سومین جلسه از دور دوم از سری کارگاه های آموزشی خصوصی نمایندگی فیروزآباد فارس، ویژه مسافران؛ با استادی مسافر امیرحمزه، نگهبانی مسافر مهرداد و دبیری مسافر قدرت با دستور جلسه « در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره ۶۰، من چه کردهام؟ » در روز یکشنبه مورخه ۱۴۰۴٫۲٫۲۸ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
جا دارد شکرگذار باشم از خداوند منان که در کنگره هستم. دستور جلسه « در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره ۶۰، من چه کردهام؟ » هستش! تک تک ما در سازندگی کنگره نقش داریم و هر کسی به طریقی می تواند نقش داشته باشد.
تازه وارد با ورودش به کنگره، سفر اولی با سفر خوبش، سفر دومی با بودن در کنگره و خدمت کردن، خدمتگزارانی که شال دارند تلاش میکنند برای هدف هایی؛ برای رهایی دوستان سفر اول و حال خوب خودشان.
هر چیزی که بخواهیم به دست بیاوریم باید بهای آن را بپردازیم، برای رهایی و حال خوب باید خدمت کنیم. دیگران کاشتند ما خوردیم و ما میکاریم تا دیگر بخورند. من باید چیکار بکنم؟ با عشق، محبت و دوست داشتن خدمت بکنم و سبد را حمایت بکنم. اگر توان مالی دارم عضو لژیون سردار باشم و در ادامه دنور یا پهلوان بشوم. من عضو لژیون سردار هستم!! همانطور که در نوشتارهای کنگره میخوانیم کنگره ۶۰ از نظر مالی به هیچ گروه و ارگانی وابسته نیست و از تمام کمکهای مالی اعضا اداره می شود.
همانگونه که دیگران در مسائل مالی چراغ کنگره را روشن کردند اکنون من باید این چراغ را روشن نگه دارم! در کاری که مهارت دارم باید با جان و دل مسئولیت بپذیریم، مثلاً خود من در کارهای بنایی مهارت دارم روزی که میخواستیم شعبه فیروزآباد را بازسازی بکنیم اعلام آمادگی کردم و با دوستانی که بودند شروع کردیم چون داخل این سالن قابل استفاده نبود با بچههای سفر دومی؛ که همه همکاری کردند و این سالن را آماده برگزاری جلسات کردند. کارهای برق را آقا مهرداد و آقا غلامرضا انجام دادند، بچهها همه تلاش کردند طی مدت حدوداً یک ماه که سالن کاملا آماده بهرهبرداری شد! آقا محمود زحمت نقاشی سالن را کشیدند تا خدا را شکر شعبه فیروزآباد افتتاح شد.
از این بابت خدا را شکر میکنم چون فضای امنی آماده شد تا عزیزانی که از بیماری اعتیاد در عذابند به درمان برسند. در زمان مصرف خیلی چیزها را از دست داده بودم با ورودم به کنگره اولین و مهمترین هدیهای که به من رسید این بود که جسمم درمان شد قبل از کنگره تلاشهای زیادی برای ترک اعتیادم کرده بودم اما نتیجهای نگرفته بودم. مثلاً: ترک ابوالفضلی، جلسات (ان ای)، ولی هیچ کدام به من جواب نداد بارها به خودم قول دادم که قطع مصرف کنم ولی نمیتوانستم تا اینکه به کنگره آمدم و سفر خوبی را داشتم هفتهای سه مرتبه به شیراز میرفتم. با تمام قوا ادامه دادم و به رهایی رسیدم. امیدوارم که همه عزیزان به رهایی برسند و حال خوبی را تجربه کنند.
از اینکه با سکوتتان من را همراهی کردید از شما سپاسگزارم.
خلاصه و تایپ: مسافر علی قاسم ( لژیون اول )
ویرایش: مسافر علی ( راهنما )
ارسال: مسافر آرمین ( خدمتگزار سایت )
- تعداد بازدید از این مطلب :
67