کنگره از لحاظ علمی صد سال از بقیه دنیا جلوتر میباشد

به نام قدرت مطلق الله

ششمین جلسه از شصت و ششمین دوره سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ ویژه مسافران آقا در نمایندگی پرستار با استادی: راهنمای محترم  مسافر مهدی، نگهبانی:  مسافر رضا دبیری: مسافر مرتضی با دستور جلسه: «  در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره من چه کرده ام؟ » در روز چهارشنبه مورخ سی و یکم  اردیبهشت ماه 1404 رأس ساعت 17 برگزار گردید.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر،

خدا را شکر که امروز فرصت شد در خدمت شما عزیزان باشم و از حضور شما آموزش بگیرم از اعضای لژیون هفتم و راهنمای محترم آقا ایمان که این فرصتو در اختیار من قرار دادند خیلی خیلی تشکر می‌نمایم دستور جلسه در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره من چه کردم خوب آقای مهندس به این دستور جلسه که می‌رسند می‌فرمایند که تعارفات را کنار بگذارید و بگویید که چه کارهایی انجام داده‌اید و الحق هم این حرف بسیار درست می‌باشد که گاهی من می‌آیم و در چرخه خدمت قرار می‌گیرم و فکر می‌کنم که چند صبایعی آمده‌ام و رفته‌ام و کنگره می‌بایستی ک سری خدمات ویژه‌ای به من بدهد به پاس آن خدماتی که من انجام داده‌ام حقیقت امر این است که این دستور جلسه مرا در مقابل خود قرار می‌دهد و می‌گوید تو در کنگره چه چیزهایی به دست آورده‌ای و چه چیزهایی به کنگره داده‌ای من در کنگره سلامتی‌ام را به دست آوردم که هیچ جای دیگری نتوانستم به دست بیاورم که سال‌های سال بود که من می‌رفتم و می‌آمدم و به هر ریسمانی چنگ می‌زدم تا بتوانم از چنگ اعتیاد بیرون بیایم ولی متاسفانه بیرون که نمی‌آمدم هیچ و حتی در عمق تاریکی‌ها بیشتر فرو می‌رفتم سری آخر یادم است که می‌رفتم کلینیک ببین و دارو می‌گرفتم وکیلینیک به من متادون می‌دادند و مصرف متادون باعث می‌شد که من لرزش دست بگیرم  و خوابم به هم ریخته بود و خیلی مسائل دیگری برایم پیش می‌آمد وقتی با پزشک کلینیک مشورت می‌کردم  می‌گفتم: من این مشکلات را دارم می‌گفت: که این‌ها که چیزی نیست برای لرزش دست پرانول بخور و برای خواب نیز فلان قرص را بخور و من که مصرف کننده شیره و تریاک بودم یواش یواش مصرف کننده‌ پرخطر نیز شدم که تعداد زیادی قرص نیز مصرف می‌کردم و مقدار زیادی هم متادون مصرف میکردم.

وقتی به کنگره ۶۰ آمدم مجله‌ای بود به نام خانواده سبز  من در قسمت‌های سیاه رنگ این مجله از خداوند می‌خواستم که مرا زودتر بکشد که بیشتر از این خوار و ذلیل نشوم در خانواده خودم وقتی هر مصرف کننده‌ای وضعیت ظاهریش به هم می‌ریزد روی خانواده تاثیر منفی می‌گذارد من هم از این قاعده مستثنا نبودم و آمدم به کنگره و در استحکام پایه‌های مالی و علمی از همان اول که نگاه می‌کنم و به جلو می‌آیم کارهایی که کردم این‌ها بودند، به حرف‌های راهنمایم به صورت کامل گوش می‌دادم و انجام می‌دادم به من می‌گفت دارویت را بخور می‌گفتم چشم، می‌گفت دارویت را نخور می‌گفتم چشم، می‌گفت سی دی بنویس می‌گفتم چشم، می‌گفت بیا می‌گفتم چشم، می‌گفت نیا می‌گفتم چشم، چون از بیرون هیچ نتیجه‌ای عاید من نشده بود و در کنگره با خود گفتم هرچه بگویند می‌گویم چشم، که واقعاً کنگره وجهه‌ای به من می‌دهد، برای همین هرچه از من خواستند من نیز چشم گفتم آمدم سفرم را انجام دادم و بعد از دو ماه که از سفر من گذشته بود وارد لژیون سیگار شدم و سفر سیگار خود را شروع کردم و بعد از رهایی وارد چرخه خدمت شدم و بعد فالو آپ‌ها را به موقع انجام دادم، 

من دیدگاهم این است که همین کارهایی که مسافر سفر اول انجام می‌دهد و باید انجام بدهد خیلی در استحکام پایه‌های علمی کنگره کمک میکند همین که مسافر سفر اول بیرون زیر پنجره خانه مردم سیگار نمی‌کشد به استحکام پایه‌های علمی

 کمک می‌کند چون در بحث درمان اعتیاد اگر کلاه خودمان را قاضی بکنیم می‌بینیم که کنگره، ۱۰۰ سال از تمام دنیا جلوتر است هم در بحث درمان اعتیاد و هم در بحث درمان سیگار به روش dst به قول آقای مهندس مجانی در اختیار ما قرار گرفته است جوری خدمت کنم که آمدم عرصه خدمت گذاری بهم نریزم و نسبت به مقام بالاتر موضع نگیرم.

البته مصرف مواد مخدر یک سری آسیب ها به حس وارد می کند این خدمت کردن در کنگره برای همین چیزها است که من از کنترل خارج نشوم و بتوانم خودم را کنترل کنم.
به قول آقا کامران: ما را به خیر تو امیدی نیست شر مرسان.

راهنمایم همیشه می‌گفتند: طوری داخل کنگره رفتار کن که کسی از شما ایراد نگیرد و من هم تمام سعی ام را کردم که گوش به فرمان باشم.
جایگاه های خدمتی که تجربه کردم، دبیر،نگهبان، نگهبان لژیون سردار، نشریات، اوتی، دبیر ورزشی و در ساختمان سیمرغ خدمت می کنم  ولی به قول آقای مهندس اگر همه ی این ها را کفه ترازو بگذاریم و سلامتی کفه دیگر ترازو، می‌بینم اصلا قابل مقایسه نیست.
زمانهایی که برای مصرف مواد صرف می‌کردم، برای مهمانی هایی که نمی‌توانستم بروم، به خاطر مصرف مواد و تایم خالی هم داشتم ولی نمی توانستم بروم.
امیدوارم بتوانم خدمت گذار خوبی برای کنگره باشم.
ممنون که به صحبت های من توجه نموديد

عکاس: مسافر مرتضی از لژیون نهم 

تایپ و ویراستار: مسافر مرتضی لژیون پنجم و مسافر علی لژیون ششم

بارگذاری: مسافر مرتضی لژیون نهم

وبلاگ نمایندگی پرستار