همسفر سمیه:
میخواهم قبل از این که در مورد خودم و خدمتی که در این مدت به کنگره کردهام، صحبت کنم. از دوره قبل از ورود به کنگره ۶۰ صحبت نمایم، زمانی که مسافرم از بنده درخواست کرد تا برای آمدن به کنگره همراهش باشم؛ از این که برای اولین بار از من خواست که همراه او باشم، خیلی خوشحال شدم؛ ولی چون علت این همراهی، اعتیاد و تاریکی که زندگی ما را فرا گرفته بود، این خوشحالی را کمرنگ میکرد.
وقتی برای اولین بار، وارد فضای کنگره شدم خیلی عصبانی بودم، فکر میکردم این همراهی کردن اشتباه است و از دست خودم ناراحت بودم؛ ولی وقتی راهنمای تازه واردین با من صحبت کرد، نور امید در دلم کمی روشن شد جلسات بعد همین که در یک فضا با مسافرم زیر یک سقف نشسته بودیم و با هم یک هدف را دنبال میکردیم، انرژی خوبی به من میداد؛ چون سالها بود که با مسافرم در یک مکان و یک زمان مشخص قرار نگرفته بودیم.
وقتی بیشتر آموزش گرفتم بیشتر به کنگره۶۰ علاقهمند شدم، الان دیگر به اختیار خودم و با علاقه خودم جلسات را حاضر میشوم؛ بعدها برای این که زحمات راهنمایم را جبران کنم، سعی میکردم در امتحانات شعبه شرکت کنم و با نمره خوب او را خوشحال کنم. بعد از رهایی در خودم این وظیفه را میدیدم که یاریرسان کنگره۶۰ باشم تا کسانی که مثل من در تاریکی هستند، بیایند و در این فضا آموزش بگیرند، از کمک در سبد جلسات شروع کردم و بعدها با تعهد در روز گلریزان سعی کردم از نظر مالی کمی بیشتر از قبل نقش داشته باشم، اولین سال تعهد گلریزان را به سختی پرداخت کردم؛ ولی این سختی شیرینی خاصی داشت، اگر بخواهم بگویم در پایههای مالی و علمی کنگره چه کردهام؟ واقعاً حرفی برای گفتن ندارم چون میدانم در اول راه هستم و هنوز هیچ قدم پر رنگی برای پایداری کنگره۶۰ بر نداشتهام؛ ولی با خدمت کردن، ماندن و آموزش گرفتن سعی میکنم بتوانم نقش کوچکی در پایداری شعبه خودمان داشته باشم؛ چون میدانم که نباید وقتی نمک خوردم، نمکدان را بشکنم.
کنگره۶۰ با آموزشهایی که به من و مسافرم داد، یاد گرفتم باید قدردان باشم و این قدردانی را در عمل نشان بدهم به نظرم همین که بعد از رهایی در کنگره بمانیم و خدمت کنیم و در آزمونها شرکت کنیم، قدم کوچکی در پایداری اهداف کنگره۶۰ برداشتهایم؛ گرچه تمامی این قدمهای کوچک خیر و برکتش بیشتر به زندگی خودمان برمیگردد. از آقای مهندس بسیار ممنونم که این فضای با محبت را برای ما همه انسانهای در بند تاریکی ایجاد کردهاند تا زندگی پر از آرامش داشته باشیم.
همسفر مریم:
در رابطه با دستور جلسه این هفته، در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره چه کردهام؟ قبل از بیان هر چیزی خدا قوت عرض میکنم به جناب آقای مهندس عزیز که برای ما همسفران و مسافران مطالبی را جمع آوری میکنند؛ برای این که اطلاعات و آگاهی ما بالا برود و بتوانیم عشق وجودی خودمان را پیدا کنیم و به بهترین ورژن خودمان دست پیدا کنیم، به آن آرامش و نظم در خانواده برسیم، قدردانی میکنم و از لطف ایشان متشکرم.
آقای مهندس بدون هیچ چشم داشتی و بدون آن که منتی بر سر ما بگذارند و حتی بدون این که فکر کنند آیا ما سواد این همه مطالب آموزنده را داریم یا خیر؟ این مطالب را خیلی واضح و گسترده در اختیار ما قرار دادند تا تمامی اعضاء کنگره چه کم سواد و چه باسواد بتوانند از آن بهره ببرند، در حال آموزش و یادگیری باشند تا بتوانند حال خود و زندگیشان را بهتر کنند. من سعی میکنم با نوشتن سیدیها، حضور داشتن در جلسهها، گوش کردن به صحبتهای راهنما به آگاهی و دانایی خودم بیافزایم و سعی کنم آدم مفیدی در کنگره باشم و پیام کنگره را به اطرفیانم برسانم و یک نکته حائز اهمیت این است که فقط یادگیری کافی نیست ما باید آن چه را یاد میگیریم به عمل در آوریم و در زندگی خود استفاده کنیم.
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: مثل الّذی یتعلّم العلم ثمّ لا یحدّث به کمثل الّذی یکنز فلا ینفق منه. «حکایت کسی که علم میآموزد و از آن سخن نکند؛ چون کسی است که گنجی نهد و از آن خرج نکند». و در مورد پایههای مالی کنگره خدا را شاکرم، افراد آموزش دیدهای هستند که با کمکهایشان، کنگره هیچ احتیاجی به کمکهای بیرون از کنگره ندارد. چندین سال قبل از این که وارد کنگره شوم، سالهایی که در سختترین دوران افسردگی غرق در تاریکی و ناامیدی بودم، همیشه میگفتم خدایا تو معجزه خود را نشان بده؛ چون تمامی قرصهای اعصاب را مصرف کرده بودم و نا امید از این دنیا و زندگی؛ اما هنگامی که برای اولینبار وارد کنگره۶۰ شدم، سرشارم از امید بودم؛ با خود تفکر میکردم یعنی میشود که حال من خوب شود! و الان همان مکان معجزهایست برای من و معجزهای برای زندگیام.
من چطور میتوانم جبران کنم؟ هیچ جوره امکانش نیست! ولی سعی خودم را میکنم و توانم را میگذرانم حتی بیشتر از حد توانم از سبد حمایت کنم، اگر تعهدی کردهام از خواستههای خودم بگذرم تا وفای به عهد کنم. امیدوارم یک روز آنقدر توان داشته باشم و این حس بخشندگی در من بیدار شود، بتوانم جایگاه پهلوانی را تجربه کنم، با حضور داشتن و خدمت کردن بتوانم جبران کرده باشم و یک قطره از اقیانوسی باشم که حرکت میکند.
ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
93