باید بدانیم که همه ما انسانها برای خدمت و آموزش پا به حیات نهادهایم، ابتدا باید بیاموزیم و سپس خدمت کنیم که این مسئله به زمان و همینطور پرداخت هزینه نیاز دارد. به عنوان مثال اگر بخواهیم هنری را بیاموزیم و یا درسی را فرا بگیریم، باید هم فرایند زمان و هم مسئله مالی آن را در نظر داشته باشیم؛ کنگره۶۰ نیز که سازمانی مردمنهاد است و دانشگاهی برای آموزش و درمان میباشد و تمامی هزینههای آن توسط اعضای این مجموعه تأمین میشود، از این قضیه مستثنی نیست و من که عضوی از این ساختار هستم، وظیفه دارم که در استحکام پایههای علمی و مالی آن کوشا باشم و آنچه از دستم برمیآید برای پیشبرد اهداف این سیستم و همینطور آموزشی که به رایگان در اختیار من قرار داده شده است، انجام دهم. آنچه در این دستور جلسه قابل توجه است، این میباشد که من در این ساختار و سیستم چه کردهام؟
سوال گویای این مسئله است که تفکر کن، بیندیش و آگاه باش که تو در کجای این ساختار هستی و با توجه به برداشتها و آموزشهایی که دریافت کردهای و گرههایی که از زندگیت چه در مورد اعتیاد و چه در مورد تاریکیهای وجودی خودت باز شده، چه کار مفیدی انجام دادهای؟ در این مجموعه چه نقشی داشتهای؟ آیا مفید بودهای؟ نقش بازیگر را داشتهای یا فقط تماشاچی بودی و بیهوده و بیهدف و باری به هر جهت عمل کرده و مصرفکننده بیمصرف بودهای.
این دستور جلسه تلنگری است برای من رهجو و عضو این سیستم، این دستور جلسه به من میآموزد که باید آگاه و بیدار شوم و با توجه به اینکه تمامی خدمات به صورت رایگان ارائه میشود، من همسفر که زندگیام را مدیون این مجموعه هستم، باید وظیفه خود بدانم که بازپرداخت بدهی سلامتی خودم و مسافرم را چه مالی، چه معنوی و چه علمی پرداخت نمایم و بدانم که دیگران کاشتند و من بهرهمند شدم و اکنون وظیفه من است که چنین کنم؛ البته اگر بخواهم به رستگاری و حال خوش برسم. زیرا هیچکس به میزان خود ما که اعضای این سیستم هستیم، به فکر ما نیست.
کمک به کنگره، یک تکلیف الهی است، چه بسا انسانهایی دردمند که وارد این مجموعه شده از جمله خود من که از همه جا ناامید و مستأصل وارد شدم و الان به آرامش رسیدم. اگرامروز از تاریکی به جهت نور در حرکت هستم همه و همه مدیون تلاش و تفکری است که بنیان کنگره۶٠ و سایر خدمتگزاران این سیستم، در طی سالها زحمت کشیدهاند. حال وظیفه من است که به هر شکلی که میتوانم جبران نمایم. میتوانم با حمایت از سبد قانون یازدهم تا عضویت در لژیون سردار، دنور، پهلوان و در نهایت نشانی در بینشانی، حامی این سیستم باشم تا بتوانم مجموعه را در رسیدن به اهدافش یاری رسانم.
هرچه میاندیشم بیشتر متوجه میشوم که من در مقابل تمامی خدماتی که در کنگره۶۰ به من ارایه داده شده است، نتوانستهام حتی ذرهای را بازپرداخت کنم و اگر تمامی عمرم را صرف خدمت کنم، باز هم نمیتوانم این همه نعمت را که در این سیستم دریافت نمودهام، شکر بگویم و جبران نمایم. امیدوارم بتوانم در کنار تکتک اعضای کنگره تأثیر مثبتی در آینده علمی و مالی کنگره ۶٠ داشته باشم و کنگره را در رسیدن به اهدافش هر چند کوچک یاری نمایم و آن کنم که فرمان است.
نویسنده: مرزبان همسفر مریم عضو سردار
رابط خبری لژیون سردار: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
95