سلام دوستان سهیلا هستم همسفر
کنگره۶٠ مکانی است که تاکنون از هیچ سازمان و ارگانی کمک مالی دریافت نکرده است؛ زیرا افرادی که در این مکان تحت درمان هستند و یا درمان شدهاند در روز گلریزان مبلغی را به کنگره60 اهدا میکنند. من برای استحکام پایههای مالی کنگره۶۰ هرآنچه در توان داشته باشم انجام میدهم، برای آنانی که در آینده با وضع و حالخراب و آشفته به این مکان مقدس خواهند آمد کمک میکنم تا آنان هم طعم شیرین رهایی را بچشند.
اولین روزی که به کنگره60 آمدم را هیچ وقت فراموش نمیکنم که در چه وضعیت روحی، روانی، جسمی و مالی بدی بودم. کنگره60 تمام اینها را به من بخشید بدون اینکه چیزی از من و مسافرم دریافت کند، اینجا بود که من و خانوادهام طعم شیرین آرامش و رهایی را چشیدیم.
سختترین چالشهای زندگی ما درمان اعتیاد و درنهایت رسیدن به آرامش روح و روان بود و در کنگره۶۰ به آنها رسیدیم. هیچ جایی در دنیا وجود ندارد که خدماتی در اختیار انسان قرار دهند؛ ولی چیزی در قبال آن نخواهند، هیچ مبلغی و انتظاری نداشته باشند.
اولین سالی که به کنگره60 آمدم در جشن گلریزان شرکت کردم و عضو لژیون سردار شدم؛ چون واقعا حس و حال خوبی داشتم و خداوند چند برابر برکت آن را در زندگی من جاری کرد. بیرون از کنگره۶۰ برای یکساعت مراجعه به مشاوره و یا روانشناس که با ما صحبت کنند تا شاید در زندگی ما تأثیری داشته باشد باید کلی هزینه میکردیم؛ ولی در اینجا بدون هیچ چشمداشتی خدمتگزارانی هستند که تمام تلاش خود را میکنند تا به همه کمک کنند و زندگی ما سروسامان بگیرد.
ما هرچه بکاریم همان را برداشت میکنیم و انرژی پرباری نصیب ما میشود، پول برای خرج کردن است و باید خرج شود تا برگردد پس چه خوب است که بدانی کجا باید پول را خرج کنی و چه خوبتر است که در جای مقدسی مثل کنگره60 هزینه شود تا حال بقیه هم مثل ما خوب شود و دعای دیگران پشت سر ما قرار بگیرد. امیدوار هستم در آینده بتوانم توفیق بیشتری در جهت کمک به کنگره۶٠ و همنوعان خود داشته باشم.
از خداوند بزرگ برای آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان سلامتی و عمر باعزت آرزومندم، امیدوار هستم کنگره۶۰ همیشه ماندگار باشد تا چراغ آن برای آیندگان روشن بماند.

سلام دوستان زهرا هستم همسفر
در رابطه با دستور جلسه 《در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره60 من چه کردهام؟》 باید بگویم زمانیکه من وارد کنگره60 شدم حالخوشی نداشتم و زندگی برای من تلخ و بیمعنی شده بود، حضور در کنگره60 به زندگی من نور بخشید و با گرفتن آموزشها و کاربردی کردن آنها در زندگی، آرامآرام به حال خوب رسیدم.
کنگره60 مکان مقدسی است که در آن اشخاص بدون هیچ چشمداشت و دریافت وجه برای درمان بلای خانمانسوز اعتیاد و برای خوب شدن حال جسم و روان مسافران و همسفران تلاش میکنند.
کنگره60 به من و مسافرم کمک کرد که از تاریکیها خارج شویم و به دانایی و آگاهی برسیم، روش درست فکر کردن و درست زندگی کردن را به ما آموخت که در هیچ کجای دنیا این آموزشها را بهصورت رایگان نمیتوانیم دریافت کنیم؛ پس باید قدردان کنگره60 و اعضای آن باشیم و در جهت سازندگی و پایداری کنگره۶۰ تلاش کنیم.
کنگره60 به هیچ ارگانی وابسته نیست و همیشه روی پای خود ایستاده است. در وهله اول کوچکترین کاری که باید انجام دهم آسیب نزدن و خراب نکردن وسایل کنگره60 است؛ حتی همان صندلی که در اختیار من قرار میگیرد تا بنشینم. من خود را تا ابد مدیون کنگره60 میدانم و بهعنوان یک عضو کوچک از این مکان خود را موظف میدانم که از سبد قانونیازدهم و گلریزان حمایت کنم. من در تلاش هستم که عضو لژیون سردار شوم و در ادامه اگر توان مالی داشتم برای دنوری و پهلوانی اقدام کنم. هرچقدر که بتوانم خدمت کنم حال من بهتر میشود. چه بسا اگر همه این کارها را انجام بدهیم، تنها گوشهای کوچک از دین خود را به کنگره60 ادا کردهایم. حالخوشی که الآن داریم هیچجور دیگر بهدست آوردن آن امکانپذیر نبود مگر با حضور در کنگره60.
در آخر از آقای مهندس حسین دژاکام تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم نمودند تا ما به درمان برسیم، از خداوند میخواهم که ایشان همیشه سلامت و مستدام باشند. به این امید که بنیان کنگره60 مثل همیشه مانا و پایدار باشند تا به انسانهای بهتری تبدیل شویم.

سلام دوستان یلدا هستم همسفر
برای داشتن آرامش ابتدا مکانی مناسب، محیطی آرام، بدون دغدغه، بدون تکرار مسائل حل نشده، مکانی بیمنت و پر از مهر و محبت را طلب میکند.
از وقتی که خود را شناختم تا بهحال کسی کاری بدون مزد، منت و اجرت برای من انجام نداده است و کاملا متوجه شدهام که باید بهای هر کاری را پرداخت کنم. پدران و مادران بیمنت و بیادعا و از روی مهر و محبت ما را بزرگ کردهاند و به ما خدمت کردند. همان مقدار که آنها برای من زحمت کشیدند و همهچیز را به من آموزش دادند، من نیز با تمام وجود در خدمت آنها هستم.
من آموخته بودم کسی که بدون منت و با عشق و محبت به من خدمت کند در عوض آن خدمت، من هم با عشق و محبت به آنها خدمت کنم.
من در آغاز ورود به کنگره60 آموختم و تا اعماق وجودم نشات کرد که تا نبخشم دریافت نمیکنم، تا نکارم چیزی برداشت نخواهم کرد و تا روان نشوم جاری نخواهیم شد و به مقصد نمیرسم.
رود با همه سرعتش صبر میکند تا به جویبار برسد و با آن سرعت میگیرد و آسمان با همه بزرگی و شکوه خود برای درخشش ستارگان چادر سیاه پهن میکند و من چگونه خود را هیچ کنم و به نادانی بزنم! روی صندلی کنگره60 بنشینم و خدمت بگیرم ولی بهای آن را نپردازم؟
درون من بیدار است با تمام وجود و با عشق سبد گردش احیای زندگی را حمایت میکنم و امیدوار هستم که بتوانم کمکهای .شایستهای داشته باشم، زمانیکه من از جنبه مالی حمایت میکنم درواقع حضور خود را تایید میکنم. خداوند را سپاسگزارم که در مسیری هستم که میتوانم رشد کنم.
شاید کمکهای مالی ما آنقدر قوی نباشد؛ اما اگر همیشه پایدار باشد همچون چشمهای خروشان جاری میشود و مسیر خود را پیدا میکند و در این راه هر موجودی که نیازمند باشد را به حیات دعوت میکند. وظیفه کسی که میداند و نمیداند با هم فرق دارد، من میدانم که حیاتم، بودنم و رشدم در کنگره60 اتفاق خواهد افتاد، پس تا زمانیکه من به کنگره60 نیاز دارم، درحد توان خود کنگره۶۰ را از نظر مالی و معنوی حمایت خواهم کرد.
تایپ: رابط خبری همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون پانزدهم)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سونا (لژیون شانزدهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
104