English Version
This Site Is Available In English

خدمت، بخشی جدایی‌ناپذیر از سفر است

خدمت، بخشی جدایی‌ناپذیر از سفر است

چهارمین جلسه از دور اول سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی بیرجند، ویژه مسافران و همسفران با دستور جلسه "در استحکام پایه‌های مالی وعلمی کنگره۶۰، من چه کرده ام؟" با استادی دیده بان محترم مسافر مهدی، نگهبانی ایجنت محترم مسافر رضا و دبیری مسافر مجتبی در روز سه شنبه تاریخ 30 اردیبهشت ماه سال 1404 راس ساعت 16 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

ابتدا خداوند را شاکرم که بار دیگر فرصتی را در اختیار من قرار داد تا در شعبه بیرجند، در جشن دیده‌بان، کنار شما عزیزان باشم و از حضور در کنار شما انرژی بگیرم.

آنچه انتظار داشتیم تغییر کند، در ابتدا به عنوان حرف آخر اعلام می‌کنم تا تکلیف خود را روشن کرده باشم؛ برخی از شما قول داده بودید این جشن را همانند سال گذشته در ساختمان خودتان برگزار کنید و امیدوارم که سال آینده این وعده به واقعیت بپیوندد. این موضوع از دست من و ما خارج است و نیازمند تلاش خود شماست. من از ایجنت محترم در این مورد جزییات را پرسیدم و خوشبختانه اتفاقات خوبی رخ داده است و باقی راه به عهده خودتان است تا آن را به سرانجام برسانید.

شهر بیرجند با توجه به موقعیت خود به عنوان مرکز استان خراسان جنوبی، هم از لحاظ دسته‌ بندی کشوری و هم از نظر فرهنگ و منش مردم خونگرمش، اکنون به بلوغی رسیده که نیازمند مکان وسیع‌تر و مستقل برای فعالیت‌های کنگره است. این امر تنها با تلاش خود اعضا محقق می‌شود. امیدوارم که سال آینده حداقل زمین مناسب برای ساخت ساختمان کنگره در این شهر خریداری شود.

اعتقاد من بر این است که تغییرات و پیشرفت‌ها باید به ترتیب و با حرکت‌های اصولی صورت گیرد. تا زمانی که حرکت اصلی بعدی انجام نشود، تغییر اساسی ایجاد نمی‌شود. متأسفانه در حال حاضر فضای شعبه محدود و مکان‌های فیزیکی ما نیز کافی نیستند تا بتوانیم تعداد بیشتری از عزیزان را در مسیر درمان همراهی کنیم واین صور آشکار این قضیه می باشد. در صور پنهان نیز تا تفکرات  من رشد نکند وقدمی دراین مسیر گسترش برندارم، درهای بعدی برای آموزش گشوده نمی شود. مثال واضح در این مورد به زمان تحصیل ما برمی گردد. در سال اول تحصیل، اگر الفبا را نیاموزیم، همان سال اول رد می‌شویم و به سال دوم راه پیدا نمی‌کنیم. امروز ما به نقطه‌ای رسیده‌ایم که باید تلاش کنیم. سال آینده با توجه به فضای بزرگ‌تر و مناسب‌تر، فعالیت‌های آموزشی و درمانی خود را گسترش دهیم.

می‌خواهم درباره مسیر خدمت و تفاوت‌های آن با سفر مسافر صحبت کنم. وقتی مسافر سفر اول وارد کنگره می‌شود، معمولاً دانش کافی درباره درمان اعتیاد به روش کنگره ندارد و هرکس راهی را با تفکر خود انتخاب کرده است. من نیز در ابتدا اطلاعاتی درباره نحوه درمان نداشتم، اما کنگره با دادن قوانین و دارویی به من، مسئولیت درمان را به خودم سپرد و به من آموخت که انتخاب با خودم است.

تغییرات واقعی زمانی رخ می‌دهد که خود انسان بخواهد و این خودخواستگی، شرط اول حرکت است. اگر دلیلی غیر از خودمان برای درمان بیاوریم، قطعاً بهانه‌های دیگری هم برای کنار گذاشتن درمان خواهیم یافت. در کنگره روز اول به ما آموزش داده می‌شود که با راهنمای خود همراه باشیم و تمرکزمان روی خودمان باشد. دارویی که به ما داده می‌شود برای درمان است و خود ما هستیم که مسیر را انتخاب می‌کنیم.

نقطه مشترک بین سفر اول و خدمت، تلاش برای حال خوب خودمان است. من امروز در هر جایگاهی که باشم، خدمت می‌کنم تا شعاع انرژی و نور کنگره گسترش یابد، حتی اگر این اثر کوچک باشد.

مسافر سفر اول باید مسیر درمان را درست طی کند و همسفر باید آموزش‌های لازم را بگیرد و تلاش نماید تا به آن‌ها عمل کند. در خدمت نیز همین‌گونه است؛ نخستین کسی که باید آموزش‌ها را عملی کند خود خدمتگزار است.

مبحث «گم کردن مسیر» بسیار عمیق است و من در سفر دوم، با شروع خدمت بیشتر به عمق آن پی بردم. باید هدف اصلی‌مان گره‌گشایی و خدمت به دیگران باشد، نه استفاده ابزاری از جایگاه خدمت. در درمان هم همین‌طور است؛ باید بدانیم که دارو و آموزش‌ها قدم‌هایی به سمت رهایی هستند و اگر مسیر را گم کنیم، درمانمان ناقص می‌ماند.

خدمت بخشی جدایی‌ناپذیر از سفر است؛ ممکن است به اندازه توان خود در خدمت باشیم، اما همین اندازه هم ارزشمند است.
عظمت و قدرت کنگره ۶۰ به من و شما بستگی دارد. کنگره بدون حضور هر یک از ما ادامه خواهد یافت، اما اگر من نباشم، قطعاً اتفاقی برای کنگره نمی‌افتد؛ بلکه این من هستم که از نبود خود ضرر می‌کنم.

بنابراین لازم است که همواره در کنار کنگره باشیم و کنگره نیز در کنار ما باشد. ما باید درون کنگره حضور داشته باشیم و آن را از درون بزرگ کنیم.
اگر به بحث زمین برای نمایندگی بیرجند بازگردیم، کنگره نیازمند زمین و امکانات است، نه پول ما. هزینه‌های ساخت دانشگاه کنگره قابل توجه است و نشان‌دهنده سرمایه‌گذاری گسترده برای رشد تفکر کنگره است.

امروز جشن دیده‌بان است. دیده‌بان، فقط یک عنوان یا جایگاه نیست. در واقع، دیده‌بان تجلی یک مسیر است، نتیجه یک آموزش، محصول یک حرکت تدریجی و مستمر در خدمت و آموزش. این جایگاه چیزی نیست که کسی برای آن رأی‌گیری کند یا با تبلیغ به آن برسد؛ بلکه بر پایه شایستگی، خدمت و وفاداری شکل می‌گیرد.

کسانی که به مقام دیده‌بانی می‌رسند، باید از چندین فیلتر عبور کرده باشند: فیلتر تجربه، فیلتر آموختن، فیلتر ثابت‌قدم ماندن، فیلتر عبور از خواسته‌های نفسانی، و فیلتر درک جایگاه خادمانه. دیده‌بان واقعی کسی است که توانسته در عین اقتدار، تواضع داشته باشد و در عین اختیار، تسلیم فرمان و قانون باشد.

من، پیش از آن‌که دیده‌بان باشم، یک رهجو بوده‌ام. بعد، یک کمک‌راهنما، سپس در جایگاه‌های دیگر. اما همیشه، آنچه مرا نگه داشت، نه عنوان بود و نه لباس سفید، بلکه ایمان به راه، عشق به خدمت و یادآوری اینکه نجات خودم در گرو خدمت به دیگران است.

به دوستانی که امروز در مسیر خدمت هستند؛ چه راهنما، چه مرزبان، چه نگهبان، چه نشریات، چه مهماندار  می‌گویم: تک‌تک شما، آینده‌ی کنگره هستید. این مسیر، برای کسی که صادقانه خدمت کند، گشایش خواهد داشت. شاید الان فکر کنید دیده‌بان شدن یک مسیر دور است، اما با حرکت درست، آنچه غیرممکن به نظر می‌رسد، ممکن می‌شود.

خدمت، تنها در دیده‌بانی و راهنمایی خلاصه نمی‌شود؛ خدمت یعنی اگر کسی امروز آمده و من فقط لبخند بزنم و بگویم: "خوش آمدی"، این خودش یک خدمت بزرگ است. چه بسا همین برخورد گرم، نجات‌دهنده‌ی یک انسان باشد.

یادم هست که در گذشته، حتی صحبت از درمان اعتیاد یک رؤیا بود. اما امروز، ما در کنگره ۶۰ درمان قطعی را تجربه کرده‌ایم، نه فقط به معنای جسمی، بلکه در جسم، روان و جهان‌بینی. و این اتفاق ساده‌ای نیست. این، معجزه‌ای‌ست که فقط در سایه ایمان، نظم، محبت و معرفت حاصل می‌شود.

اگر کنگره ۶۰ امروز به جایگاهی رسیده که دیگران به آن نگاه می‌کنند، به خاطر قدرت سیستم نیست؛ بلکه به‌واسطه‌ی خلوص خدمتگزاران آن است. دیده‌بانان، مرزبانان، کمک‌راهنمایان و تمام کسانی که در سکوت، با جان و دل، چراغی روشن کرده‌اند تا دیگران راه را گم نکنند.

حرف آخرم این است: شما سرمایه‌های اصلی این مجموعه هستید. نگویید که "من کاری نمی‌توانم بکنم." حتی حضور شما، سکوت شما، لبخند شما، و احترام شما به نظم، آموزش و قوانین، خودش انرژی می‌سازد و مسیر را هموارتر می‌کند.

پس بیایید همه با هم کمک کنیم تا این مسیر هموارتر شود. بیایید برای آینده کنگره، برای فرزندان‌مان، برای هم‌نوع‌مان و برای خودمان، یک قدم دیگر برداریم. اگر هرکدام‌مان یک گام برداریم، کنگره چند هزار گام جلو می‌رود.

در نهایت، من از جایگاه دیده‌بان، خدمتگزار، رهجو یا هر جایگاه دیگری که باشم، هر لحظه نیازمند آموزش و رشد هستم و اگر از این مسیر غافل شوم، ممکن است به پرتگاه بیافتم. خدمت کردن، یادگیری مستمر و حفظ حال خوب، رمز موفقیت در کنگره و زندگی است.

از اینکه امروز با من بودید، سپاسگزارم. از ایجنت، اسیستانت، مرزبانان، کمک‌راهنمایان، مسئولین و تمام عزیزانی که زمینه‌ساز این جلسه و جشن باشکوه بودند، قدردانی می‌کنم.

عکس: مسافر محمد حسن لژیون یکم
تایپ و ارسال خبر: مسافر جواد لژیون سوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .