چراغی در تاریکی، صدایی از روشنایی، گاهی در دل تاریکیهایی که زندگی پیش رویمان میگذارد، نوری پیدا میشود که نهتنها راه را به ما نشان میدهد، بلکه درون ما را نیز روشن میسازد. کنگره۶۰ برای بسیاری از ما آن نور بوده است؛ نوری که آرامش را به مسافران بازگرداند و همسفران را به خودشناسی و رشد فراخواند. در این مسیر مقدس حضور انسانهایی که خود این راه را با تمام سختیهایش طی کردهاند، نعمتی بزرگ است. انسانهایی که چراغ راه دیگران میشوند، بیآنکه از نور خود بکاهند.
دیدهبان ورزش مسافر احمد از جمله این انسانهاست. دیدهبانی که با گامهایی استوار و قلبی آگاه، در مسیر روشن کنگره۶۰ خدمت میکند. اکنون در خدمت ایشان هستیم تا از نگاه، تجربه و مسیر پرثمرشان بهرهمند شویم.
مسافر احمد با آنتیایکس مصرفی تریاک و شیره وارد کنگره شدند. به مدت ۸ ماه با راهنمایی آقای مهندس دژاکام سفر کردند. رشته ورزشی ایشان تیراندازی باکمان است و به مدت ۲۴ سال است که آزاد و رها هستند
جایگاه و نقش ورزش در کنگره۶۰ چیست؟ شما چه ورزشی انجام میدهید؟
بسیار خوشحالم که در خدمت شما هستم و امیدوارم همه عزیزان در این مسیر موفق باشند. همانطور که اعضاء کنگره۶۰ اطلاع دارند کنگره۶۰ اهمیت بسیاری برای شناخت دقیق و نگهداری صحیح از جسم و فیزیولوژی انسان قائل است؛ زیرا حفظ سلامت جسم، نقش اساسی در زندگی ایفا میکند و همانطور که گفتهاند: «عقل سالم در بدن سالم است». با توجه به اینکه اعتیاد تأثیرات مخربی بر مواد مخدر طبیعی بدن دارد و آنها را از تعادل خارج میکند این وضعیت باعث میشود فرد از سلامت جسمی برخوردار نباشد. از طرفی ما به این جسم برای سالهای طولانی نیاز داریم؛ چرا که وسیله و مرکب زندگی ماست؛ بنابراین توجه ویژه به سلامتی جسم امری ضروری است. یکی از موضوعات مهمی که در کنگره۶۰ مطرح میشود ورزش است. هر فرد باید فعالیت ورزشی مناسبی را برای خود انتخاب کند؛ چرا که این امر نقش مؤثری در بازسازی و ترمیم سلامت او دارد. زمانی که کسی وارد کنگره میشود با پیادهرویهای کوتاه آغاز میکند و بهتدریج به ورزشهایی مانند فوتبال، والیبال و سایر رشتهها میپردازد. من نیز پیش از ورود به کنگره ورزش میکردم، اما در دوران مصرف مواد آن را کنار گذاشتم. با ورود به کنگره مجدداً ورزش را از سر گرفتم و زمانی که رشته تیراندازی با کمان در کنگره راهاندازی شد، وارد این رشته شدم. خوشبختانه موفق شدم دوره مربیگری را بگذرانم و اکنون نیز در این زمینه فعالیت دارم.
در کنگره۶۰ در جایگاههای مختلفی خدمت کردهاید و قطعا این خدمتها نیازمند انرژی زیادی است. لطفا درباره منشأ این انرژی توضیح دهید؟
به اعتقاد من این انرژی درون همه انسانها وجود دارد. نیرویی که نقش مهمی در پیشبرد انسان دارد و او را به حرکت و تلاش وامیدارد. داشتن حس قدردانی، شناخت حدود و اندازهها و آگاهی از جایگاه خود منابع این انرژی هستند. تمام نیرویی که در این سالها کسب کردهام، ریشه در سلامتی دارد که از طریق روش DST به دست آوردهام. منشأ همه حرکتهای ما در کنگره همین روش علمی و اصولی DST است، اعجاز این روش است که هر کدام از ما که در این سیستم خدمت میکنیم، این انرژی را در خود احساس میکنیم. من هم فرقی با دیگران ندارم.
زمانی که به عنوان دیدهبان انتخاب شدید چه حسی داشتید؟ آیا از قبل آمادگی این جایگاه را داشتید؟
هیچ ذهنیت یا آمادگی قبلی نسبت به این جایگاه نداشتم. وقتی آقای مهندس دژاکام این موضوع را اعلام کردند، در لحظه هیچ مفهوم یا حسی برایم ایجاد نشد، فقط نقطهای برای تفکر در ذهنم پدید آمد: اینکه این یک مسئولیت بزرگ است و باید ببینم آیا توان پذیرش این بار سنگین را دارم یا نه. در آن زمان اصلاً نمیدانستم این جایگاه چیست و چه وظایفی دارد؛ اما کمکم و بهمرور همه چیز برایم روشن شد. با این حال زمانی که فردی به چنین جایگاهی منصوب میشود باید قدر آن را بداند؛ زیرا در معرض دید دیگران قرار میگیرد و باید شاکر و قدردان این اعتماد باشد. قدردانی و شکرگزاری کلیدهایی بسیار مهم هستند که باید همیشه همراهمان باشد.
به نظر شما برای اینکه یک نمایندگی خروجیهای خوبی داشته باشد و اعضاء آن در مسیر مستقیم قرار بگیرند، چه ملزوماتی نیاز است؟
هر فرد مسیر خود را طی میکند. ما در کنگره کاری گروهی و جمعی انجام میدهیم. وقتی کار گروهی است، همان آیه شریفه «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ» مصداق پیدا میکند. چه کسی پیشی میگیرد؟ چه کسی مقرب میشود؟ کسی که به دیگران کاری ندارد و فقط بر خودش متمرکز است. من چه میکنم؟ چه کمکی میتوانم انجام دهم؟ نمینگرم دیگران چه میپوشند، چه میگویند یا چگونه رفتار میکنند. من کاری به دیگران ندارم، من مسئول خودم هستم. وقتی روی خودم تمرکز کردم و درون یک ساختار درست قرار گرفتم، آنگاه دقت میکنم که این ساختار از من چه میخواهد. سعی میکنم انسانی صالح باشم و کارم را درست انجام دهم. در برابر هم لژیونی خود غیبت، تجسس یا سرزنش نمیکنم. شعبهای که این رفتارها در آن زیاد باشد رشد نمیکند. این رفتارها مانند آفتی برای درخت هستند و مانع میشوند که میوه دهد. این آفتها دقیقاً به سر شاخهها و میوهها که همان سفر اولیها هستند آسیب میزنند.

پررنگترین درسی که در کنگره۶۰ گرفتهاید چیست؟ درسی که معتقدید برای تمام عمرتان کافیاست؟
درسهای بیشماری در کنگره آموختهام، اما دو موضوع برایم بسیار حیاتی و نجاتبخش بودهاند قدردانی و بیتوقعی. این دو موضوع فوقالعاده به من کمک کردند؛ چون من انسانی پر از منیت، پر از خشم و پر از کینه بودم. انسانی که به دیگران احترام نمیگذاشتم و برایشان ارزشی قائل نبودم؛ اما در کنگره آموختم که انسانها چه قدر ارزشمند و محترم هستند.
بعضی از همسفرها که میگویند چند سال است که به کنگره آمدهایم؛ ولی هنوز حالمان خوب نیست به نظرتان چه کار کنیم؟
به نظر من بیشتر همسفران برای خودشان به کنگره نمیآیند، بلکه برای مسافرشان حضور پیدا میکنند. مسافران در سفر اول داروی اپیوم را صرفاً برای بهبود حال خود مصرف نمیکنند. در واقع آن چیزی که حال ما را خوب میکند، صرفاً داروی اپیوم نیست؛ بلکه سلامتی است. سلامتی در سه بُعد معنا پیدا میکند: سلامتی عقل، سلامتی جهانبینی و عملکرد صحیح. گاهی اوقات افراد سؤالاتی را مطرح میکنند، اما مشخص نیست که آیا اصلاً در جایگاه پرسش و دریافت پاسخ قرار دارند یا نه. فردی اینجا نشسته و میگوید چرا انرژی ندارم، در حالیکه در ذهن خود مشغول انواع غیبتهاست، احکام مختلف برای دیگران صادر میکند و حسهای منفی و نامطلوب به اطرافیان میفرستد. از دیگران ناراضی است، با آنها قهر کرده و توجهی به جنبههای مثبت و درست زندگی ندارد. نگاهش به بیرون از خودش است، نه به درون خود. در مجموع باید گفت: حال خوب را نباید در بیرون از خود جستجو کرد. حال خوب در درون ماست. اگر مسیر رسیدن به حال خوب را طی کنیم، قطعاً به آن خواهیم رسید. حال خوب یعنی احترام گذاشتن به دیگران، غیبت نکردن، دروغ نگفتن، بدگمانی نداشتن، قضاوت نکردن و در تفکر و اندیشه، بد کسی را نخواستن. نباید خود را برتر از دیگران دانست یا خود را انسانی بدبخت تصور کرد، صرفاً به این دلیل که همسری مصرفکننده داریم و اکنون پایمان به کنگره۶۰ باز شده است نباید بگوییم «من اینجا چه میکنم؟» یا اینکه «اگر همسرم آدم دیگری بود، زندگیام چه طور میشد؟». اینگونه تفکر، حال انسان را خراب میکند. حتی اگر چنین فردی همسر یک وزیر باشد و نیمی از شهر به نام او باشد، باز هم حال خوشی نخواهد داشت. رسیدن به حال خوب تنها از مسیر صراط مستقیم امکانپذیر است.
از آنجا که تکنولوژی باعث فیلترشدن احساسات می شودچگونه می توانیم تعادل وتعامل سازگار بین این دومولفه تکنولوژی وزندگی رابرقرار کنیم؟
اینکه در این سیستم به دنبال چه چیزی هستیم، کاملاً به نگاه و درون خودمان بستگی دارد. قطعاً آنچه جستجویش میکنیم از درون ما نشأت میگیرد. حتماً دیدهاید برخی افراد روزنامه میخرند فقط برای اینکه بخش «حوادث» آن را بخوانند؛ اما این کار چه تأثیری روی آن فرد دارد؟ مدام دچار اضطراب، نگرانی و دلشوره میشود؛ نکند این اتفاق بیفتد، نکند آن اتفاق رخ دهد، نکند شرایط اینطور یا آنطور شود. این نگرانیها بازتاب درونیات خود فرد است. گوشی موبایل هم چنین حالتی دارد. در آن حجم زیادی از اطلاعات و محتوا وجود دارد، اما همه چیز را نباید دید. مانند زمانیکه به فروشگاه لباس میروید: اگر دقیقاً بدانید که چه میخواهید، مستقیماً همان را پیدا میکنید و خریدتان را انجام میدهید؛ اما اگر ندانید به دنبال چه هستید، در بین انبوه لباسها سرگردان میشوید؛ از این لباس به آن لباس نگاه میکنید، وقتتان تلف میشود، انرژیتان را از دست میدهید و در نهایت دست خالی فروشگاه را ترک میکنید. در این فرآیند، انرژی صرف کردهاید، اما چیزی به دست نیاوردهاید؛ بنابراین باید بدانیم دقیقاً به دنبال چه چیزی هستیم و چه چیزی میتواند به ما افزوده شود و ما را رشد بدهد.
توصیه شما به ما خدمتگزاران چیست تا بتوانیم خدمت درستی انجام دهیم و به هدفی که مدنظر داریم برسیم؟
نخستین توصیه این است که از حاشیهها دوری کنید. در کنگره هر آنچه به شما گفته میشود با دل و جان بپذیرید و پاسختان چشم باشد و به یکدیگر احترام بگذارید. اگر فردی با لحنی متفاوت یا تند با شما صحبت کرد این نکته را به یاد داشته باشید فردا ممکن است خود شما راهنما شوید، پس با دیگران با چنین لحن و رفتاری برخورد نکنید. فردا ممکن است ایجنت شوید، باز هم با دیگران با احترام و ادب سخن بگویید. کسانی که امروز به شما آموزش میدهند، در واقع معلم شما هستند.
دیدهبان محترم از صمیم قلب قدردان حضورتان هستیم. صحبتهای شما مثل گفتوگو با پدری مهربان و معلمی آگاه بود؛ پر از آرامش، انگیزه و نور. شما فقط سخن نگفتید، بلکه معنا بخشیدید به مسیر خدمت و به انسانبودن. امیدواریم هر واژه از این گفتگو پلی باشد برای کسانی که در آغاز راه هستند و به چراغی از جنس تجربه نیاز دارند.
مصاحبه: همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)
تایپ و ویرایش: گروه مصاحبه کننده همسفر سارا و همسفر ناهید
عکاس: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول)
ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
522