«خلاصه سیدی روح و جن»
جهانبینی به شناخت انسان میپردازد. زمانی که موفق به شناخت انسان شویم؛ میتوانیم حرکت کنیم و با دقت مشکلات را حل نماییم. بهار فصل زایش طبیعت و تولید مثل حیوانات است. درختان پس از مردن دوباره زنده میشوند، در زمستان به خواب میروند و در بهار بیدار میشوند. انسان هم پس از مرگ دوباره زنده میشود.
دنیا بر مبنای اضداد در چرخش است تا زمانی که کینه نباشد، عشق مفهومی ندارد. به ذات خداوند فکر نکنید، چون به نتیجه نمیرسید. به چه دلیل قابل درک نیست؟ به دلیل این که ضدش نیست. شیطان مخلوق خداوند است، ضدش نیست. شمشیر نیام در صلح میخواهد، زمانی که صلح است، شمشیر باید غلاف باشد. هنگام جنگ تیر و کمان نیاز دارید. به کار بردن تیر و کمان نیرو و قدرت میخواهد، قدرتی که این ابزار را به چرخش درآورد و این قدرت ممکن است، خوب یا بد باشد.
برای حیات و تکامل بشر موضوعی بوده، هست و خواهد بود؛ یعنی گذشته، حال و آینده در حلقه زندگی ما است. انسانهای مختلفی وجود دارند؛ چون دنیا بر مبنای اضداد بنا شده است. گروه اول آنهایی که تسلیم خداوند هستند و تعدادشان اندک است. آنها فرامین و قوانین الهی را اجرا میکنند. به طور مثال: دروغ نمیگویند و غیبت نمیکنند، ما فکر میکنیم، کسی که آداب الهی را به جا میآورد، تسلیم خداوند است؛ اما این طور نیست این یک مقدارش است.
گروه دوم آنهایی که در تسلیم شدن تردید دارند، آیا بهشتی هست؟ خدایی وجود دارد؟ آیا در جهان هستی نیرویی حکمفرما است یا نه؟ آیا در طبیعت نیرویی هست که باعث شود این قوانین به وجود بیایند و هستی شکل بگیرد؟ این نیروی قدرت مطلق است. تسلیم قدرت مطلق یعنی؛ تسلیم نیرویی که جهان هستی را به وجود آورده است.
گروه سوم آنهایی که میگویند ما هیچ کدام را نمیپذیریم و اصلاً خدا چیست؟ طبیعت ما را به دنیا آورده است و ما زندگی میکنیم و بعد تمام میشود. حیوان فقط دارای یک نفس است و اختیار ندارد. انسان دارای اختیار است و اختیار زمانی مطرح میشود که دو راه وجود داشته باشد و اضداد باشد.
سه گروه از انسانها مشخص شد؛ آنهایی که تسلیم هستند، آنهایی که تردید دارند و آنهایی که هیچ کدام را قبول ندارند. در کتاب ادموند و هلیا نفس واحده مطرح شده است. تمام موجودات دارای نفس هستند. تفاوت انسان در این است که اختیار دارد.
جسم مانند اتومبیل میباشد که راننده آن نفس است. زمانی که نفس از بین برود، جسم هم متلاشی میشود. انسان به جز نفس داری جن و روح هم میباشد. روح پاک و منزه است و همیشه انسان را به خوبی هدایت میکند. روح از خداوند و مخصوص انسان است، روح پلید و شیطانی نداریم. جن سمبل مسائل منفی و تخریبی است. درون همه ما یک جن وجود دارد، زمانی که به روح گوش کنیم در دنیا رستگار و پیروز میشویم و اگر به جن گوش کنیم، تخریب میشویم.
انسانهایی که تسلیم خداوند هستند، جن در وجودشان تسلیم نفس است و این گروه انس هستند. انسانهایی که تردید دارند، گاهی فرمانبردار روح و گاهی فرمانبردار جن هستند و راه بسیار دارند تا در زمین و این کره خاکی به تکامل برسند، این گروه انس و جن هستند. گروه سوم هیچ چیز را قبول ندارند و شاید تعداد اندکی به مقصد برسند و نفس کاملا تحت فرمان جن است، این گروه جن جن هستند. گروه اول و دوم با تلاش و کوشش به مقصد میرسند و در فردوس قرار میگیرند؛ اما گروه سوم به نیروهای تخریبی بسیار وفادار هستند و نبردی دارند که پایانش در اختیار خداوند است.
حال سوال مطرح میشود که تفاوت انسان، ناس و انس در چیست؟ انسان، انس و ناس دارای جسم و آشکار هستند؛ اما جن فاقد جسم و پنهان است. ناس یعنی مردم و اسم جمع است. فرق انسان با انس مانند گل پخته و گل خام میباشد. از گل پخته ظروف سفالی درست میشود که میتوان استفاده کرد و درونش آب خورد؛ اما گل نپخته اینطور نیست. روح و جن زمانی که نوزاد متولد میشود، وارد بدن میشود که با فریاد همراه است.
مثلث نفس واحده شامل: روح، جن و نفس میباشد. جن با جسم در حیات است. جن و نفس جسم را اداره میکند و روح پالایش میدهد تا به تکامل برسد. حال اگر جن تحت نیروهایی هم از درون و هم از برون کنترل شود و به عبارتی مطالبی که به او داده میشود با ارزشهای الهی مطابقت داشته باشد، نفس از مرحله نافرمانی به خود توجه میکند؛ یعنی ارزشهای واقعی را انجام میدهد. در این مرحله جن هم شروع میکند به همراهی در جهت مثبت و با روح و عقل در تضاد نخواهد بود و نفس به مرحله نفس مطمئنه میرسد، روح و عقل جایگاه سلطانی واقعی را لمس میکنند، این بهترین نوع ممکن است که مدینه فاضله را برای ما به ارمغان میآورد.
خدا برای آزمودن انسان شرایط مختلفی قرار داده است. وقتی به مرحله نفس مطمئنه برسد، در جهان مادی هیچ مشکلی لاینحل نمیماند و زمانی که عمر ما به پایان برسد به بهشت خواهیم رفت و جن عزیز هم میرود و سالیان طولانی زندگی میکند و حکم دیگری پیدا میکند. این موجود با ما یا هر انسان دیگری به جهان بیاید اگر از نوع غیرمعمول باشد با جسم و روح در نبرد است و اینکه جن خوب یا جن بد همراه انسان باشد، حکمت الهی دارد. نفس خواستههای خودش را دارد تا به خواستههای معقول برسد. این موجود نهان با او همکاری نزدیک مینماید و بقیه ماجرا را شما خوب پیشبینی مینمائید.
نتیجه میگیریم که جهان برمبنای اضداد است. از همه انسانها انتظار داریم، بهترین باشند و این امکانپذیر نیست. انسان مختارالخطا است و نه جایزالخطا؛ یعنی اختیار کامل دارد که خطا کند؛ اما باید پاسخگوی اعمال خود باشد.
رابط خبری و نویسنده: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون دهم)
ویراستار و ارسال: همسفر بهاره رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون دهم)
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
122