جلسه دهم از دوره دوم جلسات لژیون سردار نمایندگی دماوند به استادی مرزبان نوید، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر ایمان با دستور جلسه «در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره 60،من چه کرده ام؟»چهارشنبه 31 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
ابتدا خدا را شاکرم که این جایگاه به من داده شد که بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم، در مورد دستور جلسه باید بگویم که من قبل از ورود به کنگره 60 از تکرار یک موضوع و قضیه همیشه ناراحت می شدم و دوست نداشتم کسی یک موضوع را دوبار به من بگوید ولی با ورود به کنگره 60 متوجه اهمیت این موضوع تکرار و تمرین شدم که چقدر خوب است و باعث می شود خیلی از موضوعات برایت یادآوری بشود چون انسان عموما فراموش کار است.
من در بدو ورود به کنگره 60 در پارک بودیم و هنوز شعبه ای نداشتیم و ذهن من اینگونه بود که این بیست و چند نفر اینجا جمع شده اند که بخواهند من را سوژه خنده خود بکنند و روز دوم پارک دستور جلسه لژیون سردار بود و همه بچه ها کارت کشیدند و من گفتم که اینها فکر کردند که خیلی زرنگ هستند و من یک مبلغ جزئی میکشم و دیگر به اینجا نمی آیم و آنقدر از همه چیز خسته و نا امید بودم که کار و زندگی و همه چیز را رها کرده بودم و بعد از کشیدن کارت احساس میکردم بایثد بروم و کاری انجام بدهم،هفته بعد جشن گلریزان بود در پارک و من دیدم همه اعضاء رقم های بالایی را اعلام میکنند من نگاهی به راهنمای عزیزم احمد آقا انداختم و گفت نترس تو فقط اعلام میکنی و کس دیگری میدهد و انگیزه جدیدی در من ایجاد شد و یک امیدی برای من به وجود آمد و توانستم آن اوضاع آشفته و نا به سامان زندگی خود را سرو سامان بدهم.
مهندس دژاکام می فرمایند با دو حرکت درونی و بیرونی به راه خود ادامه میدهیم و من همیشه فکر میکردم بیرونی باید بروم در خیابان و اشخاص مصرف کننده بگویم که کنگره 60 وجود دارد و بیائید اینجا ولی نمیدانستم تبلیغ زبانی از ضعیف ترین موارد تبلیغاتی است و متوجه شدم باید در بیرون از کنگره به طوری رفتار کنم این خلق و خو و رفتار باعث جذب افراد بشود و نیازی به تبلیغ زبانی نیست و هر چقدر که خدمت میکنم باعث می شود خودم به حال خوب و تعادل در زندگی و جامعه نزدیک تر بشوم و این حال خوب را من هیچ جای دیگری تا به امروز نتوانسته بودم تجربه کنم.


تنظیم و ارسال:مسافر مجتبی
- تعداد بازدید از این مطلب :
166