English Version
This Site Is Available In English

کمک من بر استحکام پایه های علمی کنگره درست سفر کردن و درمان است

کمک من بر استحکام پایه های علمی کنگره درست سفر کردن و درمان است

دوازدهمین جلسه‌ از‌ دور دوم کارگاه‌های‌ آموزشی‌ خصوصی کنگره۶۰‌ نمایندگی ارم، با استادی راهنمای محترم مسافر بهزاد، نگهبانی‌‌ مسافر حامد و دبیری‌ مسافر‌ مهدی، با دستور جلسه: در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره من چه کرده ام؟ روز سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان بهزاد هستم یک مسافر

از نگهبان جلسه سپاسگزارم که این فرصت را به من دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. خدا را شکر می کنم که در جمع شما عزیزان هستم. در این شعبه تازه تاسیس ارم که حس و حال عالی و انرژی بالایی دارد. خوشحالم که دوستان جدید و قدیم زیادی را می‌بینم، انرژی می‌گیرم. در همچین شرایطی اولین اتفاقی که برای انسان رقم می خورد، ارتباطی است که با افراد زیادی برقرار می‌کند. با افراد بیشتری آشنا می‌شود، دایره ارتباطاتش بزرگتر و وسیع‌تر می‌شود. یکی از مزیت های کنگره‌ برای ما این است. من در مقابل این همه خدمت و کمک کنگره برای استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره چه کرده ام؟  به عنوان یک رهجو چه کاری می کنم؟ اولین کاری که من می‌کنم در مقابل پایه‌های علمی کنگره، روش درست درمان را اجراء می کنم. درست سفر می کنم. تا نتیجه درست بگیرم به درستی درمان شوم.  و یک الگوی نمونه کنگره باشم. درمان با داروی اوتی بزرگ‌ترین اتفاقی است که در کنگره رقم خورده است و معجزه کنگره روش درمان دی‌اس‌تی است که درحدود هشتاد نود هزار نفر با این روش دی‌اس‌تی درمان شده اند.  در حال حاضر کنگره روی سرطان‌ها و روی بیماری‌ها کار می‌کند . خیلی از بیماری‌ها با همین روش درمان می‌شوند. خیلی از بیمارها درمان شدند. بزرگ‌ترین کاری که من برای کنگره می‌توانم انجام بدهم این است  که روش درمان را صحیح انجام بدهم، درست حرکت کنم، چون من یک الگو هستم  و این الگو  در کنگره سند محسوب می شود. هر کدام از ما که در کنگره درمان می‌شویم، الگو هستیم و الگوی تجربه شده سندی بدون نقص باید باشد. من تعدادی از شما را از قبل می‌شناسم ، بعضی ها را از سفر اول می‌شناسم. چهره‌ها را که می‌بینم بسیار تغییر کرده است. همین تغییرات الگو است ، سند ارزشمندی برای کنگره است. پس من برای پایه‌های علمی کنگره این کار را انجام دادم. از یک مصرف‌کننده تبدیل شدم به یک فرد درمان شده . الگوی رفتاری من تغییر کرد، بیان ژن‌های من تغییر کرد. الگوی کنگره شدم. کاری که در مرحله دوم انجام می‌دهم، این است که در کنگره هزینه حال خوبم را پرداخت کنم. سال نود یا نودویک بود، گفتند که لژیون سردار کرج راه‌اندازی شود. خیلی برایم سخت بود، پرداخت کردن مبلغی که خیلی دشوار بود. پول یک دستگاه ماشین بود. برای من که خودم ماشین نداشتم. تنها چیزی که باعث شد من این کار رو انجام بدهم این بود که خودم با خودم لژیون گذاشتم، خودم با خودم جلسه گذاشتم. گفتم یادت هست  کجا بودی؟ یادت هست  چجوری زندگی می‌کردی؟ چجوری مواد مصرف می‌کردی؟ پولش رو چجوری به دست می‌آوردی؟ اوضاع احوال خونه یادته؟ اوضاع احوال زندگیت یادته؟ شغلت یادته چجوری از دست رفت؟ و همه اینها وقتی برای من تداعی شد با جان و دل اون مبلغ را پرداخت کردم. من در اصل پایه‌های مالی خودم را محکم کردم. بزرگ‌ترین اتفاقی که برای من افتاد این بود که زمانی که از اون مبلغ پنج میلیون گذشتم. بعد از آن لنگ پنج میلیون هیچ وقت نبودم. در زمانی که پنج میلیون پول خیلی زیادی برای من بود، در حد دو میلیارد الان. بعد از اینکه اون مبلغ رو پرداخت کردم، تمام تلاشم این بود که درآمدم را بالاتر ببرم، دیگه پنج میلیون پولی برام نبود. در زمانی که یک کارگر دو سه میلیون حقوق می‌گرفت. ما به رسم کنگره هر سال عید خواسته‌های خودمان را می‌نویسیم. من خواسته ای آن سال نوشته بودم درآمد ماهیانه پنجاه میلیون بود. من در ظاهر به کنگره کمک کرده بودم اما در اصل پایه های مالی خودم را محکم کرده بودم. در کنگره وقتی می‌خواهی خدمت کنی بستگی به این دارد که چقدر آموزش گرفته‌ای، چه چیزی از کنگره یاد گرفتی. وقتی سر سفره‌ پدرت نشستی غذا می‌خوری بدونی که پدرت چقدر زحمت کشیده است این یعنی آگاهی. وقتی سر سفره کنگره به سلامتی رسیدیم و درمان شدیم بدونیم که کنگره چه چیزی به ما داده است و قدردان کنگره باشیم. اگر نگاه من اینگونه باشد پایه‌های مالی و علمی خودم را ارتقاء می‌دهم، تا با کمک تک تک ما پایه‌های مالی و علمی کنگره هم محکم می‌شود. این تفکر که من یک نفر چه تاثیری می توانم داشته باشم اشتباه است. تک تک ما تاثیرگذار هستیم. قبل از ما کسانی بودند که کاشتند ما خوردیم. ما هم باید بکاریم دیگران بخورند. انسان‌هایی آموزش گرفتند و آن آگاهی و دانسته ها را کاربردی کردند تا کنگره به اینجا رسیده است که شما در یک شعبه به این زیبایی با لباس سفید زیر باد کولر نشستید آموزش می‌بینید. امیدوارم که همه شما عزیزان در این مسیر موفق باشید و بهترین اتفاقات برای تک تک شما رقم بخورد و تعداد زیادی از انسان‌هایی که درگیر اعتیاد هستند در این شعبه درمان بشوند و به رهایی برسند و خیلی از این خانه ها از آشوب ویرانگر اعتیاد رها شوند. از اینکه به صحبت های من توجه کردید سپاسگذارم.

عکس: مسافر باقر

تایپ و بارگزاری: مسافر محمد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .