به نام قدرت مطلق الله
پنجمین جلسه از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی قائمشهر با استادی همسفر سکینه، نگهبانی همسفر ساناز و دبیری همسفر راضیه با دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی کنگره60، من چه کردهام؟» در روز دوشنبه 30 اردیبهشتماه 1404 ساعت 15:00 آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
از آقای مهندس تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا بتوانیم با آرامش خدمت کنیم و از خدمتمان آموزش بگیریم، از راهنما همسفر لیلا تشکر میکنم که همیشه قوت قلبی برایم هستند و به من انرژی میدهند، از راهنمایان این شعبه بابت تمام زحمات و تلاششان سپاسگزارم، از همهٔ همسفران بابت عشق و محبتی که به من دارند تشکر میکنم و از نگهبان لژیون سردار همسفر امالبنین تشکر میکنم که به من اعتماد کردند و این جایگاه را به من سپردند.
دیروز همسفر امالبنین به من پیام دادند که با ایشان تماس بگیرم، ابتدا با خود فکر کردم دلنوشتهای که برای لژیون سردار فرستادم مشکلی داشته و با خود گفتم وای دوباره؛ باید دلنوشته بنویسم، وقتی با ایشان صحبت کردم به من گفتند: استاد میشوی؟ گفتم استاد کجا؟ گفتند: کارگاه آموزشی. گفتم من؟ چند باری گفتم من؟ همسفر امالبنین گفتند بله شما.
به ایشان گفتم یک ساعت دیگر به شما جواب میدهم و بلافاصله با راهنمایم در میان گذاشتم و گفتم من میتوانم استاد جلسه شوم؟ راهنمایم به من گفتند: یک ساعت چرا همینالان جواب مثبت بده. من به ایشان گفتم خیلی استرس دارم، گفتند این جایگاه هر روز تغییر میکند و تو میتوانی همینالان انتخابش کنی. من بهسرعت با همسفر امالبنین تماس گرفتم و گفتم من این جایگاه را قبول میکنم.
از خوشحالی فریاد میزدم، با خانوادهام گردش بودم و پشتسرهم از ته دلم فریاد میکشیدم، مسافرم از من پرسید چه شده؟ در قرعهکشی ماشین به نامت افتاده؟ گفتم نه
بالاتر از ماشین، استاد جلسه کارگاه آموزشی شدم و مسافرم گفت این از خیروبرکت من است که در زندگیات هستم، گفتم بله حتماً همینطور است.
خیلی خوشحال هستم، بسیار حس و حال خوبی است، اصلاً نمیتوانم حسم را توصیف کنم. غیرقابلباور بود برایم که میخواهم قبل از رهایی مسافرم استاد جلسه شوم.
آقای مهندس در سی دی استحکام پایههای مالی و علمی فرمودند: این دستور جلسه فقط برای من نیست؛ بلکه برای همه شماست که برای استحکام مالی کنگره 60 چه کاری انجام دادیم و گفتند: افرادی که در کنگره خدمت میکنند بالای هزار نفر هستند که بدون دستمزد و بدون ریا مشغول به کار هستند و خدمت میکنند که بگویند ما روزی این کار را انجام دادهایم که ما به درمان و رهایی رسیدیم و اکنون این خدمت را انجام میدهیم تا دیگران به رهایی برسند. ضربالمثلی که آقای مهندس فرمودند: دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما میکاریم تا دیگران بخورند؛ ولی برخی این تفکر را قبول ندارند و میگویند همچنان دیگران بکارند و ما بخوریم، اینطور نیست همه ما؛ باید بگوییم در این سیستم چه کردهایم؟
آقای مهندس در لایو چهارشنبه فرمودند: این دستور جلسه بر میگردد به خود شخص که برای استحکام مالی کنگره چه کاری انجام داد. دنورها، پهلوانها و عضو لژیون سردار برای چه چیزی شکل گرفتند، برای اینکه پایههای مالی و ستون کنگره مستحکمتر شود و کنگره60 خود استقلال مالی داشته باشد.
وقتی آقای مهندس بااینهمه تلاشش باز میگویند من مدیون کنگره هستم و من برای کنگره کاری انجام ندادهام من چه میتوانم بگویم؟ من چه کاری انجام دادهام برای کنگره؟
و در آخر میتوانم بگویم زکات کارهایی که کنگره برای ما انجام داده است تا ما به رهایی برسیم و بتوانیم کارهایی را که برای ما انجام داده بپردازیم و جبران کنیم تا تمام چیزهایی که داریم برای ما ماندگار باشد و در کنگره بستری فراهم شد که ما بتوانیم بهای حیات زندگی خودمان را بدهیم.

عکاس: همسفر مهرانه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
تایپ: همسفر مهتاب رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
مرزبان کشیک: مرزبان همسفر سکینه، مرزبان مسافر مصطفی
ویرایش و ارسال: نگهبان سایت، همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
122