دومین جلسه از دوره نودم از کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد به استادی مسافر جمشید و نگهبانی مسافر معراج و دبیری مسافر محمدعلی با دستور جلسه «در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره من چه کرده ام؟« در روز دوشنبه مورخ ۲9 اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جمشید هستم یک مسافر
خدا را شکر میکنم که امروز توفیق پیدا کردم که در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره من چه کردهام؟ کنگره مکانی برای ما مهیا نموده است که بیایم بهراحتی سفر کنم، آموزش بگیرم و به رهایی برسم.
پایههای علمی و مالی از اصلیترین مسائل در کنگره ۶۰ هستند. وقتی ما میخواهیم یک ساختمانی را بنا کنیم اصل آن فونداسیون ساختمان است، اگر من بخواهم یک بنایی را ایجاد کنم اگر علم آن را نداشته باشم به نتیجه نمیرسم. به نظر من پایههای علمی و مالی ستونهای کنگره هست. آقای مهندس 27 سال پیش به رهایی رسیدند میتوانستند بروند و به زندگی خود برسند ولی ایشان خود و خانوادهشان را در این مسیر قراردادند و خدمت میکنند. و دیگر خدمتگزاران که واقعاً وقت وزندگی خود را پای کنگره گذاشتند تمام خدمتگزاران مثل ایجنت و راهنماها میتوانستند بعد از رهایی بروند و به کار زندگی خود بپردازند، ولی ماندند و خود وزندگی خود را وقف کردند که مطمئناً جواب این بخشش و خدمت را خواهند گرفت.
کائنات دروغ نیست هر چیزی که بکارید برداشت میکنید. من هم باید گوشبهفرمان قوانین کنگره باشم چون این قوانین قانون زندگی کردن را به ما یاد میدهد انسان تا موقع که زنده است باید به معلومات خود اضافه کند و علم یاد بگیرد، دوم اینکه ما گذشته خود را فراموش نکنیم و سوم اینکه قدردان کسانی که برای من زحمتکشیدهاند باشم. من از راهنمای خود و تمامی خدمتگزاران که برای من وقت گذاشتهاند و زحمت کشیدند تشکر میکنم، از تمام کسانی که محیط به این آرامی و خوبی را مهیا نمودند که من در سرمای زمستان در جای گرم و در گرمای تابستان در جای خنک بنشینم و بهراحتی به فکر سفر و درمان خودم باشم کمال تشکر رادارم.
دوستان ما درگذشته کاشتهاند و ما برداشت میکنیم و ما هم وظیفهداریم با شرکت در لژیون مالی کمک کنیم. وقتی من به درمان و آرامش رسیدم یک خانواده به آرامش رسیده است بچههایم عاقبتبهخیر شدند و همسفرم افکارش آرام شد و دیدگاه پدر مادرم به من عوض شد.
در وادی دوم میگوید که ما به هیچ نیستیم اگر خود به هیچ فکر کنیم ما باید اول به خودمان احترام بگذاریم و بعد وقتی آمدیم و روی صندلی نشستیم باید به قوانین کنگره احترام بگذاریم و قدر این صندلیها، راهنماها و خدمتگزاران را بدانیم که برای ما زحمت میکشند کنگره ۶۰ زندگی و اعتبارم را به من برگرداند و شیوه درست زندگی کردن را به من آموخت. باید سعی کنم که بهترین فرزند برای پدر مادر بهترین پدر برای فرزندان باشم. به نظرم من همینطور اینجا نیستم حتماً کاری انجام دادم که خداوند مسیر کنگره را پیش راه من گذاشته است. آقای مهندس ۲۷ سال از عمر خود را گذاشته است و از صبح زود تا غروب خدمت میکنند که من به آرامش برسم آقای مهندس میگویند من هنوز به کنگره بدهکارم چه برسد به من جمشید که قطرهای در مقابل اقیانوس کنگره هستم. به نظرم همه ما موظف هستیم برای قدردانی هم که شده قلباً و دلی و در حد توان کمک کنیم؛ و در آخر از خداوند میخواهم که تمام سفر اولیها به رهایی برسند و بتوانند این جایگاه را تجربه نمایند از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما ممنون و سپاسگزارم.
تایپ :مسافر ابراهیم
ویرایش وبارگذاری :مسافر مجتبی
ارسال: خدمتگزاران سایت نمایندگی شاد اباد
و
- تعداد بازدید از این مطلب :
149