فرزندانم، بدانید آنکس که بنایی عظیم میسازد، ابتدا باید پایههای آنرا محکم کند. پایههای علمی و مالی، ستونهایی هستند که اگر سست باشند، هرقدر بنای زیبایی بنا کنید، فرو خواهد ریخت. پایههای علمی نور هدایت هستند؛ اگر آموزش نباشد، اگر دانایی رشد نکند، انسان بارها در مسیر، سقوط میکند؛ حتی اگر نجات یافته باشد. آموزش، چراغی است که راه را در ظلمت جهل روشن میکند. (سردار)
.jpg)
در خدمت همسفر آمنه راهنمای لژیون تغذیه سالم هستیم تا مصاحبهای زیبا با ایشان داشته باشیم. ایشان به همراه مسافرشان، با تخریب ۲۰ سال وارد کنگره شدند. آخرین آنتیایکس مصرفی، تریاک بود. سفر خود را آغاز کردند به راهنمایی مسافر علی جمالی و راهنمای خودشان، همسفر ندا، به مدت ۱۰ ماه سفر کردند و در ادامه، سفر نیکوتین داشتند با تخریب بیش از ۲۰ سال مصرف سیگار. رهایی از هر دو آنتیایکس حدود ۱۰ سال است. ورزش ایشان ایروبیک است.
شما برای استحکام پایههای مالی و علمی در کنگره ۶۰ چه اقداماتی انجام دادهاید؟
در مورد پایههای مالی، یادم میآید اولین جلسات لژیون سردار در نمایندگی خواجو، که عضویت آن ۵ میلیون تومان بود، برگزار میشد. با مسافرم توفیق داشتیم که هر دو عضو لژیون شویم. آن زمان تعداد اعضای لژیون سردار کم بود و جلسات به صورت مختلط برگزار میشد. من به عنوان دبیر جلسات خدمت میکردم و از آن زمان تاکنون، هر سال عضویت لژیون سردار را به لطف الهی داشتهام و اطرافیان خود، از جمله پدر و مادرم را نیز عضو لژیون کردم، در سال ۱۳۹۹ دنور شدم. در مورد پایههای علمی ، چهار سال راهنما بودم و علم کنگره را آموزش گرفتم و به شاگردانم آموزش دادم. امیدوارم خداوند خدمتم را بپذیرد.
در مورد پایههای علمی، شما غیر از آموزش، آنرا چگونه درک و تجربه کردهاید؟
اثرات علم کنگره را واقعاً در زندگیم احساس کردم. مثلاً با علم کنگره، با وجود اینکه ترس زیادی از رانندگی داشتم، ترسم را کنار گذاشتم و شروع به رانندگی کردم، که باعث شد اعتماد به نفسم بیشتر شود. یا مثلاً قبل از کنگره، به خاطر درگیری شدید ذهنم با افکار منفی، شک، تردید و مسائل دیگر، دچار فراموشی شده بودم، که با نوشتن سیدیها و انجام خدمتها، این موضوع خدا را شکر برطرف شد. همچنین، تجربههای زیاد دیگری داشتهام که به خاطر ضیق وقت، قابل ذکر نیستند.
برای ارتقاء آگاهی علمی درباره درمان اعتیاد به روش DST و جهانبینی، چه کاری میتوان انجام داد؟
به نظر من، اگر یک کنگرهای واقعی باشیم و تابع بیچون و چرای قوانین کنگره باشیم و هر ضدارزشی که در وجود ما است را با روش DST و جهانبینی کنگره کاهش دهیم، بزرگترین ارتقای علمی را انجام دادهایم و الگوی بینقصی برای اطرافیان خواهیم بود. از آنجا که مشت نمونه خروار است، دیگران کنگره را از روی رفتار ما قضاوت میکنند.
در مسیر تقویت پایههای مالی، مفهوم محبت بدون توقع را چهقدر درک کردهاید؟
این موضوع را من در لژیون سردار کاملاً درک کردم؛ چون قبلاً اهل بخشیدن نبودم و هرجا هم بخششی میکردم، به این منظور بود که برایم جبران کنند و از روی عشق نبود. در واقع، به این موضوع به عنوان یک معامله نگاه میکردم؛ ولی در لژیون سردار، زمانیکه کارت میکشم، به هیچ چیز فکر نمیکنم و این کار را به عنوان وظیفه انسانی و با عشق انجام میدهم.
آیا شما برنامهای برای تقویت پایههای مالی و علمی کنگره ۶۰ در آینده دارید؟
مسلماً همه ما برنامههایی در ذهنمان داریم که دنور یا پهلوان و... شویم یا جایگاههای خدمت را یکییکی تجربه کنیم، تا از نظر مالی و علمی به کنگره استحکام ببخشیم. امیدوارم همه کسانی که این خواستهها را دارند، با تفکر و برنامهریزی صحیح به این امر نائل گردند.
نگاه شما نسبت به پایههای علمی و مالی چهقدر تغییر کرده است؟
من قبلاً فکر میکردم علم و یادگیری برای جوانترها است؛ چون تحصیلات دانشگاهی داشتم، با خود فکر میکردم برای من کافی است ولی با ورود به کنگره، که بهصورت یک دانشگاه است و علم بینظیری را آموزش میدهد، شروع به مطالعه و نوشتن سیدیهای کنگره کردم و از این یادگیری بسیار لذت میبرم؛ چون همه مطالب ناب و کاربردی هستند. فکرش را نمیکردم روزی دوباره کیف و کتاب و دفتر به دست بگیرم و شروع به یادگیری کنم. به قول آقای مهندس: «هیچ زمانی برای یادگیری دیر نیست»، و میفرمایند: «اگر سن بالایی دارید، باز هم مدرک تحصیلی خود را بگیرید و فردایش از این دنیا بروید»، و باز میفرمایند: «سن فقط یک عدد است».مثال ابوریحان بیرونی را میزنند که در بستر مرگ از اطرافیان خود خواست در مورد پاسخ یک مسئلهای به او توضیح دهند تا بداند و بعد بمیرد.
در مورد پایههای مالی هم یاد گرفتم پول چرک کف دست نیست و قداست دارد. اگر پول نباشد، چگونه میتوانیم ببخشیم یا نیازهای زندگی خود را مرتفع کنیم؟ و نکته دیگر اینکه افراد پولدار، با دزدی و چپاول به ثروت نرسیدهاند بلکه؛ زحمت کشیدهاند و پسانداز کردهاند و کاملاً قابل احترام هستند.
اگر تجربهای و یا آموزشی در لژیون سردار دارید، بیان کنید.
لژیون سردار بزرگترین آموزشی که به من داد، بخشش بود؛ چون همیشه خواسته بخشش را داشتم؛ ولی میخواستم پولی که با زحمت به دست آورده بودم را به جایی ببخشم که مطمئن باشد و به دست مستحق واقعی برسد. در کنگره به این خواسته خود رسیدم و با اطمینان کامل میبخشم. تجربه شیرینی که دارم، زمانی بود که پدر مرحومم را عضو لژیون سردار کردم و حس رضایتبخشی دریافت کردم.
بهعنوان راهنمای لژیون تغذیه سالم، چرا برخی افراد در وزن ثابت میمانند یا به سختی وزن کم میکنند یا دچار بازگشت وزن میشوند؟
همه این مواردی که گفتید، برمیگردد به اینکه شخص یک جایی مسیر را اشتباه میرود که ممکن است خودش هم متوجه نباشد. لازم است پروتکل تغذیه سالم را مرور کند تا اشتباه خود را متوجه شود. به قول آقای مهندس که میفرمایند: «مگر میشود مسیری را طی کنی؛ ولی بگویی به مقصد نرسیدم؟ قطعاً یا مسیر را طی نکردهایم یا مسیر اشتباهی میرویم». اگر مطمئن هستیم که مسیر ما درست است، لازم است حدود دو، سه ماه به بدن فرصت دهیم تا خود را پیدا کند؛ چون ممکن است بدن در حال کمکردن سایز باشد یا در حال بررسی اینکه از کجای بدن شروع به چربیسوزی کند. در ادامه دوباره شخص روی غلتک میافتد و کاهش وزن پیدا میکند. ولی اگر هیچکدام از مواردی که ذکر کردم وجود نداشت، لازم است که صور پنهان و جهانبینی خود را مورد بررسی قرار دهد. چون گاهی فرد وقتی میخواهد چیزی بخورد، با ترس و اضطراب از اینکه مبادا این خوراکی را بخورم و اضافه وزن پیدا کنم، مواجه میشود و این ترس و دیدگاه شخص باعث اضافه وزن میشود. ضمن اینکه باید نظم و تعادل را در خوردن رعایت کند.
به نظر شما چه ویژگیهایی برای موفقیت در خدمت ایجنتی ضروری است؟
در خدمت ایجنتی، مهر مادری و جذبه پدری، تابع قانون بودن و اجرای قوانین با سلاح محبت، و نیز عدالت، معرفت و عمل سالم، از نکات مهم در موفقیت در این خدمت است.
در پایان دوره ایجنتی، احساس شما نسبت به این خدمت چگونه بوده است؟
احساس میکردم خداوند یک امانت زیبا را برای مدت ۱۴ ماه در اختیار من گذاشته که باید به نحو شایسته آنرا به انجام برسانم و در موعد مقرر تحویل بدهم. منتها چون امانت بسیار عزیزی بود، قدری دلتنگ بودم.
طبق سیدی حلقههای آفرینش (۲) چگونه میشود که درون و برون فرد یکی باشد؟
اول اینکه انسان دورو نباشد که در ظاهر اظهار عشق و دوستی کند و در باطن کارشکنی کند. دوم اینکه، تصاویر منفی که در مورد آینده یا گذشته داریم، باعث ترس، اضطراب و بههمریختگی ذهن ما میشود و قدرت تفکر و نیز آرامش را از انسان میگیرد. در نتیجه، نمیتواند درون و برون خود را با هم تطبیق دهد. پس باید ذهن خود را مدیریت کنیم و اجازه ورود هر فکری را به آن ندهیم.
عدول از قوانین الهی چه اثراتی در زندگی ما دارد؟
عدول از قوانین، اولین و سنگینترین ضربه را به خود انسان میزند و خواب راحت را از انسان میگیرد. ضمن اینکه اگر قوانین را رعایت نکنیم، در زندگی شاهد اتفاقات ناگواری خواهیم بود. درست مثل رانندهای که قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت نکند. در این صورت، یا با دیگران مدام درگیری و بحث دارد یا دچار برخورد و تصادف میشود و در نهایت، باعث نابودی خودش و دیگران میگردد.
کلام آخر...
اول تشکر میکنم و خداقوت میگویم به شما خدمتگزاران سایت که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادید و زحمات زیادی در سایت میکشید که فقط خدا میداند. تشکر ویژه از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان که باعث تغییرات و تبدیلات زیبایی در زندگی ما شدند دارم.
مسئول مصاحبه: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون اول)
ویرایش: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
عکاس خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مهشید (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) دبیر سایت
نمایندگی همسفران هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
462