جلسه دوم از دوره بیستوهشتم سری کارگاههای آموزشی، خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی دستیار محترم دیدهبان مسافرحمید، نگهبانی مسافر اسکندر و دبیری مسافر داود با دستور جلسه" در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام؟ " در روز سهشنبه سی ام اردیبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، حمید هستم یک مسافر
خداوند را شاکرم که امروز در این فضا قرار گرفتم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم. همچنین از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و خدمتگزارن نمایندگی ملاصدرا کمال تقدیر و تشکر را دارم.
پنجشنبه هفته آینده، در این نمایندگی جشن دیدهبان برگزار میشود که امیدوارم بتوانیم وظیفه خود را به خوبی ادا کنیم.
دستور جلسه در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره، من چه کردهام؟ دستورجلسهای است که ما را به فکرکردن وامیدارد که من قبلاً و در زمان مصرف کجا بودم و امروز در چه جایگاهی هستم و زندگیام چگونه است؟
من حدود ۱۲ سال پیش وارد کنگره۶۰ شدم، زمانی که کاملاً زیرصفر بودم، چه از نظر جسمی، چه از نظر مالی، چه از نظر علمی و ... در آن زمان من آرزوی مرگ میکردم که دیگر دنیا را و بدبختیهای خود را نبینم. شاید در زمان مصرف بعضیها از نظر مالی هم مشکلی نداشته باشند ولی آیا حال آنها هم خوب است؟ با ورود به کنگره، ابتدا اسم معتاد از روی من برداشته شد که با این تصمیم، یک نفس تقریباً راحتی کشیدم و به مرور از نظر جسم و روان و تفکر، به یک تعادل نسبی رسیدم و تا زمانی که بعد از طی سفر، از مواد مخدر رها شده و به درمان رسیدم. الان میبینم که حالم خیلی خوب است، وقتی زمان حال خود را با گذشته مقایسه میکنم، میبینم چه تغییرات زیبا و خوبی در من شکل گرفته است، بنابر این باید دین خود را ادا کنم و در کنگره، مشغول خدمت شوم.
.jpg)
من در کنکره، انواع خدمتها را تجربه کردم و با هر خدمتی، از یک حال خوب و پر از انرژی، برخوردار میشدم، اصلاً با خدمتکردن، از گزند نیروهای منفی و بازندارنده، در امان میماندم. با نوشتن سیدیها، خصوصاً در سفر دوم، گرههای زندگیام، یکی یکی باز میشدند و دریافتهای من چه از نظر معنوی و چه از نظر مالی بیشتر میشد و میشود. وقتی آقای مهندس با بغض میگویند من خودم هنوز به کنگره بدهکار هستم من نوعی، باید فکر کنم که در کجای این داستان قرار دارم. من به حساب خودم در انواع کمکهای مالی چه در قانون یازده، چه در لژیون سردار و چه گلریزان، شرکت کردم ولی هر چه میدویدم، میدیدم باز کنگره، جلوتر از من است.
امروز من باید به گونهای رفتار کنم که برای دیگرانی که بیرون از کنگره هستند یک الگو باشم، شاید بتوانم با رفتار خود، باعث شوم یک مصرف کننده، تشویق شود و وارد کنگره شود. همین که در رانندگی، قوانین را رعایت کنم، ماشین خود را در جای درست پارک کنم، وسط صحبت دیگران حرف نزنم، پوشش مناسب داشته باشم و خیلی موارد دیگر، یعنی من یه کنگرهای به تمام معنا هستم. باید قدردان باشیم، همین که به عنوان مثال در جشن دیدهبان شرکت کنم یعنی قبول دارم که این بزرگان در حال خدمت به من و امثال من هستند، پس هستی و کائنات متوجه میشود که من شخص قدرشناسی هستم و برکات زیادی را به سوی من سرازیر میکند.
<<از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم >>
تایپ و ویرایش متن: راهنما مسافر حسین
عکس: مسافر عباس(لژیون چهارم )
ارسال:سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
304