جلسه چهاردهم از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی بیهقی سبزوار روزهای پنجشنبه به استادی مسافر علی و نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه «هفته دیدهبان» در تاریخ 25 اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر، تشکر میکنم از نگهبان و دبیر عزیز که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا بتوانم از شما انرژی بگیرم و از آموزشهای ناب کنگره استفاده کنم؛ دستور جلسه امروز هفته دیدهبان است بعضی از ما فکر میکنیم خب این دستور جلسه یک جشن است و آموزشی برای ما ندارد ولی من در این چند سال که در کنگره هستم چیزی را ندیدهام که بیدلیل وجود داشته باشد و یا نفعی برای من نداشته باشد اگر نظر آقای مهندس بر این بود که موضوع کم ارزشی را در دستور جلسات بیان کند اصلاً کنگره ۶۰ به این قدرت و تنومندی و انسجام نمیرسید، پس هر دستور جلسه مفاهیم زیادی را بیان میکند و به ما آموزش میدهد که هر کس بهاندازه ظرف وجود خود از این آموزشها بهرهمند میشود، در مورد دستور جلسه هفته دیدهبان، وقتی ما در خدمت سربازی بودیم یا در زمان جنگ، آنجا دیدهبان کسی بود که در یک جایگاه بلند و رفیع قرار داشت و همه چیز زیر نظر او بود و کوچکترین حرکت از نظر دیدهبان پنهان نمیماند، در کنگره هم بهنوعی جنگ نرم جریان دارد، در این جنگ هم هر کسی اندازه خودش خدمت میکند، دیدهبان هم باید حضور داشته باشد که کوچکترین حرکت را رصد کند و گزارش بدهد، دیدهبان از نظر استراتژیک هم از جایگاه بلندمرتبهای برخوردار است.

انسانهای زیادی دارند در این مجموعه خدمت میکنند تا حال من خوب بشود، من گاهی از خودم میپرسم که مگر من چه کسی هستم که اینهمه آدم کار میکنند که حال من خوب بشود؟ وقتی به این سوال فکر میکنم به خودم میبالم و قدردان تمام آن افراد هستم که حال خوب من برایشان مهم است، سوال دیگری که از خودم میپرسم این است که چرا دیدهبان و تمام خدمتگزاران دیگر بدون دریافت کوچکترین هزینه و مزد به من خدمت میکنند؟ یا چرا در کنگره میگوییم نعمتهای کنگره تازهواردان هستند؟ تکتک ما در این مجموعه نقش مهمی داریم، حتی تازهواردان، حتی کسانی که خروج از درمان میشوند و حتی کسانی که سفرشان را خراب میکنند، همه اینها باید در کنار یکدیگر باشند، این عین عدالت است؛ اعتیاد یکسری حسهای خوب را از ما گرفت و کلی حس بد به ما داد، این حسهای منفی تواناییهای ما را از ما گرفتند، یکی از آن تواناییها تفکرکردن بود و بهجای آن ترس را به ما داد، دستور جلسه هفته قبل جهانبینی ۱ و ۲ بود، جهانبینی تواناییها و قدرتهایی که داریم را به ما میآموزد، تفکر را به ما میآموزد، وقتی ما اینها را یاد بگیریم میفهمیم از کجا ضربه خوردهایم، وقتی یک مربی بداند که تیم او از زاویه چپ یا از زاویه دفاع ضعیف است مسلماً روی آن نقطهضعف کار میکند و آن را از بین میبرد، جهانبینی هم همین را به ما میآموزد، جهانبینی یعنی فراگیری قوانین زندگی، وقتی ما قوانین را بدانیم بازی خیلی لذتبخشتر میشود، یکی از قوانین جهانبینی را هم در دستور جلسه این هفته میآموزیم و آن قانون شکرگزاری است، قدردان بودن مسئله بسیار مهمی است، من بسیار کسانی را دیدم که در طول سفر یا حتی پس از رهایی قدردان نبودند و بلااستثنا به دنیای اعتیاد و تاریکی بازگشتند خدمتگزاران از ما هیچ چشم داشتی ندارند زیرا معتقدند ما برای آموزش گرفتن و خدمتکردن پا به این جهان گذاشتهایم و برای اینکه قبله را گم نکنیم باید در مسیر خدمت قدم برداریم، ولی این وظیفه ما است که قدردان زحمات خدمتگزاران باشیم، کسانی که قدردان این نعمت که در اختیارشان قرار گرفته نباشند این نعمت از آنها گرفته میشود، شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند، ما قبل از ورود به کنگره میگفتیم حاضریم هرچه داریم را بدهیم ولی مصرفکننده نباشیم اما حالا که آمدیم اینجا و به حال خوب رسیدیم بعضاً حاضر نیستیم ۱۰ هزار تومان در سبد بیندازیم، اینجا از تمام امکانات و خدمات خدمتگزاران از جمله راهنما و دیدهبان استفاده میکنیم، آیا در قبال این خدمات ما مسئولیت نداریم؟ در هستی همه چیز در رفتوبرگشت است، همه چیز در آمدوشد است فهمیدن این مطلب نیاز به آگاهی و دانایی دارد، این اهمیت قدردانی را نشان میدهد. از سکوت زیبای شما تشکر میکنم ممنون که به سخنان من گوش دادید.
عکاس: مسافر حسین از لژیون یازدهم با راهنمایی مسافر محمدرضا
تایپ و تنظیم: مسافر امیر از لژیون چهارم با راهنمایی مسافر امیر
- تعداد بازدید از این مطلب :
34