دهمین جلسهازدوره بیست ویکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰نمایندگی ساوه ویژه مسافران با استادی راهنما مسافر حسن ونگهبانی مسافر حسن ودبیری مسافر رضا با دستور جلسه ( در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰ من چه کردهام؟)روز سهشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
از دبیر جلسه و دوستانی که نوشتارها را خواندن تشکر میکنم از نگهبان جلسه و راهنما اکبرآقا تشکر میکنم که اجازه دادن در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. در مورد دستور جلسه (در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره ۶۰ من چه کردهام؟) کنگره ۶۰ یک انجیو مردم نهاد است که از هیچ جا کمک مالی قبول نمیکند و نکرده است. یک سازمانی که بخواهد بقا داشته باشد و رشد کند نیاز به سه مولفه دارد؛ یکی علم است علمی که توسط آقای مهندس ارائه شده که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد و در هر مقولهای که فکر میکنید وجود دارد، دوم نیروهای متخصص که عبارتند از: دیدهبانان محترم، راهنمایان و در ادامه افرادی که در جایگاههای دبیری، نگهبانی و مرزبانی هستند اینها جز نیروهای متخصص هستند که هم خود آموزش میگیرند و هم به دیگران آموزش میدهند، مورد سوم پایه مالی است. وقتی این سازمان پولی را از جای دیگر قبول نمیکند چه جوری باید خودش را بچرخاند؟ الان که در این مکان نشستهایم در هوای گرم تابستان در جای خنک هستیم و در زمستان جای گرمی مینشینیم و به غیر از این موارد کرایه ماهیانهای مکان و دیگر اقلام مثل قند، چایی، کاغذ و ... اینها از کجا تامین میشود؟ من خودم با مشکلات فراوانی وارد کنگره شدم. حالا با چه چیزی شروع کردم با انداختن پول در سبد شروع کردم و این مهم است با چه حسی و با چه دیدگاه و جهانبینی این کار را انجام میدهم من این پول را در سبد میاندازم که کسی ببیند یا میدانم که به اینجا کمک میکنند تا من به رهایی برسم، پس این نیاز است که از طرف خودمان حمایت شود، کنگره از جای دیگر حمایت را قبول نمیکند.
آقای مهندس میفرمایند: (گاوی که نان گدایی بخورد اصلاً نمیتواند شخم کند.) من حسن وقتی در هر شرایطی که وارد کنگره ۶۰ شدم ابتدا با پول انداختن در سبد شروع کردم. سفر اول که در شعبه قم بودم در هفته گلریزان چند نفر از جمله آقا پرویز بودند و عضو لژیون سردار شدند و ۵ میلیون کارت کشیدند در آن زمان پیش خودم سوال بود که چقدر پولدار هستند که این همه پول اینجا کارت میکشند. در پایههای علمی، من سفر اولی وقتی اینجا مینشینم اگر روش و کارهایی که راهنما از من خواست درست انجام بدهم، ناخواسته در پایههای علمی کمک میشود. چرا! چون وقتی حال من خوب میشود و کسی رفتار مرا میبیند که تغییر کرده میپرسند کجا رفتی تا عوض شدی و این خود کمک است ولی کمک اصلی به خود من هست که از تاریکی خارج شدم. از نظر مالی هم همینطور است اگر من پولی را به کنگره میدهم در مقابل هزاران برابرش به خودم برمیگردد نه اینکه فقط پول برگردد خیلی وقتها شخص این حال خوب که بعد از رهایی و آموزش گرفتن تجربه میکند و از آن لذت میبرد. استاد امین در سیدی علم زندگی میگفتند:(جهان بینی این است که من دشمن خودم را به دوست تبدیل کنم) پس وقتی من هر کاری در کنگره ۶۰ انجام میدهم نتیجه آن اول به خود من برمیگردد وقتی با حس خوب شروع به کمک در سبد کردم و در ادامه در حد توانم عضو لژون سردار شدم هزاران بار نعمتهای فراوانی نصیب من میشود.
کنگره ۶۰ الان چندین ساختمان از خودش دارد آزمایشگاه و تجهیزات آزمایشگاهی دارد که روی مسائل علمی و سرطان خون تحقیق میکند و دانشگاه قشم را درست کرده و اینها از کجا آمده است؟ از جایگاههای لژیون سردار، دنور و پهلوانی به دست آمده است. چه اتفاقی رخ داده است که این افراد در این جایگاه شرکت میکنند! این همان علمی است که آقای مهندس در اختیار ما قرار داده است که عبارتند از علم درمان اعتیاد، درمان سیگار، درمان چاقی و جهان بینی و درس زندگی. من حسن هرچه دارم از کنگره ۶۰ دارم پس باید در حد توانم به نحو احسن در پایههای علمی و مالی کنگره ۶۰ شرکت کنم و خدمتگزار باشم و امیدوارم عمر کنگرهایمان زیاد شود تا بتوانم این علم را در اختیار دیگران بگذاریم.

نگارش متن:مسافر علی (لژیون هفتم)
عکاس:مرزبان خبری همسفر ناصر
تنظیم وارسال:مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
102