به نام قدرت مطلق الله
در ابتدا خداوند را شاکرم که به بنده این فرصت را داد تا بتوانم در این مکان حضور پیدا کنم و آموزش بگیرم. موضوع مورد صحبت این است که در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، من چه کردهام. هر زمان که این سوال مطرح میشود، ناخودآگاه سوال دیگری ذهن من را مشغول میکند که کنگره در این سالها به من چه داده است. ناگهان تمام آموزشهای این سالها که یاور من و منجی زندگیام بودهاند، در ذهن من نقش میبندد.
اگر کنگره نبود، قطعاً سالها پیش زندگی ما به نابودی گرویده بود. حال در جواب این سوال میتوانم بگویم کارهایی که من برای کنگره در مقابل حال خوش و آموزشهایی که دیدهام انجام دادهام، صفر است. ما نباید دست بر روی دست بگذاریم و کاری انجام ندهیم.
ضربالمثل معروفی هست که میگوید: «در دیزی باز است، حیای گربه کجا رفته است؟» امروزه در هر مکانی که وارد میشویم، کوچکترین خدماتی که برای ما انجام میشود، هزینههای هنگفتی به بار میآورد. اما زمانی که وارد کنگره ۶۰ میشویم، تا سه جلسه با روی گشوده از ما استقبال میکنند و ما را راهنمایی میکنند. به ما امید درمان و حال خوش را میدهند و همه اینها بدون دریافت کوچکترین هزینهای انجام میشود.
این عشق و محبت بلاعوض صورت میپذیرد. کنگره به من زندگی، آموزش و عشق داد و راه درست زندگی کردن را آموخت. هرچه دارم از آموزشهای آقای مهندس و راهنمای گرامی و عزیزم هست. در این دستور جلسه همیشه اول این موارد را برای خودم مرور میکنم تا یادم بماند.
اگر هم کمک مالی به کنگره بکنم، ذرهای از این محبت کنگره را جبران نکردهام، اما میتوانم با عمل کردن به آموزشها در استحکام پایهها و تکثیر علم و دانش بیپایان کنگره سهیم باشم.این دستور جلسه برای هر شخص نسبت به تواناییها و پایههای مالی همان شخص سنجیده و در نظر گرفته شده است.
اما در این مقوله افراد به چند دسته تقسیم میشوند. مثالهایی را میزنم که در این سالها به عینه مشاهده کردهام. در پاسخ دادن به محبت دیگران انسانها به چند گروه تقسیم میشود. اولین دسته، اشخاصی هستند که خدمات دیگران را میبینند و قدردان آن زحمات هستند و همیشه میکوشند در حد توانشان آن محبت را جبران کنند. دسته دوم افرادی هستند که در خواب هستند و محبت و خدمات اطرافشان را نمیبینند و یا خود را به خوابزدهاند.
در مورد این دسته، تکلیف کاملاً مشخص است زیرا این افراد همیشه در جهنم درون خود به سر میبرند و تا زمانی که از خواب گران بیدار نشوند، به حال خوش نخواهند رسید. در کتاب عشق وادی چهاردهم مییابیم برای آنان که حال خوشی ندارند، دو راه بیشتر وجود ندارد: یا به نیروهای راستین که خواستار حق و حقیقت هستند ملحق شوند و یا صبر کنند تا نیروهای مخرب و بازدارنده آنها را با گردباد عظیم به عمق ظلمات هدایت کنند.
اما در مورد انسانهایی که خواستار جبران و قدردانی از خدمت دیگران هستند، دو حالت به وجود میآید: اشخاصی که وضعیت مالی مناسبی ندارند که در این مقوله آقای مهندس میفرمایند روی سخن ما با این افراد نیست و حالت بعد، اشخاصی هستند که توانایی و وضعیت مالی خوبی دارند.
در کنگره آموختم که هر شخصی خودش باید به این آگاهی و آموزش برسد که باید قدردان باشد. هیچ زور و اجباری برای اشخاص وجود ندارد و همه به صورت داوطلبانه خدمات مالی و معنوی را در کنگره انجام میدهند. همانطور که همه ما میدانیم، کنگره ۶۰ یک سازمان مردمنهاد است و تمامی منابع آن توسط خود اعضا تأمین میشود.
آقای مهندس میفرمایند: «ما از هیچ ارگانی کمک مالی نمیگیریم زیرا چشمه باید خودش جوشش داشته باشد». افراد در کنگره آموزشها را دریافت میکنند و تبدیل به چشمههایی میشوند که از خودشان جوشش دارند و این کمک کردن و بخشیدن به جوشش خود آنها بیشتر کمک میکند.
چشمه جوشان بودن یعنی من خودم به این درک میرسم که اگر از آنچه دارم مراقبت نکنم و قدردان نعمتها نباشم، آن را از دست خواهم داد. دلیل دومی که باید پایههای مالی کنگره قوی باشند، انتشار و گسترش این آموزشهای ناب و بیپایان است تا روزی تمام این آموزشها به جهانیان برسد و انسانها را از بند اعتیاد و جهل رها کند.
در پایان، روی سخنم با افرادی است که توانایی مالی مناسبی ندارند اما خواستهای قوی دارند. میخواهم این مژده را به این اشخاص بدهم که تنها با داشتن خواسته، ۵۰ درصد از راه طی شده است. و در آخر، خداوند مهربانم را سپاس میگویم برای نفس کشیدن در فضای کنگره و از آقای مهندس دژاکام کمال قدردانی را دارم و آرزوی سلامتی برای ایشان و خانواده گرامی ایشان از خداوند بزرگ خواستارم.و از همگی شما دوستان سپاسگزارم که به عرایض بنده توجه فرمودید.
نگارش: مسافر محمد علی ل۲
تایپ: مسافر رضا ل۵
ویرایش: مسافر مسلم ل۵
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل۱۴
مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
100