روز یکشنبه ۲۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، به مناسبت «هفته دیدهبان» در گروه خانمهای مسافر نمایندگی رز تهران، افتخار میزبانی از دیدهبان راهنمایان مسافر رضا تراب خانی را داشتیم. در ادامه گفتوگویی با ایشان ترتیب دادیم که شما را به خواندن این مصاحبه آموزنده و پربار دعوت میکنیم.
عرض ادب و خیرمقدم خدمت شما آقای تراب خانی.
-لطفاً بهرسم کنگره خودتان را معرفی نمایید.
-سلام دوستان رضا هستم یک مسافر. آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک و شیره - مدت سفر: ۷ ماه و ۲۰ روز - روش درمان: DST- داروی درمان: اپیوم - راهنما: زندهیاد آقای لشکری و آقای سلامی - مدت رهایی: ۲۴ سال.
۱- چه اتفاقی باعث شد که در این جایگاه خدمتی، مسئولیتی را به عهده گرفتید ؟
این سؤال برای من خیلی اهمیت دارد، چون خودم هم نمیدانم دقیقاً چه اتفاقی افتاد؛ ولی به برخی مسائل اعتقاد دارم. به اینکه در برخی کلمات یکسری حقیقتهایی نهفته است و زمانی که انسان با آنها همگام باشد میتواند در خدمت تجلی پیدا کند.آقای مهندس همیشه میفرمایند: انسان دروغ را انتخاب نمیکند، دروغ انسان را بر اساس عملکردش انتخاب میکند! انسان صداقت و راستی را انتخاب نمیکند، صداقت و راستی بر اساس عملکرد انسان و آموزشهایی که میبیند انسان را انتخاب میکند.
من این را به خدمت معطوف میکنم. اگر آموزشها را قدم برداریم و با آنها زندگی کنیم، با آنها درد داشته باشیم و در خلوت خودمان در گذر و زندگیکردن این وادیها باشیم، آن جایگاه خدمتی در فکر ما جا باز میکند. در آن صورت است که هرکس در بیرون خدمت مرزبانی، مهمانداری، ایجنتی و یا بنا بر فراخور خودش، جایگاه خدمتی را تجربه میکند.
۲- چطور تعادل بین زندگی شخصی و انجام مسئولیتهای دیدهبانی را برقرار میکنید؟
از دیدگاه بنده وقتی روال کار بخواهد انسان را رشد بدهد، این کار را بهصورت خودکار انجام میدهد. اگر به اختیار من باشد که این هماهنگی را انجام دهم، نمیتوانم. یک برنامهریزی وجود دارد به نام خداوند که این قبیل مسائل را باید به او بسپاریم.فراموش نمیکنم در سفر اول چالشی داشتم، مربوط به زمانی که مصرف دو وعده در روز را باید به یک وعده کاهش میدادم. فکر نمیکردم بتوانم این کار را انجام دهم و با چالشهای زیادی روبرو بودم. در آن برهه کار دومی به مدت دو هفته برای من فراهم شد و در همان حال که در تردد بین شعبه و محل کار بودم، در حال ازدستدادن زمان بودم. اما شرایط جوری ایجاب کرد که این اتفاق بیوفتد و این آموزش را برایم داشته باشد.
در مورد خانواده ما کاری انجام نمیدهیم، آنها درک میکنند. به نظر من تواناییهای من نیست، شرایط کاری افراد بر اساس خدماتی که دارند و در واقع چرخوفلک و گردون این کار را به انجام میرساند. خداوند لطف میکند و این هماهنگی را انجام میدهد.
۳- دیدهبانی و راهنمایی هر دو نقش حمایتی دارند؛ اما با محوریتهای متفاوت، چطور بهعنوان دیدهبان راهنمایان مرز بین همراهی و نظارت را مشخص میکنید؟
برنامهای که توسط راهنمایان اجرا میشود اختیاری نیست، اجرای پروتکل است. آقای مهندس پروتکلی به ما دادهاند و دپارتمان راهنمایان موظف به اجرای آن هستند. ما نظارت میکنیم. به چه صورت؟با همکاری با بخش OT و راهنمایان. آنها را آموزش میدهیم، هر چند وقت یکبار سعی میکنیم در استانهای مختلف، آموزشها را بهروزرسانی کنیم. این کارگروهی است و فردی نیست.
۴- باتوجهبه استقلال کنگره ۶۰ از هرگونه وابستگی و همکاری مالی، دیدهبانان چطور موجب ایجاد آرامش و ثبات در فضای کنگره میشوند؟
کنگره آموزش میدهد که قدمها را آهسته و پیوسته برداریم، شور را تبدیل به شعور کنیم. در ۱۰ الی ۱۱ ماه عجله نکنیم.شما به آقای مهندس نگاه کنید، میبینید که همهٔ کارها در کمال متانت و حوصله و آرامش انجام میشود. ما داریم همین را یاد میگیریم که بتوانیم این سیستم را جا بیندازیم. هر چیزی بهموقع خود و جایگاه هر چیزی مختص به خودش است.
۵- کلام آخر
از طرف خودم به سیستم مسافران خانم خداقوت میگویم و برایشان آرزوی موفقیت میکنم. خیلی تلاش شده است تا این گروه به چنین صلابت و استحکامی رسیده است. اندیشههای آقای مهندس و این امانتی که در اختیارمان گذاشتهاند، باید به سرمنزل مقصود برسد.در این زمینه میتوانم بگویم در چالشهای داخلی که دارید، برایتان آرزوی موفقیت میکنم، اما در بیرون، کارهای یدی، ساختوسازها و هماهنگیهای بیرونی که باید انجام شود و وظیفهٔ آقایان مسافر است، میتوانید روی ما حساب کنید.
مصاحبه: مرزبان خبری مسافر شیما - نمایندگی رز تهران
عکاس: همسفر محدثه - لژیون آموزشی - نمایندگی رز تهران
ویرایش: راهنما مسافر سمیرا - نمایندگی رز تهران
بازبینی و ارسال:همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
82