عشق است که باعث کمک کردن افراد در کنگره می‌شود

سلام دوستان کبری هستم یک همسفر؛

همان‌طور که می‌دانیم و در نوشتارهای اول جلسات کنگره۶۰ نیز خوانده می‌شود، کنگره از هیچ‌کس، بیرون از ساختار خودش کمک مالی قبول نمی‌کند و کلیه اهداف کنگره۶۰ با کمک مالی اعضاء کنگره قابل پیشرفت است؛ این موضوع احساس مسئولیت من همسفر را به عنوان یکی از اعضاء کنگره۶۰ چند برابر می‌کند، به این دلیل که وقتی من وارد کنگره شدم بدون این‌که ریالی از من پول گرفته شود، با آغوش باز پذیرفته شدم و نیروهای مالی و علمی کنگره به من و مسافرم کمک کردند تا ما به رهایی برسیم و از دام اعتیاد آزاد شویم. یک نکته مهم وجود دارد؛ اگر من پس از رهایی، بدون این‌که دینم را به کنگره ادا کنم بروم، آیا این رهایی و طعم شیرین آن برای من ماندگار خواهد بود؟! قطعا که چنین نیست! همان‌طور که کمک‌های دیگران به داد من رسید، من هم موظف هستم بمانم و کمک کنم، هر چند باز هم این کمک به خود من برمی‌گردد و کمک من به کنگره کمک به خود من است. چه بسیار افرادی در کنگره هستند که بدون کوچکترین دستمزدی کار می‌کنند و پیگیر کارهای مسافران و همسفران هستند و علاوه بر این، کمک مالی نیز انجام می‌دهند، این موضوع به جز عشق چه چیزی می‌تواند باشد؟! مگر نه عشق است که باعث کمک کردن افراد در کنگره به یکدیگر می‌شود؟ وادی چهاردهم مصداق تک‌تک خدمتگزاران کنگره در قسمت مالی و غیر مالی می‌باشد. بیرون از کنگره برای افراد عادی اصلا قابل هضم نیست که چطور ممکن است یک نفر هم از خودش و هم از مالش برای کنگره بگذرد. آیا روا است که من پس از رهایی چشم بر این همه خدمت ببندم و بروم؟! آقای مهندس دژاکام چندین مقاله در مورد سرطان و بیماری MS ارائه کرده‌اند؛ این مقالات برای چاپ و کمک به افراد بیمار، نیاز به هزینه فراوان دارد، اگر قرار است من همسفر پس از گرفتن آموزش‌ها بروم و پشت سر خودم را نگاه نکنم پس نتیجه آن‌ همه آموزش چه خواهد شد؟ مگر می‌شود عشق را دید، طعم آن را چشید، حلاوت آن را متوجه شد ولی آن را رها کرد و رفت؟! کنگره فقط عشق است و محبت، چه‌طور انسان می‌تواند این شیرینی را رها کند و برود، اگر من به کنگره خدمت مالی کرده‌ام فقط و فقط وظیفه من بوده و در نهایت خیر این کمک به خود من برمی‌گردد، در جایی‌که آقای مهندس با آن عظمت می‌فرمایند: من برای کنگره کاری نکرده‌ام، پس تکلیف من مشخص است. کنگره تمام زندگی من را حتی بهتر از قبل به من برگرداند و اگر من خدمت کوچک مالی انجام بدهم، کاری نکرده‌ام و فقط به خودم کمک کرده‌ام و این وظیفه من است‌. آموزش‌هایی که کنگره در اختیار تک‌تک ما قرار داده است کاملا رایگان است، مسافران ما با آموزش‌های کنگره درمان شده‌اند. کجای دنیا بروم که چنین چیزی وجود داشته باشد. بسیار تا بسیار خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه خدمت هر چند کوچک را به‌ من داده‌است، از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان بسیار سپاسگزارم و تا آخر عمر دعاگوی این عزیزان هستم و از تک تک خدمتگزاران بسیار ممنونم و برای همگی آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون دارم.

سلام دوستان لیلا هستم همسفر؛

آقای مهندس فرمودند: زمانی که ما کنگره را برپا کردیم هیچ پولی نداشتیم، هشت نفر بودیم و حتی پولی نداشتیم که حلیم یا چیز دیگه‌ای بخریم و بخوریم و تا یکی، دو سال اول کنگره وضع مالی خوبی نداشت. آقای مهندس فرمودند: علمی که واقعی باشد ثروت هم به همراه خود دارد و علم کنگره هم واقعی بود و من با چاپ کتاب عبور از منطقه ۶۰درجه زیر صفر توانستم پول خوبی به دست بیاورم. آقای مهندس فرمودند: از کشورهای خارجی به من پیشنهادهای میلیاردی شد و من قبول نکردم چون می‌دانستم پشت این پول، خواسته‌های زیادی است که من مجبور می‌شوم آن‌ها را انجام بدهم و مثالی هم در این مورد زدند که، گاوی که نان گدایی می‌خورد شخم نمی‌زند؛ برای همین به بچه‌های کنگره یاد داده‌اند که پایه‌های مالی خودشان را محکم کنند و کسانی که درکنگره به رهایی رسیدند و به این دانایی رسیده‌اند که کنگره چه کمک بزرگی به آن‌ها کرده، آن‌ها هم داوطلبانه به کنگره کمک می‌کنند و خدا را شکر الان کنگره۶۰ پایه‌های مالی محکمی دارد.

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر؛

دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم تا دیگران بخورند.من زمانی که تازه وارد کنگره شده بودم یک روز در جلسه اسامی دنور‌ها را برای گرفتن لوح‌تقدیر اعلام کردند، آن روز خیلی برای من دور از ذهن بود که خودم هم یک روز دنور بشوم؛ با خودم فکر می‌کردم چرا آن‌ها این مبلغ را می‌بخشند و برای زندگی خودشان خرج نمی‌کنند؟! کم‌کم زمان گذشت، من آموزش دیدم، هدف من تغییر کرد و خیلی تغییرات در زندگی من ایجاد شد، حال من و مسافرم با آمدن به کنگره روزبه‌روز بهتر می‌شد آن موقع بود که درک کردم در مقابل چیزهایی که کنگره به من داده و حال خوبی که الان من و مسافرم داریم، شرکت در لژیون سردار یا دنوری خیلی خیلی کم است و ما هر چقدر هم بخواهیم در کنگره قدم برداریم و کمک مالی انجام دهیم باز هم کنگره از ما جلوتر است و ما همیشه بدهکار کنگره هستیم.

سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر؛

پایه‌های مالی و علمی کنگره۶۰ از اصلی‌ترین ستون‌هایی است که فعالیت کنگره بر روی آن استوار گردیده‌است. امکانات مالی و علمی در کنگره۶۰ تولید شده‌است، کنگره۶۰ یک سازمان مردم‌نهاد است و تمامی منابع آن توسط خود اعضاء تامین می‌شود. امکانات مالی، حاصل کمک‌های اعضاء می‌باشد که می‌تواند در زمینه ارائه خدمات به مصرف‌کنندگان، کنگره را یاری نماید. حال ما وظیفه داریم که در استحکام این پایه‌ها کوشا باشیم تا کنگره حفظ بشود و به دست آیندگان برسد و انسان‌هایی که در آینده گرفتار معضل اعتیاد می‌شوند، بتوانند با کمک این سیستم به درمان برسند. حال اگر افراد با ورود در این مجموعه از بند اعتیاد و ضدارزش‌ها رها شوند و به دنبال کار خود بروند، احساس مسئولیت و دین، نسبت به خدمات این سیستم نداشته و بی‌تفاوت باشند، به‌طور قطع این بی‌تفاوتی، پاسخ خاص خود را خواهد داشت و آن از دست دادن نعمت و شرایطی است که در آن به ما کمک شده‌است، ولی اگر در جهت بازپرداخت آن باشیم، قطعا پاسخی که به دنبال خواهد داشت؛ ادامه شرایط در یک وضعیت بهتر خواهد بود؛ چرا که هر آن‌چه دریافت نموده‌ایم، سعی در بازپرداخت آن داشته‌ایم و این افراد تبدیل به چشمه‌های جوشان می‌شوند. من هم با شرکت در لژیون سردار خود را در این چشمه جوشان، سهیم می‌‌کنم و در مقابل یک مبلغ ناچیز که کمک می‌کنم، چندین برابر آن را، چه مادی و چه معنوی دریافت می‌کنم ولی باز هم نمی‌توانم حق کنگره را ادا نمایم.  در بُعد علمی هم سعی می‌کنم با خدمت در حیطه راهنمایی، گره‌های کور وجودی خودم را باز کنم و در انتشار علم راستین کنگره سهیم باشم تا این علم ناب را دست به دست به گوش انسان‌های دربند برسانم  تا پیام رهایی از جهل و تاریکی اعتیاد، در گوش جهانیان طنین‌انداز شود.

سلام دوستان ثنا هستم یک همسفر؛

من با خدمت و شرکت و حمایت مالی کنگره۶۰ باعث می‌شوم که دینی که گردن من است برداشته شود. زیرا ما باید خودمان، خودمان را مجبور کنیم که بهای آرامش، سلامتی، زندگی و حال خوبی را که بدست آورده‌ایم پرداخت کنیم؛ زیرا اگر می‌خواستیم بابت به‌دست‌آوردن تک‌تک این‌ها، جدا‌جدا هر یک از اعضاء خانواده به مراکز درمانی و مراکز مشاوره مراجعه کنند باید هزینه‌های زیادی پرداخت کنیم و آن میزان انرژی و آگاهی و آموزش‌هایی که در کنگره دریافت می‌کنیم را آنجا دریافت نمی‌کردیم؛ زیرا آن‌ها فقط بابت هزینه‌ای که دریافت می‌کنند به من توجه می‌کنند و تا هزینه قطع می‌شود حمایت هم قطع می‌شود ولی می‌دانیم که کنگره این‌گونه نیست. همان‌گونه که دیگران خدمت مالی کردند، ستون‌های کنگره را محکم کردند و کنگره را پرقدرت و ماندگار نگه‌داشتند تا شرایط مهیا باشد و ما به راحتی بتوانیم بیاییم و به درمان برسیم؛ حال باید ما هم سهم خودمان را بدهیم تا کنگره ماندگار بماند برای اشخاص و خانواده‌های هم‌درد که نیاز به این درمان و حمایت دارند.

رابط خبری: همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر سودابه (عضو لژیون سردار)
ارسال: همسفر لیلا دبیر سایت (عضو لژیون سردار)

همسفران نمایندگی جهان‌بین شهرکرد