یازدهمین جلسه از دورهی دهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی اردستان با استادی مسافر عباس و نگهبانی مسافر مصطفی و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه "در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره من چه کردهام؟" سهشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر یک بار دیگر فرصتی پیدا کردم تا در این جایگاه خدمت کنم و در کنار شما دوستان آموزش بگیرم. از مسافر مصطفی هم سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادند؛ همچنین از آقای مهندس دژاکام بابت فراهم آوردن این بستر ناب و از راهنمای بزرگوارم که همیشه همراه من بودهاند، تشکر میکنم. اگر بخواهم در مورد دستور جلسه صحبت کنم؛ باید بگویم در خصوص استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، چه کارهایی انجام دادهام؟
ابتدا باید بگویم که «استحکام» به معنای محکم کردن یا ایجاد پایهای قوی برای یک ساختار است. برای ساخت یک ساختمان، باید هزینه کرد و تلاش فراوانی داشت تا آن بنا قوی و مستحکم شود. آقای مهندس، پایههای کنگره را بر اساس علمی و مالی محکم کردند. مالی که از طریق لژیون سردار تأمین میشود و ما باید در آن شرکت کنیم. هر فرد به اندازه توان خود در لژیون سردار مشارکت کند؛ میتواند کمکی برای استحکام پایههای مالی کنگره باشد.
آقای مهندس فرمودهاند که در این دستور جلسه از خودتان صحبت کنید. در سفر اولم، اگر اشتباه نکنم، شش ماه سفرم میگذشت که در جشن گلریزان شرکت داشتم. من سهم خود را اعلام کردم و خودم و فرزندانم در سرداری شرکت کردیم. این تجربه زمانی بود که واقعاً بدهکار بودم، دستم خالی بود و فشار زیادی را تحمل میکردم؛ اما به خدا قسم، از هر طرف کار برایم میآمد و توانستم آن پنجاه میلیون بدهی را صاف کنم و با کنگره تسویه کنم.
زمانی که فردی وارد کنگره میشود، در آغاز سفرش برای رسیدن به رهایی، حدود چهل تا پنجاه میلیون تومان هزینهاش میشود. این هزینهها از طریق لژیون سردار تأمین میشود؛ بنابراین میتوان گفت که این امر بسیار بهجا و ضروری است. در زمینه علم، من که نتواستم در خصوص علمهای مختلف صحبت کنم؛ اما از علم آقای مهندس، سیدیهای ایشان و آموزشهای راهنماها و مرزبانها بهره میبرم. من دو سال است که در OT خدمت میکنم و تا جایی که توانستهام؛ کمک کردهام.
در زمینه پیشرفت کنگره نیز فعالیتهایی داشتهایم، نه اینکه نداشته باشیم؛ اما آقای مهندس خودشان میگویند که هنوز به کنگره بدهکارند، با وجود تمام علم و آموزشهایی که ارائه دادهاند. ایشان حتی مقالات ارزشمندی در زمینههای مختلف نوشتهاند، ولی همچنان احساس میکنند که به کنگره بدهکارند؛ پس من در کنگره کار خاصی نکردهام که بخواهم خود را مدیون کنگره بدانم؛ تنها شاید توانستهام کمی از بدهیام را صاف کنم؛اما کنگره برای من اعتبار و اعتماد به نفس دوبارهای به ارمغان آورد. من شخصی بودم که نمیتوانستم هیچ کاری انجام دهم؛ شاید خیلیها مرا بشناسند. من آدمی بودم که خیلی شل و بیانگیزه شده بودم. صبحها پنج از خواب بیدار میشدم و شبها به خانه میرفتم؛ اما اکنون که اعتیادم را درمان کردهام، خدا را شکر میکنم و دست آقای مهندس را میبوسم. در گذشته واقعاً به بنبست رسیده بودم؛ اما حالا با علم آقای مهندس و آموزشهایی که در کنگره گرفتهام؛ توانستهام زندگی خود را با سه بچه و شغلم اداره کنم. خدا را شکر که زندگی بهتری دارم.
این تجربه من است و بهعنوان یک فرد که سفر اولی بوده، به شما میگویم که زود دیر میشود. حواستان به خودتان و به سفرتان باشد تا بتوانید از این مسیر لذت ببرید. پیشاپیش رهایی مسافر حسین و مسافر ابوالفضل را تبریک میگویم و آرزوی پایداری برایشان دارم. از طرف خدمتگزاران OT، این رهایی را به آنها تبریک میگویم و امیدوارم در مراحل زندگی موفق باشند و بتوانند در کنگره بهعنوان خدمتگزارانی قوی و پایدار باقی بمانند.
تایپ: مسافر مجید لژیون پنجم
ویراستاری: مسافر مصطفی لژیون پنجم
عکاس: مسافر ابراهیم لژیون دوم
تنظیم و ارسال: مسافر مجتبی لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
119