سومین جلسه از دور پنجم خدمتگزاران بخش مسافران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی مسافر محسن، نگهبانی ایجنت محترم مسافر فربد و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه "خدمت و خیانت" روز سهشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، دوستان تنها پیوند محبت ما را به هم متصل نگاه خواهد داشت.
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر
از نگهبان جلسه ایجنت محترم آقا فربد و مرزبان های محترم تشکر می کنم که این فرصت را به من دادند که خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه "خدمت و خیانت"
خدمت به انجام عملی گفته می شود که در هستی وکائنات به موجودات، مخلوقات و انسان هایی که در تاریکی فرو رفتند و نیازمند هستند، ما از آن ها دستگیری کنیم، وقتی این کار را انجام دادیم شاید گفته ای از گفته ی خداوند انجام داده باشیم. موجودات شامل همه چی می شود مثلا به یک گاو علف و آب می دهیم و از آن شیر یا گوشت میگیریم، خدمت می کند بدون هیچ چشم داشتی به انسان ها در کائنات، حالا چه وظیفه ای برای انسان تعریف شده است در خدمت؟
آقای مهندس می فرمایند که فاصله بین خدمت و خیانت به باریکی یک مو هست یعنی اگر که من فکر می کنم دارم خدمت می کنم ولی غافل از اینم که دارم خیانت می کنم، مثال می زنم:
شخص تازه واردی، وارد کنگره می شود چون رفیق من هست خلاف قوانین عمل کنم و سه تا امضا رو براش پر کنم و سریع معرفیش کنم به لژیون، چون این شخص با سیستم کنگره آشنا نیست، به نظر خودم دارم خدمت می کنم ولی خیانت کردم. باید سه جلسه بیاد و قوانین کنگره رو یاد بگیرد و مراحل رو طی کند و در چرخه درمان قرار بگیرد. یا شخصی گفت که من پول دارو رو ندارم نامه اولش است و شما این پول را میدهید و هفته بعد از شخص دیگر میگیرد و این شخص دیگر به کنگره نمی آید چون مبلغ را ندارد پرداخت کند و خجالت میکشد. پس من می خواستم با عشق و محبت اون شخص را نگه دارم در صورتی که نمی دونستم که دارم به این خیانت می کنم و من جذبش نکردم من خدمت نکردم، من خیانت کردم.
برای همه ی قسمت های کنگره قوانین گذاشته شده است، راهنمای تازه واردین، راهنماها، ایجنت، مرزبان ها، اوتی، سردار، یعنی باید طبق قوانین حرکت کنند و اگر طبق قوانین حرکت نکنند، خدمت اینها تبدیل به خیانت می شود بدون اینکه طرف اصلا خودش متوجه شود که به سیستم خیانت می کند، به کنگره خیانت می کند، به افرادی برای درمان آمدند.
و اما در مورد دستور جلسه ی "استحکام پایه های مالی"
من فکر می کنم همه ما وقتی وارد کنگره شدیم کنگره به ما کمک کرد و ما رو نجات داد آبرو و زندگی همه ی ما را برگرداند.
از کوچیک ترین نقطه، که سبد است شروع کنیم و در حد توان خود سبد را حمایت کنیم و بخشش را یاد بگیریم. تمام خدمات کنگره، چایی، قند،هزینه آب و برق و گاز،خدمات راهنماها، مرزبان ها،ایجنت و همه ی اینهایی که خدمت می کنند و از وقت خودشان می زنند که ما به راحتی درمان شویم. پس باید در استحکام پایه های مالی به کنگره کمک کنیم.
ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.

عکاس: مسافر صادق لژیون هشتم
نگارنده و ویراستار و تنظیم: مسافر منوچهر لژیون دوم
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
741