با عرض سلام، ادب و احترام در خدمت همسفر فاطمه هستیم که به همراه مسافر خود علی با آنتیایکس متادون و قرص وارد کنگره۶۰ شدند که با راهنمایی همسفر نجمه و مسافر ابراهیم به روش DST و داروی درمان شربت OT به مدت ۱۰ ماه و ۱۸ روز سفر کردند و در حال حاضر ۱ سال و ۱ ماه است که به لطف خداوند و دستان پر مهر آقای مهندس حسین دژاکام به رهایی رسیدهاند؛ لطفاً ما را همراهی بفرمائید.
لطفاً بگویید کنگره۶۰ چگونه در مسیر زندگی شما قرار گرفته است؟
یکی از بستگان من در کنگره سفر کرده به رهایی رسیدند و این مکان را به من معرفی کردند تا توانستیم ما هم به این مکان مقدس وارد شویم.
آیا در ابتدا فقط به دلیل رهایی مسافر خود آمدید یا از همان اول، سعی کردید آموزشها را روی خود عملی کنید؟
برای خودم آمده بودم، زیرا من حال خوبی نداشتم و راههای زیادی را برای درمان مسافر خود رفته و از همهجا نا امید شده بودیم و دیگر تصمیمی برای رهایی او نداشتم، فقط دوست داشتم حال خود را خوب کنم با ورود من به کنگره۶۰ گفتند؛ قانون این است که برای استفاده از کارگاه آموزشی باید مسافر داشته باشید و من از مسافر خود درخواست کردم که فقط به کنگره۶۰ بیاید تا مجوز ورود من را بدهند؛ با حضور در کارگاه او جذب کنگره و ماندگار شد ولی من از همان ابتدا فقط برای خود سفر کردم و تمام آموزشها را سعی کردم عملی کنم.
در مورد این کلمات مختصر توضیح دهید؟
کنگره۶۰؛ مکانی که برای من مملو از حس خوب، آرامش، دوست داشتن اطرافیان و محیط زندگی بود.
مهندس حسین دژاکام؛ پدری دلسوز، مهربان، حکیم و دانا.
لژیون سردار؛ من با تمام وجود به این لژیون نیاز داشتم چون فقط گذشت و بخشش را از طرف دیگران میخواستم ولی خود بخششی نداشتم.
زمانی که وارد کنگره۶۰ شویم از ما هیچ پولی دریافت نمیشود و رایگان در همه ابعاد زندگی آموزش میبینیم؛ وظیفه ما در قبال کنگره چیست؟
به نظر من ماندن، خدمت کردن، آموزشها را عملی کردن و در امتحانها شرکت کردن است که بتوانم به یاری خدا راهنما شوم تا بتوانم به کسانی که به کمک احتیاج دارند کمک کنم.
چگونه میتوانیم به استحکام پایههای علمی و مالی کمک کنیم؟
یکی از راههایی که به استحکام پایههای مالی کمک میکند این است که سبد و گلریزان را به بهترین شکل حمایت کنم.
منظور از اینکه آقای مهندس حسین دژاکام میفرمایند:« گاوی که نان گدایی میخورد؛ شخم نمیزند چیست؟
از نظر من یعنی کسی که همیشه منتظر این است که دیگران به او خدمت کنند و دست او را بگیرند؛ در آینده نمیتواند خدمت کند و دیگران را حمایت کند یا اینکه کسی که قادر نیست برای خود قدمی بردارد یا کاری کند؛ برای دیگران هم نمیتواند مفید باشد.
اگر قرار باشد که وقتی به درمان رسیدیم از کنگره برویم چه اتفاقی میافتد؟
اگر فقط به فکر خود باشیم و بگوییم درمان شدهایم و برویم؛ در آینده امکان دارد خدایی نکرده برای یکی از عزیزان هم این اتفاق بیفتد و جایی نباشد که بروند و درمان واقعی را دریافت کنند پس باید بمانیم، خدمت کنیم و ادای دین کنیم تا در آینده هم کنگره پابرجا باشد.
چه ارتباطی بین جمله «دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ ما میکاریم تا دیگران بخورند» و دستور جلسه در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره من چه کردهام وجود دارد؟
اگر قبل از ورود من به کنگره، کسانی که آمدند حمایت نکرده بودند و قدر صندلی که روی آن نشستهاند را نمیدانستند؛ من نمیتوانستم به این مکان مقدس بیایم و به حال خوب برسم پس من هم باید با حمایت از سبد و شرکت در گلریزان دین خود را ادا کنم تا بعد از من هم دیگران استفاده کنند.
کلام آخر؛
ممنون از همسفر اکرم که کنگره را به من معرفی کردند، از آقای مهندس حسین دژاکام، خانواده محترمشان قدردان و سپاسگزارم، انشاءالله سلامت و استوار باشند، از راهنمایان خود تشکر میکنم که من را در این راه، راهنمایی و همراهی کردند، آرزو میکنم تا دنیا برجاست کنگره برپا باشد تا دیگر هیچ مادری و یا همسری نگران درمان مسافر خود نباشد.
سپاس از شما که وقت خود را به ما اختصاص دادید.
مصاحبهکننده: همسفر مهسا رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
عکاس و ارسال: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
130