جلسه سوم از دور اول کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی معدن فیروزه ا استادی دیدهبان محترم مسافر مهدی و نگهبانی ایجنت محترم مسافر علی و دبیری مسافر موسی با دستور جلسه جشن هفته دیدهبان یکشنبه تاریخ 1404/2/28 ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
مجدداً از این که این فرصت در اختیار من قرار گرفت تا در شعبه معدن فیروزه در کنار شما دوستان باشم خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم چراکه برای بنده توفیق بهحساب میآید که در مکانهایی که به شکلی دور از دسترس عادی هستند و این فرصت برای مصرفکنندگانی فراهم شده که امکان دسترسی به کنگره و درمان برایشان فراهم نبود در معدن فیروزه هم این بستر فراهم شده تا افرادی که مصرفکننده مواد مخدر هستند خیلی راحتتر به درمان دسترسی پیداکنند و این جز همت همه شما که از لحظه اول شروع احداث نمایندگی در کنار هم بودید میسر نمیشد و برای بنده نیز باعث افتخار است که در کنار دوستانی با این پشتکار قرار گرفتم.
اما مسائل دیگری هم وجود دارد که به من مهدی یادآوری میکند که اهمیت مسائل تا چه حد میباشد. برای فهم این مسأله فرض بفرمایید نوشیدنی بهشتی برای استفاده ما در اختیارمان قرارگرفته است. زمانی من مهدی میتوانم از این نوشیدنی بهترین استفاده را داشتهباشم که هم ظرفم بهاندازه باشد و هم سالم باشد یعنی میزان ورودی و خروجی ظرف من استاندارد باشد و ظرف من شکسته و یا کوچک نباشد و اگر جز این باشد برداشتی که لازم است را نمیتوانم داشتهباشم.
کنگره ۶۰ و آموزشهای کنگره ۶۰ نیز به همین شکل است و نعمتی است که در اختیار همه ما قرار داده شده است. مخصوصاً در زمانی که اوج حرکت بنیادی و شکوفایی کنگره ۶۰ میباشد و از نعمت حضور جناب مهندس و آموزشهای ایشان همگی بهرهمندیم. بااینحال اگر ظرف من کوچک و یا شکسته باشد توانایی بهرهبرداری از این نعمات را نخواهم داشت حال ظرف من چگونه بزرگ خواهد شد زمانی که ما از ظرفهای کوچک موجود استفاده کنیم و ظرفیت ظرفیتهای بزرگ ایجادکنیم من زمانی که در ظرف خودم قضاوت کردن را کنار بگذارم ظرفی برای حسهای خوب ایجاد کردهام و اگر حسادت کردن را کنار بگذارم ظرف خوبی را برای رقابت سالم ایجاد نمودم و اگر ترسم را کنار بگذارم ظرفی را ایجاد مینمایم که بتوانم عقلانیت را رشد بدهم
و بهطورکلی هرجایی که من ظرفم را از ضد ارزشها خالی کردم ظرف دیگری برای دریافت آموزشها ایجاد میشود. در کنگره ۶۰ این ظرفها سفر دومیها هستند که از مصرف مواد مخدر به درمان رسیدند و به سطحی از آموزش رسیدند و اکنون ظرفهای آماده مخصوص این کار هستند که بتوانند آموزشهای بهتری را به ارمغان بیاورند. فرد سفر اولی که به درمان رسیده و با آموزشها ظرف خود را از ضد ارزشها خالی کرده است را به ظرف خالی تشبیه میکنیم که اگر چیزی در آن نریزیم و آن را خالی در گوشهای بدون استفاده رها کنیم مجدداً کدر خواهد شد پس لازم است که افراد در جلسات سفر دوم حضور پیداکنند و ظرف خود را از آموزشهای سالم پر نمایند و اگر من مسافر بهصورت مداوم در جلسات شرکت کنم و آموزشها را بهصورت زنده دریافت کنم بهصورت خودکار آموزشهای غلط من از خروجیهای مجاز خارج شده و جای آن را آموزشهای ناب میگیرد حتی اگر ما به دنبال منافع شخصی م باشیم بهترین مکان برای ما کنگره ۶۰ میباشد کنگره ما را به نسخه بهتری از ما در شغلمان و همینطور در نقشمان بهعنوان همسر و پدر و مادر در خانواده و در همه سطوح زندگی تبدیل خواهد کرد و ما را در امرارمعاش بهتر و تحکیم پایههای مالی زندگیمان روبه جلو هدایت خواهد کرد.

اما چه زمان من موفق به این دستاوردها خواهم شد زمانی که از درون پخته شده باشم و اگر ظرف من خروجیهای نامناسب داشته باشد هرچقدر هم تلاش کنم بازهم در نهایت خواهم دید که نتیجه مطلوبی دریافت نکردهام. به زبان سادهتر من باید حالم خوب باشد که بتوانم درآمد ایجاد کنم و پدر یا مادر خوبی باشم و این حال خوب را هیچ جا بهجز کنگره به من نمیدهد و اگر من به نقطهای برسم که فکرکنم دیگر نیازی به آموزشها ندارم و باید بروم و برای تحکیم پایههای مالی و یا رسیدن به امور زندگی از کنگره دور شوم هیچ گاه کسی مانع من نمیشود اما تنها کسی که متضرر خواهد شد خود من خواهم بود.
همیشه در بین ما انسانها سوای باورهای مذهبی این باور وجود داشته که هرگاه خدمتی به همنوع نماییم دست خدا در جایی از زندگی به کمک ما خواهد آمد. بنده در طول این چند سال خدمت بیشترین انرژی را از پیامهایی گرفتم که احساس کردم جایی با کلام من مسیر زندگی شخصی از سمت نابودی و تباهی عوض شده و تغییر مسیر داده و این لطف به کمک کنگره به من داده شده است. اما تا زمانی این لطف به من میشود که در کنگره حضور دارم و همه اینها به خاطر حضور بیقیدوشرط من در کنگره شامل حال من شده است و نه حضور حسابگرانه چراکه بهشت را به بها میدهند نه به بهانه.
اگر عدهای درختی را بکارند و بروند وعده دیگری نباشند که از آن درخت مراقبت نمایند آن درخت بهزودی خشک خواهد شد و روزی که آن درخت خشک شود حسرتش برای اهالی آن آبادی باقی خواهد ماند. امروز هم درخت کنگره معدن فیروزه تنومند شده است و این درخت نیاز به مراقبت و رسیدگی دارد و چیزی که من امروز در شعبه میبینم یعنی این که این مراقبت بهخوبی انجام شده است و این به این معنی نیست که دیگر نیاز به مراقبت ندارد و روی سخن من با سفر دومیهای شعبه میباشد که باید تشکیل ساختارهایی برای حرکت روبه جلو کنگره بدهند و باید بدانیم ساختار دیدهبانی هم از دل همین ساختارها رشد کرده و تشکیل شده است و کار من دیدهبان دیدن و رصد کردن همین ساختارها و درختهایی است که میخواهند رشدکنند.
و همچنین ایجاد قوانینی که این درختان بتواند رشدکنند و علف هرزی که در کنار این درخت است را ببینم و هرس کنم و اگر نیاز به آبیاری بیشتری داشته باشد زمینهاش را فراهم نمایم و این خلاصه فعالیت کنگره ۱۴ نفره دیدهبانان میباشد. دیدهبان در یک فرایند طولانی انتخاب میشود و شاید یک شخص دو سال و یا بیشتر تحت نظر باشد تا برای این جایگاه و خدمت انتخاب شود و اتخاذ قوانین در کنگره ۱۴ نفره دیدهبانان همانطور که جناب مهندس تأکید دارند بر پایه خرد جمعی و رأی اکثریت میباشد. این مسأله را من باید همیشه یادم باشد که من دیدهبان هم یک روزی ظرف شکسته بودم و جناب مهندس بنیان کنگره ۶۰ هم روزی یک ظرف شکسته بودند. من میتوانم ادعا کنم حالی که الان دارم به خاطر لذت حضور است و من همیشه این صحبت را چه در لژیون و چه در شعب بارها تکرار کردهام که اگر طنابی به نام کنگره است ما باید همیشه به این طناب متصل باشیم و همیشه تلاش کنیم که کاری برای این طناب انجام دهیم آنهم بدون منت و بدون عوض کردن مسیر درست کنگره خدمت کنیم و یادمان نرود که کجا هستیم و کجا نشستیم.
من همیشه این جمله را گفتهام که روز اولی که وارد کنگره میشویم ۴ خط از احوالات خود بنویسیم و روزی که برای رهایی رهسپار تهران هستیم هم آن چهار خط را بخوانیم اگر روزگارمان عوض شده بود کمال بیمعرفتی است که این حال خوش را با دیگران تقسیم نکنیم و اگر حالمان تغییر نکرده بود بدانیم راه را اشتباه رفتهایم و قانون زندگی همین است. امروز وظیفه من سفر دومی این است که در کنگره خدمت کنم و این حال خوب را در هر جایگاه خدمتی که ممکن است انتشار بدهم.
پس عهدی با هم ببندیم که تا همین روزی که دستمان در دست یکدیگر بوده ادامهدهنده این مسیر باشیم و روزی نشود که بهجای یک خدمتگزار، خدمتگزار جایگزینی وجود نداشته باشد. پس باشیم و حضورداشته باشیم. بنده روز اولی که این شعبه در زیر سایبانها وزیر برف و باران شروع به فعالیت کرد این نوید را دادم که اتفاقات خوبی خواهد افتاد و امروز همه ما شاهد آن هستیم و امروز اینجا اتفاقات بسیار خوبی افتاده است و باز امروز روزی را میبینم که شعبه بزرگتری احداث شده باشد و این اتفاق را کسی جز خود شما رقم نخواهد زد. همینالان هم کار کمی انجام ندادهاید اما مسیر طولانی در پیش دارید در پایان از خدا میخواهم که در جشن دیدهبان بعدی هر کسی که جای من مینشیند در شعبهای باشد که تماماً متعلق به خودتان باشد.
ممنونم که سکوت کردید و به صحبتهای من گوش دادید
عکاس: مسافر عباس
تایپ: مسافر ابوالفضل
ویراستاری، نگار و ارسال خبر: مسافر حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
302