جلسه دهم از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی اروند آبادان با استادی اسیستانت همسفر شهلا، نگهبانی همسفر آرزو و دبیری همسفر صدیقه با دستور جلسه «در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره۶۰، من چه کردهام؟» روز دوشنبه ۲۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
بعضی از دستور جلسات، ما را به تفکر وامیدارد که برگردم، ببینم در استحکام پایههای مالی و علمی، من چه کردهام؟ اول باید بدانم و درکش کنم، چرا باید کمک بکنم؟ دلیلش چیست؟ ممکن است یک سفر اولی، این فکر به سراغش بیاید که چرا؟
من آمدهام اینجا، اعتیاد مسافرم درمان شود، حالم خوب شود و زندگیام درست شود اما از من کمک میخواهند، آمدن چنین فکری، در ذهن طبیعی است؛ اما شخص باید به خودش فرصت بدهد و آموزش ببیند.
تفکر آقای مهندس از همان ابتدا این بوده است که ما از بیرون هیچ کمکی دریافت نمیکنیم و آمدیم باری را از روی دوش دولت برداریم؛ نیامدیم باری باشیم بر روی دوش دولت، فقط اعضای کنگره هستند که کمک مالی میکنند و تا به الان میبینیم که اگر ساختار کنگره به این شکل در آمده است؛ از خودمان زمین داریم، دانشگاه و آزمایشگاه ساخته میشود، کلی تحقیقات انجام میگیرد و مقالاتی ارائه میشود؛ همه و همه از همین کمکهای مالی اعضای کنگره میباشد.
آقای مهندس روز چهارشنبه فرمودند: برای کنگره و دانش اعتیاد چه مبلغی را پرداخت کردند، برای جوایز جام سردار چه جوایزی اهدا میشود؛ این هزینهها را اعضای کنگره تقبل میکنند، خود آقای مهندس هم مشارکت دارند.
وقتی گفتند: نشانی در بینشانی، اول خودشان مبلغ پهلوانی را پرداخت کردند پس حُسن تفکری در ذهن من شکل میگیرد تا بیایم و ببینم که کنگره برای من چکار کرده است، اعتیاد مسافرم درمان شده یا در حال درمان است، از طرف دیگر لژیونهای ویلیام که درمان سیگار در این لژیون، انجام میگیرد؛ چه بسا همسفرانی که مصرف سیگار و قلیان دارند و با آمدن در لژیون ویلیام، درمان میشوند.
یا لژیونهای تغذیه که به راحتی، بدون هیچ هزینه و سختی، شخص چهل کیلو، پنجاه کیلو، سیکیلو و یا هفتاد کیلو وزن خودش را کاهش میدهد، اذیت و آزاری ندارد، بدون جراحی و آسیب، به سلامتی میرسد، بهای اینها چیست؟
در کائنات همین شکل است، اگر چیزی به من داده میشود، من یک مسئولیتی در قبالش دارم، کنگره هیچ اجباری از نظر کمک مالی برای ما ندارد حتی همین سبدی که گردانده میشود، اجباری نیست؛ اما آیا من باید بیتفاوت باشم؟ بیتفاوت بودن یعنی؛ من قدر چیزی را که به من داده شده است را نمیدانم، ارزش رهایی، حال خوب و اینکه بدون دغدغه سر جلسه مینشینم را نمیدانم.
راهنما هفتهای دو روز از وقتش را برای من صرف میکند تا حال من بهتر شود، آیا بهایش بیتفاوتی است؟ من فقط یک مصرفکننده باشم؟ من باید سهم خودم را پرداخت کنم؛ همین ساختمانی که الان بازسازی شده، افراد میآیند و حالشان خوب میشود با هزینه خود افراد ساخته شده است؛ چون افراد درک کردند که چرا باید کمک بکنند.
دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم تا دیگران بخورند؛ این را زیاد شنیدیم و به کار بردیم اما در کنگره فقط حرف نیست، در عمل هم دیده میشود و افراد با تمام وجودشان، زکات رهاییشان را پرداخت میکنند؛ خیلیها به کنگره میلیاردی کمک میکنند اما اسمی از آنها برده نمیشود، همان نشانی در بینشانی.
آقای مهندس میفرمایند: خیلیها با ذوق میخواهند ۵۰۰، ۶۰۰ میلیون برای پهلوانی بپردازند اما اجازه داده نمیشود و بهآنها میگویند: اول زندگی خودتان؛ پس اینکه در، برای ما باز است و فرصت برای مشارکت وجود دارد، دلیل برای این نیست که من بخواهم فکر کنم امسال لژیون سردار شرکت کردم؛ بر من این وظیفه برداشته شده و نیازی نیست سال دیگر در گلریزان شرکت کنم.
اگر اینطور بود، من یک سال آمدم، مسافرم رها شد و دیگر بروم؛ اما درکی که از سیستم پیدا میکنم، چیزی که کنگره به ما میدهد، آموزشی که دریافت میکنیم، صحبتهایی که هر هفته آقای مهندس در سیدیهایشان میگویند، استاد امین هر هفته برای ما صحبت میکنند، خیلیها، بهایشان را جور دیگری پرداخت میکنند اما در کنگره راه برای ما باز است.
چون میدانیم پرداختی که انجام میشود برای بخش مالی، تحقیقات در مورد درمان بیماریها میباشد؛ اگر نگاه کنیم بیرون از کنگره، درمانی برای بیماریهای سرطان، اماس، صرع و بقیه بیماریها نیست اما آقای مهندس از درمان بیماریها صحبت میکند؛ ما باید مشارکت داشته باشیم تا تحقیقات ادامه پیدا کند و این مقالات به جایی برسد که پزشکان آن را وارد سیستم پزشکی بکنند.
انشالله پنج سال دیگر، زمانیکه این اتفاق بیفتد، چقدر میتوانم به خودم افتخار کنم که من هم در این کار سهم داشتهام؟ پس اگر میگویند در استحکام پایههای مالی و علمی کنگره من چه کردهام، فقط و فقط به خاطر این است که من برایم نقطه تفکری به وجود بیاید، بیشتر درک کنم و کارهایی را که کنگره برایم انجام داده است را بشمارم که البته قابل شمارش نیستند.
حال خوب و آرامشی که کنگره به من داده است، سلامتی که به من، مسافرم و بچههایم داده، با هیچ چیزی قابل معاوضه نیست اما من میتوانم به اندازه توان و جیب خودم، سهم داشته باشم.
در بخش علمی راهنمایان کنگره را میبینیم، آقای مهندس میگویند: بهترین درمانگران اعتیاد، افرادی هستند که مصرفکننده بودند و همسفرها که با گوشت، پوست و استخوان اعتیاد را لمس کردند؛
افراد در آزمون راهنمایی شرکت میکنند، تازهواردین شال نارنجی و DST قبول میشوند، خدمت میگیرند، در بخش علمی، من هم به سهم خودم بتوانم کاری انجام بدهم پس به عنوان یک فردی که در کنگره هستم، بر من واجب است که بخواهم کار را انجام دهم؛ اول باید درکش کنم و بعد انجام دهم، در غیر این صورت وقتی نمیدانم برای چه بخشش میکنم، انجامش هم که دهم، حالم خوب نمیشود.
امروز تودیع خانم سمیه عزیز هم داریم، ایشان بیش از ۱۴ ماه، دوران ایجنتی را خدمت کردند، من از طرف خودم و تمام همسفرها از خانم سمیه تشکر میکنم، به قول معروف در سرما و گرما، آمدند و رفتند، این مسیر را طی کردند.
همسفر سمیه میدانند وقتی شخصی خدمتی را قبول میکند، اول خودش حال خوب را دریافت میکند و امیدوارم برکت این خدمت، حال خوب، سلامتی و آرامش برای خودشان و خانوادهشان باشد؛ به خانم زینب تبریک میگویم که امروز معارفه ایشان است و انشالله کارشان را شروع میکنند؛ به خانم بدریه هم تبریک میگویم که ایجنت پارک هستند و انشالله ایشان از این هفته شروع به کار میکنند، برای همه عزیزان توفیق روزافزون میخواهم.
در ادامه، مراسم تودیع، تقدیر و تشکر از ایجنت محترم شعبه اروند، همسفر سمیه و معرفی ایجنت جدید همسفر زینب، همچنین معرفی ایجنت پارک همسفر بدریه، توسط اسیستانت محترم همسفر شهلا برگزار شد.
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
تایپیست: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر بدریه (لژیون چهارم)
تنظیم و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
188