ویژگی‌های مشترک ما هست از تمام سنوات دانشگاه هم استفاده کردیم برای این‌که درسمان تمام شود. امروز هم من شاه‌‌نعمت‌الله‌ ولی رفتم، آقای مهندس سال ۱۳۷۴ آمده بودند و ۴۶ سالشان بود که به این‌جا آمدند، من هم ۴۶ ساله هستم که به شاه‌نعمت‌الله ولی آمدم؛ ولی حالا این‌ها به‌عنوان طنز بود، از ایشان روش و دیدگاه و فکر دقیق در مسائل را آموختم؛ فکر می‌کنم دقت برای انجام کارها و توجه به نکات، مسئولیت‌پذیری، استفاده کردن از دانشی که داریم برای فهم و ساده کردن مسائل شاید این‌ها ویژگی‌های باشند که شباهت داشته باشند و از ایشان الگو گرفته باشم، این خصلت است و یک مقدار هم طنز، روحیات طنز من شبیه آقای مهندس است.

شما در کنگره هم به‌عنوان همسفر و هم به‌عنوان مسافر بوده و هستید تجربه کدام یک از این جایگاه‌ها برای شما لذت‌‌بخش‌تر بوده است؟

من هر دو را دوست دارم، وقتی در قسمت همسفران جلسه باشد خودم را همسفر معرفی می‌کنم و به همسفر بودن خودم همیشه احساس خیلی خوبی دارم و افتخار می‌کنم. مسافر بودن هم من را با یک دنیایی به قول معروف جهان تاریکی‌ و جنس اعتیاد و پیچ‌وخم اعتیاد آشنا کرد، حسم به مسافران قوی بود، خوب بود بیشتر هم شد، یک‌سری زوایا برایم باز شد و هر دو را من مکمل هم می‌دانم، حس مسافر و همسفر مکمل هم هستند.

در سی‌دی علم زندگی شما در مورد مشکلاتتان با اساتید شیراز گفتید و از منیت صحبت کردید، آیا بروز این‌گونه مشکلات تفاوت انسان‌های بیرون از کنگره با داخل کنگره است؟

من در مورد اساتید دانشگاه که صحبت کردم هدفم این بود؛ چون آن‌موقع که اتفاق افتاد شاید هوشیار نبودم؛ ولی با تفکر و چیزهایی که آموخته بودم عمل کردم. یک واحد درسی برای من بود، همه آن چیزهایی که درس به انسان‌ها و به دیگران دادم یا خودم یاد گرفتم این‌ها را بتوانم یک‌جا کاربردی و پیاده کنم‌ و اتفاقی با استاد دانشگاه مشکل پیدا کردم و آن روشی که پیش گرفتم و صبر کردم برای خودم یک الگو شد، یک روشی شد که این‌جوری انسان در زندگی باید بیابد و از بحران‌ها و چالش‌ها عبور کند، حالا ما شنیده بودیم که بحران‌ها را انسان تبدیل به فرصت می‌کند این داستان‌ها را آدم می‌شنود؛ ولی این‌که یک مثال واقعی اتفاق بیفتد و باز کند، خب برای من مثال اساتید یا رفیقم بود. در سی‌دی علم زندگی گفتم رفیقم گفت بروید از آزمون جامع خداحافظی کنید قطعاً قبول نمی‌شوید، من اگر آدم قبل بودم ‌کینه می‌گرفتم و یک‌جوری می‌خواستم حالش را بگیرم که اگر درس تو خوب است من صد چیز دیگر بلد هستم، یک بازی را در آن شرایط راه بیندازم یا به من بر بخورد یا دوستی‌ام را کم کنم و از او فاصله بگیرم، با او رفاقت خوبی داشتم یا رفاقتم را کم‌رنگ کنم؛ اما آن لحظه به خودم گفتم آن جمله‌ای که گفت منظورش چه بود؟ من چه کاری می‌توانم انجام بدهم، دیدم آدم باسوادی است و تجربه آزمون جامع را هم دارد، آن‌جا آمدم از آموزش‌ها استفاده کردم و بدل را زدم. این همان اضداد و تکانه زدن است و انسان آگاه با آن تکانه برای دفاع از خودش برمی‌آید. در ورزش‌های رزمی شنیده‌اید که استادان رزمی به‌جایی می‌رسند از نیروی حریف برای شکست حریف استفاده می‌کنند، این را ما باید تمرین کنیم و آن‌جا تکانه آمد و به لطف خدا توانستم از آن تکانه استفاده کنم، به‌جای این‌که از همان آدمی که از او ناراحت شوم و کینه بگیرم همان آدم استاد من شد و وقتی که او را به‌عنوان استاد انتخاب کردم و از ایشان خواهش کردم که می‌توانید معلم من باشید و ایشان پذیرفتند تمام آن‌چیزی را که بلد بودند و تجربه‌ خود را در اختیار من گذاشتند و من  در عرض ۱۲ روز توانستم آزمون جامع را قبول شوم. آزمون جامع معمولاً سال اول فقط یک نفر قبول می‌شود و این اگر به خود من بود قبول نمی‌شدم و این همان استفاده از نیروی اضداد و خنثی کردن بود و دانش جهان‌بینی باعث شد در واقع باید قبولی را به جهان‌بینی داد.

پیام شما به‌عنوان دیده‌بان جهان‌بینی به همسفران کرمان چیست؟

شکر خدا همسفران کرمان به‌نظر من قوی هستند و حسم خوب بود،‌ حالا شاید قوی کلمه خوبی نباشد پرتوان، پررنگ، نیرومند و خوب هستند. این‌که اصول‌ دین یادشان نرود ما همیشه اشتباهمان این است که اصول‌ دین را با فروع ‌دین جا‌به‌جا می‌کنیم، مسائل حاشیه است؛ ولی اصل آن خانواده است، حال خوب است و کمک کردن به انسان‌ها است این‌ها را در اصل بگذاریم بقیه چیزها خودش اتفاق می‌افتد، وقتی این‌ها جابه‌جا شود ما مغلوب می‌شویم همین است که شاخه باید از تنه ضعیف‌تر باشد هر وقت شاخه از تنه قوی‌تر شد چه می‌شود؟ درخت می‌شکند، فروع می‌شود شاخه‌ها و اصول می‌شود تنه یا شاخه اصلی، آن‌ها همیشه باید کلفت‌تر باشند که بتوانند میوه را نگه دارند؛ ولی اگر یک شاخه که به تنه چسبیده باشد این‌قدر رشد کند؛ مثلاً برای من جایگاه مرزبانی از خود کنگره و آموزش و خانواده پررنگ‌تر شود، می‌شود شاخه کلفت، آن‌وقت که شاخه کلفت که به درخت چسبیده درخت را می‌شکند و توصیه من این است.

از طرف تمامی اعضاء و خدمتگزاران نمایندگی همسفران گنجعلی‌خان کرمان صمیمانه از دیده‌بان محترم استاد امین بابت وقتی که به سایت نمایندگی اختصاص دادند و شکیبایی در این گفتگوی صمیمانه سپاسگزاری می‌کنیم. امیدواریم برکت این خدمت صدیق شامل حال خانواده محترمشان شود.

تهیه و تنظیم مصاحبه: همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون هفتم)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .