جلسه دوم از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بیستون کرمانشاه با استادی همسفر سهیلا، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر الهه با دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، من چه کردهام؟» روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
از ایجنت، گروه مرزبانی، نگهبان لژیون سردار و نگهبان جلسه ممنونم که امروز فرصت خدمت کردن و آموزش گرفتن را در این جایگاه به بنده دادند. خوشحال هستم که همه شما دوستان را سلامت میبینم و در جمع شما هستم. درمورد دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره، من چه کردهام؟» همانطور که آقای مهندس فرمودند: از خودتان بگویید، نمیخواهد از دیگران صحبت کنید. من هم از خودم میگویم که مثل شما یک روز بدون اطلاعات و شناخت خاصی وارد کنگره۶۰ نمایندگی بیستون شدم. خوشبختانه زمانیکه وارد کنگره شدم با چهرهای مملو از حس و حال خوب و انرژی آشنا شدم که باعث شد من جذب کنگره شوم و یکی از افرادی که به من کمک کرد که در کنگره ماندگار شوم مسافرم بود. برای شما دوستان سفر اول و تازهوارد، اول صحبتهایم این را بگویم اعتیاد هیچ رتبه، مقام و جایگاهی را نمیشناسد. امکان دارد بالاترین سطح سواد، تسهیلات و موقعیت اجتماعی متوسط یا در پایینترین سطح باشید.
در جایی از کتاب ۶۰ درجه آمده و میخوانیم کسانی که اراده قویتری دارند، زودتر به دام اعتیاد میافتند. من خودم شناختی نسبت به این جمله و یا کلمه نداشتم تا زمانیکه به کنگره آمدم و فرا گرفتم. اگر بخواهم توضیحی درمورد خودم بدهم؛ من و مسافرم تحصیلکرده هستیم و در اجتماع آمدورفت داشتیم و زمانیکه متوجه شدم مسافرم درگیر موادمخدر شده است، من جاخوردم و خیلی برایم سخت بود؛ مثل همه شما که برایتان خیلی سخت است، اما خوشبختانه در پلههای اول بهصورت تفننی و بهخاطر درمان دردهای معدهاش که داشتند درگیر شدند. با پرسوجو خدا را شکر کنگره۶۰ به ما معرفی شد و من طی مدتی آمدم و متأسفانه مادر مسافرم درگیر بیماری شدند و من از اینجا برای درمانشان به تهران رفتم؛ ولی مسافرم سفرش را ادامه داد و خدا را شکر به جایگاه راهنمایی رسید و خدمتگزار شد. زمانیکه برگشتم؛ مثل همه شما راهنمایم به من گفتند که سیدی بنویسم، در لژیون مشارکت کنم و در آزمون شرکت کنم؛ شاید باورتان نشود اولین آزمونی که من شرکت کردم، نمره پایینی گرفتم.
بهخاطر فرزندان دوقلویم؛ زمانیکه به دنیا آمدند، ترم دوم ارشد را میخواندم و مجبور شدم تحصیلات و کارم را کنار بگذارم و به فرزندانم رسیدگی کنم؛ اما وقتیکه به کنگره آمدم مغز من شروع به کار کردن کرد. یک مطلب که خوشحالم کرد این بود که من متوجه شدم که سهیلا میتواند بخواند، حفظ کند، شرکت کند، نترسد و اعتمادبهنفسم را قوی کنم. در این راه خیلی از افراد و راهنمایان من را هدایت و کمک کردند. خوشبختانه تمام آزمونها را شرکت کردم؛ حتی موقعیکه مادرم از کربلا آمده بود قبل از اینکه به پیشواز مادرم بروم؛ آزمون را شرکت کردم و بعد از آزمون اجازه گرفتم و رفتم. از نمره پایین شروع شد و سعی کردم مفاهیم را درک کنم و زمانیکه میگفتند بچهها در آزمون شرکت کنید و در نمایندگی خوب است سعی کردم باشم و جوابگوی زحمات آقای مهندس باشم. مطالبی که برای ما بروز میشود، سیدیهایی که گفته میشود و باید به آنها عمل کنم. وقتیکه در کنار هم هستیم اینجا حفظ میشود و چراغی روشن میماند. مرزبانان و راهنمایان بهتنهایی نمیتوانند با تمام کولهباری که دارند و زحماتی که میکشند اینجا را نگه دارند، حفظ کنند و وجود شما و ما است که میتواند اینجا را حفظ کند.
خدا را شکر موفق شدم در تمام جایگاههای خدمتی که قسمت من شد با افتخار و حال خوب خدمت کنم. پلهپله جلو آمدم تا در آزمون راهنمایی شرکت کردم و در راهنمایی DST خدا را شکر قبول شدم و نتیجه زحمات خود را دیدم. باور کنید، بهترین کار این است در منزل زمانیکه در کنار مسافرتان سیدی گوش میکنید و حالشان خوب است درمورد سیدیها صحبت کنید؛ من اینکار را انجام دادم، کتابها را با هم مطالعه میکردیم و با هم صحبت میکردیم چالش داشتیم و مفاهیم را با هم زیرورو میکردیم و همین الآن این کار را انجام میدهیم و خیلی تأثیرگذار است. در روند درمان متوجه میشوید و کلمات را یاد میگیرید و خیلی چیزها را خوانده بودیم و کنگره۶۰ مفهوم آن را به ما آموزش داد. من خیلی چیزها را در اینجا و از آقای مهندس یاد گرفتم. من که وارد کنگره شدم از مسافرم پرسیدم: چرا آقای مهندس آنقدر از نظر خیلی افراد شخص بزرگی است؟ هنوز به آن درجه از شناخت آقای مهندس نرسیده بودم. بعداً که جلو آمدم متوجه شدم شخصی که تمام زندگیاش را برای درمان افرادی که نمیشناسد، گذاشته است خیلی مهم است افرادی که شما هیچکجا ندیدهاید و واقعاً؛ باید به آقای مهندس احترام گذاشته شود.
الآن هم بهعنوان مسئول آزمون در کنار شما هستم و امیدوارم بتوانم در این جایگاه هم خدمت کنم. در آزمونها شرکت کنید و به راهنمایان احترام بگذاریم. مرحله دوم مرحله مالی است؛ زمانیکه وارد کنگره شدم با گلریزان آشنا نبودم؛ فقط با جلسات آشنا شدم. شاید من و مسافرم خارج از کنگره۶۰ خیلی از کارها را انجام داده باشیم؛ اما موقعی که کمک میکنید لذتی که اینجا دارد جای دیگری نمیتوانید تجربه کنید. در پرداخت سبد مشارکت میکردم و در جشن همسفر اگر تزئینات بود من با جانودل حامی میشدم؛ بعد از آن زمانیکه برای اولین بار میخواستم سردار شرکت کنم؛ دقیقاً ۲۰ روز قبلش مادر مسافرم جراحی کرد و هزینه زیادی پرداخت کردیم و خدا را شکر مادر مسافرم درمان شد؛ ولی من نتوانستم در لژیون سردار شرکت کنم و از مسافرم خواستم که خودشان در لژیون سردار شرکت کند و خودم هم مقداری کمک کردم؛ ولی قلباً از خدا خواستم یک عمری به من بدهد تا بتوانم سال آینده بهعنوان سردار یک کاری در نمایندگی بیستون انجام دهم.
و گلریزان سال بعد تقریباً یک ماه قبلش زانوی من به شدت آسیب دید و دکتر گفت: اگر طی مدت کوتاهی زانوی شما خوب نشود؛ باید جراحی کنید باز هم انگار غم دنیا آمد که من میخواستم سردار شوم؛ ولی تقریباً ۴ روز قبل از گریزان به دکتر مراجعه کردم و گفتند که احتیاجی به جراحی نیست با مراقبتهایی که انجام میدهید بهمرور زمان خوب میشوید. هزینهای که مسافرم به من داده بود که برای کارهای شخصی انجام دهم؛ گفتم بهراحتی میتوانم سردار شرکت کنم و روز جشن گریزان که آمدم هرچه نگاه میکردم؛ دیدم میتوانم دنور شوم؛ میگویند ۱ چیز میدهید و ۱۰۰ چیز برداشت میکنید و به چشم خودم دارم میبینم و ممنونم از خداوند که به من اجازه داد از مالی که به من داده است انفاق کنم و با سربلندی دنور شدم و خوشبختانه توانستم ۵۰ میلیون خودم را پرداخت کنم و با اینکار حالم خیلی خوب شد. اگر من به کنگره نمیآمدم، الآن اینجا نبودم و مسافرم از لحاظ اعتیاد مشکلش حاد میشد؛ ولی کنگره یک نعمت بزرگی است که با درمان مسافر، احترام خانوادهها بیشتر میشود و چیزهایی که من از کنگره۶۰ یاد گرفتم هیچجا یاد نگرفتهام. خدا را شکر توانستم با دنور شدن یک قدم برای نمایندگی بیستون بردارم چون واقعاً ساکن بودم. انشاءالله که گلریزان امسال چند نفر دنور و پهلوان در قسمت همسفران داشته باشیم.
.jpg)
مرزبانان کشیک: همسفر طیبه و مسافر امین
تایپ و ویرایش: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
164