جهانبینی بهمعنای شناخت انسان است؛ در صورتیکه انسان را بشناسیم میتوانیم حرکت کنیم و اگر نشناسیم نمیتوانیم حرکت کنیم. جسم انسان مانند یک اتومبیلی است که راننده آن (انسان) باید دقت کند که اگر مشکلی برای جسم به وجود آید بداند که مشکل از کجا است و بتواند آن را برطرف کند. در ابتدا باید بدانیم که جهانبینی چیست و تفاوت میان انسان و حیوان در چهچیزی است. در توصیف انسان گفته شده حیوان ناطق؛ درواقع همه حیوانات ناطق هستند؛ ما چون زبان حیوانات را نمیدانیم میگوییم که ناطق نیستند؛ ولیکن همه موجودات ناطق هستند و باید این مسئله شکافته شود، که البته در کتب آسمانی یکسری توضیحات داده شده است. انسان چون نفس را نمیشناسد میگوید آیا نفس انسان معنوی، روحی یا جسمی است؟ چون نمیدانیم و اطلاعات کافی در رابطه با آن نداریم به نتیجه نمیرسیم.
خلقت بر مبنای اضداد است و دگرگونی در فصل بهار آغاز زایش طبیعت که در آن زمان درختان سبز میشوند و شکوفه و میوه میدهند و سپس در زمستان به خواب میروند و دوباره در بهار بیدار و زنده میشوند، در مورد حیوانات هم به همین شکل است. انسان پس از مرگ دوباره زنده میشود و در تمام دنیا یک آغاز جدید شروع میشود، زایش و آفریدههای خداوند همگی محترم هستند. دنیا بر مبنای اضداد در چرخش است، ما نمیپذیریم و میگوییم باید همهچیز در جهت مثبت باشد و هیچ کینه و دشمنی نباشد که این کار شدنی نیست؛ در اصل اگر شب نباشد معنای روز را درک نخواهیم کرد و اگر کینه و نفرت نباشد عشق و محبت را درک نمیکنیم؛ پس جهان بر مبنای اضداد است. ما خدا را نمیتوانیم درک کنیم به همین دلیل میگویند که در ذات خداوند فکر نکنید؛ چون به چیزی نخواهید رسید؛ چراکه ضد خداوند اصلاً وجود ندارد.
شیطان را مثال میزنند که درواقع شیطان هم مخلوق خداوند است و ضد خدا نیست؛ از دروغ، مریضی، کینه، دشمنی و خیانت مثال میزنند که اگر این صفات نباشند ما نمیتوانیم خوبیها را درک کنیم؛ چون زندگی بر مبنای اضداد بنا شده است و جزء بافت است تا بتوانیم درک کنیم. برای حیات بشر و تکامل انسان سه موضوع وجود دارد: گذشته، حال و آینده که همه در حلقه ما است و انسانها همه به یک شکل نیستند و متفاوت هستند؛ منفی و مثبت. یکدسته از افراد که تسلیم خداوند هستند و آداب دینی را بهجا میآورند، دسته دیگر در تسلیم شدن تردید دارند و در نهایت دستهای که هیچ نمیپذیرند و میگویند اصلاً خدا و این داستانها چیست؟
در طبیعت یک نظامدهنده وجود دارد که شاهد و ناظر بر تمام قوانین است و آن نیرو باعث شده است که قوانین به وجود آید و ما این نیرو را خداوند مینامیم. انسان و حیوان هر دو نفس دارند؛ حتی جامدات هم نفس دارند و خداوند انسان را نفس واحده انتخاب کرده است. انسان در مرحله بسیار بالایی قرار دارد غیر از نفس در جسم انسان یک روح هم وجود دارد که روح از خداوند است و پاک و منزه است که انسان را به خوبی هدایت میکند؛ روح سنبل پاکی و خوبی است؛ اماجن مظهر منفی و مسائل تخریبی میباشد.
فرق انسان با انس مانند گل پخته و گل خام است و ناس جمع مردم است که تفاوت این دو در پخته شدن و در کسب تجربه است. جن در جسم و در حیات است. جن به همراه نفس، جسم را اداره میکند و روح برای پالایش و صیقل انسان است تا آن را به تکامل برساند. اگر جن تحت نیروهایی که هم از برون و هم از درون کنترل و مطالبی که به او داده میشود در جهت ارزشهای الهی مطابقت داشته باشد، آن نفس از مرحله نافرمانی به خود توجه میکند، یعنی درواقع ارزشهای واقعی را انجام میدهد. زندگی فقط زمین نیست و ابعاد متعددی دارد و ما آمدهایم تا آموزش ببینیم؛ زمانی روح و عقل جایگاه سلطانی پیدا میکنند که جن با آنها در تضاد نباشد. مدینه فاضله، یعنی شهر، خیلی خوب است، یعنی در جهان مادی مشکل لاینحلی نمیماند و زمانیکه عمر به پایان برسد ما به بهشت خواهیم رفت.
اگر همهچیز مهیا باشد ادامه حیات معنی ندارد و اگر ما زندهایم به خاطر حل مشکلات است. پس نتیجه میگیریم که جهان بر مبنای اضداد است؛ ولی توقع داریم همه انسانها بهترین باشند که این کار امکانپذیر نیست؛ چون وقتی خود ما قادر نباشیم نباید انتظار داشته باشیم که همه بهترین باشند و باید بدانیم اگر کسی بدی میکند تقصیر خودش نیست جن درون او است و دیدگاه خود را نسبت به انسان تغییر بدهیم و در صحبتهایی که با خودمان نجوا میکنیم همیشه مواظب باشیم که این نجوای درونی از طرف روح است یا جن.
رابط خبری: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
نویسنده: همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هفتم)
عکس: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم) نگهبان سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما ندا (لژیون پنجم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
195