انسان تنها با قدرت تفکر نمیتواند همه مشکلات را حل کند باید از همه زوایا به مشکل نگاه کنیم، مشکلات و رنج پایه و اساس یادگیری است؛ چرا که وقتی رنجی به انسان میرسد به دنبال چاره میگردد و حرف شنوی پیدا میکند و حاضر است آن مشکل را بپذیرد و همین پذیرش، باعث تغییرات در انسان میشود. بعضی مواقع انسان میپذیرد، آموزش میگیرد و به حال خوب هم میرسد ولی دوباره فراموش میکند که من روزی درمانده بودم، کسی که فراموش کند دوباره به سمت تاریکیها برمیگردد و باز وارد این چرخه میشود؛ اما کسی که گذشتهاش را فراموش نکند؛ رشد میکند.
انسان هر چقدر رنج بیشتری را پشت سر بگذارد به همان میزان و شاید هم بیشتر؛ قدرت آبادانی کسب میکند. تفاوت انسانها در این است که رنج و محرومیت را چگونه تفسیر میکنند؛ تفسیر درست بسیار تعیین کننده است. وقتی یک انسان نمیتواند در جمع لذت ببرد به دلیل داشتن منیت است، کسی که منیت دارد خودش را بالاتر از آنچه که است میداند؛ به همین دلیل نمیتواند از اطرافیان چیزی را دریافت کند، زندگی و لذت بردن برای کسی اتفاق میافتد که منیت او کنار برود یعنی اینکه خودت را مثل دیگران بدانی، انسان دانا با انسان نادان برابر نیست ولی همه ما از نظر انسان بودن با هم برابر هستیم.
وقتی انسان در جهت ضدارزشها شروع به حرکت کند؛ کالبد او بیت حشرات میشود، نیروی تاریکی درون کالبد قرار میگیرد در واقع تنبیه در نظر گرفته شده برای هر ضدارزشی مثل: دزدی، زنا، غیبت و ... باعث میشود؛ کالبد سختی ببیند و آن سختی باعث میشود که تاریکی از کالبد خارج شود. اگر فرزندان خود را جوری پرورش دهیم که تلاش نکنند، سختکوش نباشند و پدر و مادر خدمت کارهای دربست بچهها باشند در واقع خدمت به جن فرزندان خود میکنیم. وظیفه پدر و مادر است که همه تجربیات خود را در اختیار فرزندان خود قرار دهند، تجربه زندگی کردن با انسانها، معاشرت کردن و کسب تجربیات باعث میشود؛ جهانبینی را عملی یاد بگیریم و انسان تکبعدی نباشیم.
نویسنده: همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر ستاره (لژیون پنجم)
منبع: سیدی علم زندگی (استاد امین)
رابط خبری: راهنمای تازهواردین همسفر صالحه
ارسال: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
104